Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

پرسش ۱۴: 

سخن خداوند متعال:

 «و اذ قال موسی لقومه.... التواب الرحیم»

 

السؤال/ ١٤: بسم الله الرحمن الرحيم ﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾([16]).

إلى سماحة السيد أحمد الحسن وصي ورسول الأمام المهدي، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسم الله الرحمان الرحیم: (و آن هنگام را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، شما به آن سبب که گوساله را پرستيديد، بر خود ستم روا داشتيد. اينک به درگاه آفريدگارتان توبه کنيد و يکديگر را بکشيد، که چنين کاری نزد آفريدگارتان ستوده‌تراست. پس خدا توبه‌ی شما را پذيرفت؛ زيرا او توبه‌پذير و مهربان است)([17]).

به جناب سید احمد الحسن، وصیّ و فرستاده‌ی امام مهدی(ع)، سلام علیكم ورحمة الله و بركاته.

 

أنا مواطن مسلم شيعي سمعت بدعوتك وأعطيتها من وقتي الكثير، لا لأني مؤمن بها أو بك، ولكن عسى ولعل الله سبحانه أن يكون لقائي بالإمام المهدي على يديك، فأنا يا سيدي مللت عبادة الأصنام البشرية ممن يسمون أنفسهم المراجع العظام، وهم فعلاً (عظام ورميم)، ولشدّ لهفي لما سمعت من بياناتك وأنت تسقط تلك الوثنية الجاثمة على صدر الأمة، أمة محمد (ع)، فالذي أرجوه منك بحق جدك إن كنت من ذرية الرسول، أن تدعوا لي بأن أتشرف ولو في الحلم برؤية الإمام المهدي، الذي أصبح شبه خيال أطارده ولا ألقاه. أنا يا سيدي حزين وحزين وحزين لبعده عنا، أو قل كما تشاء بعدي عنه، لا يهمني أي شيء سوى لقائي به، أريد أن أكون إنساناً بالمعنى الذي يريده الله ورسوله، آسف سيدي لأخذي من وقتك الكثير ولكن أراك بارقة أمل من مكان بعيد، وشكراً. والسلام عليكم ... أخوك في الله .. أبو مريم

من یک شهروند مسلمان شیعه هستم که دعوتتان را شنیدم و وقت زیادی صرف دعوت شما کردم؛ نه از این رو که به دعوت شما یا به خود شما ایمان دارم بلکه از این جهت که شاید خداوند سبحان دیدارم با امام زمان را به دست شما مقرر فرماید. ای سرورم، من از عبادت بت‌های انسانی یعنی کسانی که خودشان را مراجع عظام می‌نامند در حالی که استخوان‌های پوسیده‌ای بیش نیستند، خسته شدم و چقدر خوشحال شدم وقتی بیانات شما را شنیدم و اینکه شما آن بت‌هایی را که بر صدر امّت یعنی امّت محمد(ص) تکیه زده‌اند را از بین خواهید برد. چیزی که من از شما می‌خواهم این است که اگر شما از ذرّيه‌ی رسول اکرم(ص)  هستید به حق جدّت مرا به دیدار امام زمان(ع) دعا کنید؛ حتى اگر در خواب نایل شوم. سرورم، من به خاطر دروی ایشان از ما، یا بهتر بگویم به خاطر دوری‌ام از ایشان بسیار ناراحت و نگرانم و هیچ چیز جز دیدارم با ایشان(ع) برایم مهم نیست. می‌خواهم کسی باشم که مورد پسند خداوند و رسول خدا(ص) می‌باشد. از اینکه وقتتان را گرفتم بسیار متأسفم ولی من شما را نور امیدی می‌بینم که از دور می‌درخشد، با سپاس. سلام بر شما.... برادر دینی شما.... ابو مریم.

 

ملاحظة: إذا كان هناك جواب فلا أريده من الأنصار إلاّ من السيد شخصياً ولا اعتقده يتعالى عن الرد؛ لأنّ رسالتي موجهة إليه.

أبو مريم - ٢٣/ ربيع الأول/ ١٤٢٦ هـ . ق

توجّه: اگر قرار است جوابی به این نامه داده شود می‌خواهم که خود سید احمد الحسن جواب دهد نه انصار وی؛ و تصور نمى‌كنم از پاسخ دادن به آن صرف نظر كنند زيرا اين نامه متوجّه خود ايشان می‌باشد.

أبو مریم  - ۲۳ ربیع الأول ۱۴۲۶ هـ ق


 


 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم، والحمد لله رب العالمين.

الأخ أبو مريم .. أنا وأعوذ بالله من الأنا العبد الفقير المسكين المستكين بين يدي ربه.

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم، والحمد لله رب العالمین

برادر، ابو مریم.... من و پناه می‌برم به خدا از منیّت، بنده‌ی فقیرِ مسکینِ درمانده در پیشگاه پروردگارش، به خداوند پناه می‌برم.

 

أدعوك وكل من يطلب الحقيقة لتحمل فأساً كما حمله إبراهيم (ع)، وتحطم كل الأصنام التي تعبد من دون الله، بما فيها الصنم الموجود بين جنبيك وهو الأنا.

شما و همه‌ی کسانی که در جست‌وجوی حق هسنتد را دعوت می‌کنم به اینکه مثل ابراهیم(ع) تبری بردارند و همه‌ی بت‌هایی را که به جای خداوند پرستیده می‌شوند، نابود کنند؛ از جمله بتی که در بین دو پهلوی شما قرار دارد که همان منیّت می‌باشد.

 

وأكثر من ذكر الله، واعلم أنك مهما أكثرت لن تعدوَ الغافلين حتى توالي ولي الله وتكون من الساجدين.

بسیار خداوند را یاد کنید و بدان، هر قدر خداوند را یاد کنید باز هم از غافلین می‌باشی تا ولىّ خدا را پیروی کنی و از سجده‌كننده‌ها باشى.

 

وأقل العرجة على الدنيا، واعلم أنك مهما زهدت فيها حريص حتى تقتحم العقبة، وتفك رقبتك من نار الدنيا والآخرة.

مِیل به دنیا را کم کن و بدان که هر قدر زهد پیشه کنی باز هم طمعی به دنیا هست تا اینکه از آن گردنه عبور کنی و خود را از آتش دنیا و آخرت، رهایی بخشی.

 

عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)، قَالَ: (قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُهُ: ﴿فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ﴾، فَقَالَ: مَنْ أَكْرَمَهُ اللَّهُ بِوَلَايَتِنَا فَقَدْ جَازَ الْعَقَبَةَ وَنَحْنُ تِلْكَ الْعَقَبَةُ الَّتِي مَنِ اقْتَحَمَهَا نَجَا، قَالَ: فَسَكَتَ، فَقَالَ لِي: فَهَلَّا أُفِيدُكَ حَرْفاً خَيْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا ؟ قُلْتُ: بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ، قَالَ: قَوْلُهُ: ﴿فَكُّ رَقَبَةٍ﴾، ثُمَّ قَالَ: النَّاسُ كُلُّهُمْ عَبِيدُ النَّارِ غَيْرَكَ وَأَصْحَابِكَ، فَإِنَّ اللَّهَ فَكَّ رِقَابَكُمْ مِنَ النَّارِ بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ)([18]). وقال عیسی (ع): طوبى لمن لا يعثر بي.

ابان بن تغلب می‌گوید: به ابو عبد الله(ع) عرض کردم:  فدایتان شوم، معنای آیه‌ی: (و از آن گردنه عبور نکرد)  چیست؟ ایشان(ع) فرمودند: «کسی که خداوند او را به ولایت ما گرامی بدارد از این گردنه عبور می‌کند. ما همان گردنه‌ای هستیم که هر کس بتواند از آن بگذرد نجات یافته است». ابان می‌گوید: سکوت کرد و بعد به من فرمود:  «آیا سخنی را به تو بياموزم که از دنیا و هر آنچه در آن است برایتان ارزشمندتر و بهتر است؟». گفتم: بله فدایتان گردم. ایشان(ع) فرمودند: «خداوند فرموده است: (آزاد کردن بنده‌ای) » سپس فرمود: «همه‌ی مردم برده و بنده‌ی آتش‌اند غیر از تو و یارانت؛ چرا که خداوند شما را به خاطر ولایت ما اهل بیت(ع) از آتش جهنم رها ساخته است»([19]) و عیسی(ع) فرمود: «خوش به حال کسی که عليه من برنمى‌خيزد».

 

انحر نفسك بين يدي ربك لتفوز اليوم وغداً بكأس لن تظمأ بعده أبداً، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ﴿إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الأَْبْتَرُ﴾، وعن الإمام الرضا (ع) قال: (سمعت أبي موسى بن جعفر، يقول: سمعت أبي جعفر بن محمد، يقول: سمعت أبي محمد بن علي يقول: سمعت أبي علي بن الحسين، يقول: سمعت أبي الحسين بن علي، يقول: سمعت أبي أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (ع)، يقول: سمعت النبي (ص) يقول: سمعت الله عزّ وجل، يقول: لا إله إلاّ الله حصني، فمن دخل حصني أمن من عذابي، قال: فلما مرّت الراحلة نادانا: بشروطها، وأنا من شروطها)([20]).

والحق أقول لكم: وأنا من شروطها.

خودت را در پیشگاه پروردگارت قربانی کن تا امروز و فردا به جامی برسی که پس از نوشیدن آن، دیگر هرگز تشنه نخواهى شد. بِسْم الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ: (ما کوثر را به تو عطا کرديم * پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن * که بدخواه تو، خود، ابتر است). امام رضا(ع) فرمود: «از پدرم موسى بن جعفر شنيدم كه فرمود: از پدرم جعفر بن محمّد شنيدم كه فرمود: از پدرم محمّد بن  على شنيدم كه فرمود: از پدرم على بن حسين شنيدم كه فرمود: از پدرم حسين بن على شنيدم كه فرمود: از پدرم على بن ابى طالب(ع) شنيدم كه فرمود: شنيدم رسول خدا(ص) فرمود: شنيدم خداوند عزوجل مى‌فرماید: لا اله الا الله دژ و قلعه‌ی استوار من است، هر کس وارد این قلعه شود از عذاب من در امان خواهد بود». هنگامی که شتر به راه افتاد، امام رضا(ع) به ما فرمود: «با شرایطی، و من از شرایط آن هستم».

و حق را به شما مى‌گویم: و من از شرایط آن هستم.

 

أتيتكم باسم الإمام المهدي (ع)، ولم أطلب مشيئتي بل مشيئة الذي أرسلني .. فمن لا يقبلني لا يقبل أبي الذي أرسلني. والحق أنّ من لا يكرم الابن لا يكرم الأب الذي أرسله.

به نام امام مهدى(ع) به سوی شما آمده‌ام و خواهان اراده و خواست خود نيستم بلكه خواهان اراده و خواست کسی هستم که مرا فرستاده است.... پس کسی که مرا قبول نکند، پدرى که مرا فرستاده را قبول نکرده است، و حقیقت این است: کسی که پسر را اکرام نکند  پدرى كه او را فرستاده اكرام نكرده است.

 

لن أشكوكم إلى الله، بل سيشكوكم جدّي رسول الله (ص)؛ لأنه وصّى بي وذكر اسمي ونسبي وصفتي.

از شما به خداوند شکایت نخواهم کرد بلکه جدّم رسول خدا(ص) از شما شکایت خواهد کرد؛ چرا که او مرا در وصيّت خود ذکر كرده است و اسم و نسب و ویژگی‌هایم را بیان فرموده است.

 

وسيشكوكم آبائي الأئمة(ع)؛ لأنهم ذكروني باسمي ونسبي وصفتي وسكني.

پدرانم ائمه(ع) از شما شکایت خواهند کرد چون آنها مرا به اسم، نَسَب، خصوصیات و محل سکونتم ذکر کرده‌اند.

 

وستشكوكم دماء الحسين (ع) التي سالت في كربلاء لله؛ ولأجل أبي (ع) ولأجلي.

خون امام حسین(ع) که در کربلا که به خاطر خداوند و برای پدرم(ع) و به خاطر من جاری شد، از شما شکایت خواهد کرد.

 

وسيشكوكم إشعيا وارميا ودانيال ويوحنا البربري؛ لأنهم بيّنوا أمري لأهل الأرض قبل سنين طويلة، كل هذا وتخذلونني ؟

و اشعیا، ارمیا، دانیال و یوحنای بربری(ع) از شما شکایت خواهند کرد؛ چرا که آنها موضوع مرا از سال‌های طولانی پیش از این، برای اهل زمین روشن کرده‌اند. با همه‌ی اينها باز شما مرا تنها می‌گذارید؟!

 

أريد حياتكم ونجاتكم فأعينوني على أنفسكم، طوبى لمن ينحر نفسه بين يدي ربّه، طوبى لمن لا يعثر بي، طوبى للغرباء المجانين عند أهل الأرض، العقلاء عند أهل السماء.

من خواهان زندگی و نجات شما هستم، پس به خاطر خودتان مرا یاری کنید. خوش به حال کسی که خود را قربانیِ پروردگارش کند و خوش به حال کسی که علیه من برنخيزد و خوش به حال غريب‌هاى ديوانه از دید اهل زمین، كه در پیشگاه اهل آسمان، عاقلان‌اند.

 

إذا كنت تريد رؤية الإمام المهدي (ع)، فأدعو بهذا الدعاء أربعين ليلة بعد منتصف الليل:

اگر می‌خواهی امام زمان(ع) را رؤیت کنی، چهل شب بعد از نیمه شب این دعا را بخوان:

 

بسم الله الرحمن الرحيم

(اللهم أنت دليل المتحيرين، ومفزع المكروبين، وغياث المستغيثين، مالي إله غيرك فأدعوه، ولا شريك لك فأرجوه، صلِ على محمد وآل محمد واجعل لي من أمري فرجاً، واهدني لأقرب من هذا رشداً، قرعت بابك، وأنخت رحلي بساحة قدسك وجنابك، طالباً شهادتك، وأنا العبد الخسيس الذليل وأنت الرب العزيز الجليل، بيّن لي أمر أحمد الحسن بأوضح بيان، وأفصح لسان، فإن كان وليك، صدّقته وبايعته ونصرته، وإن كان عدوك، كذبته وحاربته، يا من أوحى للحواريين وشهد لهم بأنّ عیسی (ع) رسوله ﴿وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ﴾([21]

به نام خداوند بخشاینده‌ی بخشایش‌گر

خداوندا! تویی راهنمای سرگشتگان و پناهگاه دردمندان و یاری‌گر یاری‌طلبان، جز تو خدایی ندارم که بخوانمش و هیچ شریکی نداری که چشم امید به او داشته باشم، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و گشایشی برای مشکل من فراهم فرما و مرا به نزدیک‌ترین راه رشد هدایت فرما، درب سرای تو را کوبیدم و بارَم را مقابل ساحت مقدّس تو و در جَنبِ تو بر زمین گذاشتم در حالی که خواهان گواهی و شهادت تو می‌باشم. من بنده‌ی خوارِ ذلیل هستم و تو پروردگار عزیزِ بزرگوار. مسأله‌ی احمد الحسن را برای من با واضح‌ترین بیان و گویاترین زبان، روشن فرما؛ که اگر از اولیای تو باشد او را تصدیق و با او بیعت و او را یاری می‌کنم ولی اگر دشمن تو باشد او را تکذیب می‌کنم و با او می‌جنگم. ای کسی که به حواریون وحی فرمود و برای آنها گواهی داد که عیسی(ع) فرستاده‌اش است:« و به حواريّون وحی کردم: به من و به پيامبر من ايمان بياوريد. گفتند: ايمان آورديم، گواه باش که ما تسليم‌شدگانیم »([22])،

 

اشهد لي وبيّن لي هذا الأمر، فقد شهد شعري وبشري ولحمي ودمي وعظمي، وما أقلت الأرض مني وروحي، إنّ  شهادتك أكبر شهادة ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ﴾([23])، يا من عرض نفسه للكافرين برسالة محمد (ص) شاهداً، فقال: ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ﴾([24])، ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئاً هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾([25])، ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيراً بَصِيراً﴾([26]

برای من هم گواهی دِه و این مسأله را برایم روشن فرما، پوست و مو و گوشت و خون و استخوانم و هر چه از روح و جسم من در زمین هست، شهادت می‌دهد که گواهیِ تو بزرگ‌ترین گواهی است: « بگو: شهادت چه کسی از هر شهادتی بزرگ‌تر است؟ بگو: خدا ميان من و شما شهادت می‌دهد »([27])، ای کسی که خودش را برای کافرین برای رسالت محمد(ص) شاهد قرار داد و فرمود: «و کافران می‌گويند که تو پيامبر نيستی. بگو: خدا برای شهادت ميان من و شما کافی است»([28])، «يا می‌گويند: اين کتاب، دروغی است که خود بافته است. بگو: اگر من آن را چون دروغی به هم بافته باشم، شما نمی‌توانيد خشم خدا را از من باز داريد. خدا از آن طعن‌ها که به آن می‌زنيد آگاه‌تر است و شهادت او ميان من و شما کافی است و او است آمرزنده‌ی مهربان»([29])، « بگو شهادت خدا ميان من و شما کافی است؛ زيرا او به بندگانش آگاه و بينا است »([30])

 

 فزهدوا بشهادتك، اشهد لي يا رب فإني لا أزهد بشهادتك، وأشهد أنّ الرؤيا حق من عندك، وطلائع وحيك، وكلماتك التي تفضلت بها على العالمين، يا من مدح إبراهيم وجعل النبوة في ذريته؛ لأنّه صدّق الرؤيا، فقلت سبحانك: ﴿وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴾([31])، ومدحت مريم، فقلت: ﴿وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا﴾([32])، يا من خاطب محمداً (ص)، فقال: ﴿نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ * إِذْ قَالَ يُوسُفُ لَأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ﴾([33]

آنها گواهی تو را نادیده گرفتند. پروردگارا، به من گواهی دِه که من گواه و شهادت تو را نادیده نمی‌گیرم و گواهی می‌دهم که رؤیا، واقعیت و حقی است از جانب تو و نشانه‌های وحیت و کلماتی است که بر جهانیان تفضّل فرمودی. ای کسی که ابراهیم(ع) را مدح کردی و پیامبری را در نسل ایشان قرار دادی؛ چرا که ایشان رؤیا را تصدیق نمود و تو خدای سبحان فرمودی:« ما ندايش داديم: ای ابراهيم * رؤیا را تصدیق کردی و ما این چنین نيکوکاران را پاداش می‌دهيم »([34])، و مریم را مدح کردی و فرمودی:« و مريم دختر عمران را که شرمگاه خويش را از زنا نگه داشت و ما از روح خود در آن دميديم و او کلمات پروردگارش را تصديق کرد »([35])، ای کسی که محمّد(ص) را خطاب قرار دادی و فرمودى:« با اين قرآن که به تو وحی کرده‌ايم، بهترين داستان را برايت حکايت می‌کنيم، که تو پیش از اين از بی‌خبران بودی * آنگاه که يوسف به پدرش گفت: ای پدر، در خواب يازده ستاره و خورشيد و ماه را ديدم، ديدم که سجده‌ام می‌کنند»([36])،

 

فسميت الرؤيا أحسن القصص في كتابك الكريم، ومدحت من صدّق بها من أوليائك وأنبيائك ورسلك، وذممت من كذب بها وسماها أضغاث أحلام، فقلت وقولك الحق: ﴿اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ * لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ * قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ * بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ﴾([37]

پس رؤیا را در کتاب گران‌قَدرت بهترین حکایت نامیدی و هر کس از اولیایت و پیامبران و فرستادگانت که رؤیا را باور و تصدیق کرد، مدح فرمودی و کسانی که آن را تکذیب کردند و آن را خواب و خیالی پریشان و بی‌اساس نامیدند، سرزنش نمودی و در حالی که سخن تو حق است، فرمودی:« روز حساب مردم نزديک شد و آنان همچنان در غفلت روي‌گردانند * از سوی پروردگارشان برايشان هيچ اندرز تازه‌ای نيامد، جز آنکه آن را شنيدند و سرگرم بازيچه بودند * دل‌های‌شان به لهو خو گرفته است و آن ستمگران سر در گوش يکديگر نهادند و گفتند: آيا اين مرد جز اين است که انسانی همانند شما است؟ آيا با آنکه به چشم خود می‌بينيد، همچنان از پِیِ جادو می‌رويد؟ * گفت: پروردگار من از هر سخنی در آسمان و زمين آگاه است و او شنوا و دانا است * گفتند: نه، خواب‌های پريشان است، يا دروغی است که به هم می‌بافد يا شاعری است؛ پس برای ما از آن گونه که به پيامبران پيشين داده شده بود، معجزه‌ای بياورد»([38])،

 

وقال ملأ فرعون وزبانيته: ﴿أَضْغَاثُ أَحْلامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلامِ بِعَالِمِينَ﴾([39])، وصدّق يوسف بالرؤيا وأوّلها فمدحته، وقلت سبحانك: ﴿يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ﴾([40])، اللهم اجعلني كأوليائك وأنبيائك ورسلك، أصدق بالرؤيا، طلائع وحيك وكلماتك التي تفضلت بها على العالمين، وأحسن القصص في كتابك، ولا أنقض عهدك ولا أخلف وعدك).

و فرعون و یارانش گفتند: «اينها خواب‌های آشفته است و ما را به تعبير اين خواب‌ها، آگاهی نيست». یوسف رؤیا را تصدیق و آن را تأویل نمود و تو ای خدای سبحان او را ستودی و فرمودی: «ای يوسف، ای مرد راست‌گوی»([41])، خداوندا! مرا همانندِ اولیایت و پیامبران و فرستادگانت قرار دِه تا رؤیا که شعاعی از وحیت و کلماتی است که بر جهانیان تفضّل فرمودی و آن را بهترین حکایت در کتابت قرار دادی، باور کنم و عهد و پیمانم را با تو نشکنم و وعده‌ات را فراموش نکنم.

 

ثم تقول: (أغثني يا رب بحق فاطمة، ارحمني يا رب بحق فاطمة، اهدني يا رب بحق فاطمة).

أحمد الحسن

سپس می‌گویی: پروردگارا! به حق حضرت فاطمه(ع) یاریَم کن،  پروردگارا! به حق حضرت فاطمه(ع) به من رحم کن، پروردگارا! به حق حضرت فاطمه(ع) مرا هدایت فرما!

احمد الحسن

******


 

[16]- البقرة:54.

[17] - بقره: 54.

[18]- الكافي: ج1 ص430، بحار الأنوار: ج24 ص285.

[19] - کافی: ج 1 ص 430  ؛  بحار الانوار: ج 24 ص 285.

[20]- عيون أخبار الرضا (ع): ص145، بحار الأنوار: ج3 ص7.

[21]- المائدة: 111.

[22] - مائده: 111.

[23]- الأنعام: 19.

[24]- الرعد: 43.

[25]- الأحقاف: 8.

[26]- الإسراء: 96.

[27] - انعام: 19.

[28] - رعد: 43.

[29] - احقاف: 8.

[30] - إسراء: 96.

[31]- الصافات: 104 – 105.

[32]- التحريم: 12.

[33]- يوسف: 3 – 4.

[34] - صافات: 104 و 105.

[35] - تحریم: 12.

[36] - یوسف: 3 و 4.

[37]- الأنبياء: 1 – 5.

[38] - یوسف: 44.

[39]- يوسف: 44.

[40]- يوسف: 46.

[41] - یوسف: 46.


 

پرسش ۱۴: سخن خداوند متعال: «و اذ قال موسی لقومه.... التواب الرحیم»

سرفصل ها

همه