Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

 

پرسش ۷۰:

 سخن خداوند متعال:

 «عم یتساءلون.... ثم کلا سیعلمون»

 

السؤال/ ۷۰: ما المقصود بسورة النبأ ؟ قوله تعالى: ﴿بسم الله الرحمن الرحيم * عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ﴾([185]) صدق الله العظيم.

ما المقصود بقوله تعالى: ﴿كلا سيعلمون ثم كلا سيعلمون﴾ ؟

المرسل: ميساء جعفر السعدي

مقصود از سوره‌ی نبأ چيست؟ « به نام خدای بخشاينده‌ی مهربان، از چه چيز می‌پرسند؟ * از آن خبر بزرگ * که در آن اختلاف می‌کنند * آری، به زودی خواهند دانست * باز هم آری، به زودی خواهند دانست »([186]).

منظور خداوند از «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ، ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» چيست؟

فرستنده: ميسا جعفر سعدی

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم، والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

﴿عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ﴾  ([187]).

پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم،والحمدلله رب العالمین،وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّم‌تسلیماً.

« به نام خدای بخشاينده‌ی مهربان، از چه چيز می‌پرسند؟ * از آن خبر بزرگ * که در آن اختلاف می‌کنند * آری، به زودی خواهند دانست * باز هم آری، به زودی خواهند دانست »([188]).

 

هذه قصّة تتكرّر في كل زمان يبعث فيه خليفة من خلفاء الله في أرضه وسمائه، فهي قصة اختلاف الخلق في حجة الله عليهم  - من الأنبياء والأوصياء المرسلين (ص) - ، أو كما سماه تعالى : ﴿النَّبَأِ الْعَظِيمِ﴾([189])، فأوّل خليفة من خلفاء الله سبحانه النبي آدم (ع)، اختلف فيه الملائكة بين مطيع لأمر الله في قبول خليفته والسجود له وهم الملائكة، وبين عاصٍ لأمر الله ورافض لخليفته ومتكبّر عليه وهو إبليس (لعنه الله)([190])، الذي كان بحسب طاعته السابقة من الملائكة وبحسب أصله من الجن ([191]).

اين داستان در هر زمانی كه خليفه‌اى از خلفای خداوند متعال برای اهل زمین و آسمان  فرستاده می‌شود، تكرار مى‌گردد. این قضیه همان اختلاف داشتن خلق نسبت به خليفه‌ی خداوند از انبيا و اوصيا و فرستادگان می‌باشد يا همان گونه كه خداوند متعال آن را «النَّبَأِ الْعَظِيمِ» (خبر بزرگ) ناميده است[192]. اولين جانشین از جانشینان خداوند متعال، حضرت آدم(ع) بود كه در سجده و اطاعت از امر خداوند بر قبول کردن خلیفه‌اش و سجده بر او، اختلاف پیش آمد؛ بین ملائکه که فرمان را پذیرفتند با نافرمانِ فرمان الهی یعنی کسی که خلیفه‌اش را نپذیرفت و بر او تکبّر ورزید که همان ابلیس (لعنت الله) بود([193])، اختلاف به وجود آمد. ابلیسی (لعنت الله) که به دلیل عبادات پیشینش از ملائكه به حساب مى‌آمد، اما اصلش از جن بود([194]).

 

وقد توعّد إبليس (لعنه الله) بني آدم بإضلالهم وجعلهم يتابعونه في التكبر على خليفة الله سبحانه في كل زمان، وهكذا فإنّ الناس ينقسمون في كل زمان بين متابع للملائكة في طاعتهم لخليفة الله، وبين متابع لإبليس (لعنه الله) في التكبّر على خليفة الله. وسيعلم من تابعوا إبليس لعنه الله في التكبّر على خلفاء الله أي منقلب ينقلبون ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾([195]).

ابليس که لعنت خدا بر او باد، وعده‌ی گمراه كردن و کشانیدن آنها به پیروی از خودش در تکبّر ورزیدن بر خليفه‌ی خداوند سبحان در هر زمان را داده است. به این ترتیب در هر زمان، مردم به دو گروه تقسيم مى‌شوند: عده‌اى پیرو ملائكه در اطاعت از جانشین خداوند سبحان و عده‌اى دیگر تابع ابليس (لعنت الله) در تكبّر و بزرگی ورزیدن بر خليفه‌ی خدا می‌شوند و آنان كه در تکبّر ورزیدن بر خلفای الهی پیرو ابليس که لعنت خدا بر او باد، می‌شوند، به زودی خواهند فهمید که به کدامین بازگشت‌گاه، بازخواهند گشت: « و ستم‌کاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز خواهند گشت »([196]).

 

﴿كَلَّا سَيَعْلَمُونَ﴾ أي في القيامة الصغرى (قيام القائم).

«كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»: يعنى در قيامت صغرى (قيام قائم).

 

﴿ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ﴾ أي في القيامة الكبرى، والعاقبة للمتقين ﴿إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازاً﴾([197])، الذين آمنوا بخلفاء الله وأطاعوهم وساروا على صراطهم المستقيم، الذين عرفوا الله بخليفته. وكيف لا يكون خليفة الله هو ﴿النَّبَأِ الْعَظِيمِ﴾ ؟! وهو باب معرفة الله، وكيف لا تكون خلافة الله هي النبأ العظيم ؟! وقد تمخضت عن محمد وآل محمد(ع)، وهم وجه الله وأسماؤه الحسنى، وظهور الله في فاران وبهم عُرِفَ الله، فأي نبأ أو خبر أحق أن يسمى بالنبأ العظيم من نبأ وخبر تأسيس قانون معرفة الله، ومن نبأ تأسيس قانون معرفة خليفة الله، ومن نبأ تأسيس خلافة الله التي ستتمخض عن محمد(ص) (ظهور الله في فاران)، أو الله في الخلق أو صورة الله ؟!!

«ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»: يعنی در قيامت كبرى، خواهند فهمید و عاقبت نيک از آنِ تقوى پیشگان است. « پرهيزگاران را جايی است در امان از هر آسيب » ([198])؛ کسانی كه به خلفای خدا ايمان آوردند و آنان را اطاعت کردند و به صراط مستقیم آنها شتافتند؛ همان کسانی که خدا را با جانشینش شناختند. پس چطور خليفه‌ی خدا همان «النَّبَأِ الْعَظِيمِ» نباشد؟! در حالی که او دروازه‌ی شناخت خداوند متعال است و چطور خلافت الهی همان خبر بزرگ «النَّبَأِ الْعَظِيمِ» نباشد؟! در حالی که از محمد و آل محمد(ع) نشأت گرفته است و ایشان همان وجه الله و اسماء الحسنی (نام‌های نیکو) و ظهور خدا در فاران هستند و با آنها خدا شناخته شد. پس كدامين خبری غیر از خبر بنیان نهادن قانون شناخت خداوند و قانون شناخت خلیفه‌ی خداوند و خبر خلافت الهی که از محمد(ص) یعنی ظهور الله در فاران یا الله در خلق یا صورت خداوند سرچشمه می‌گیرد، شایسته‌تر است که خبر عظیم خوانده شود؟!!

 

وفي القرآن هذا البيان للنبأ العظيم، وفيه ذكرى لمدكر وعبرة لمعتبر، لعله يعلم ويكون ممن يعلمون ويسجدون، ولا يبقى على جهله وتكبره، فيكون ممن يُنذرون بقوله تعالى: ﴿كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ﴾، وبقوله تعالى: ﴿قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ انْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ........ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ﴾([199]).

این بیان در قرآن مربوط به خبر عظیم است و در آن یادی برای یاد کنندگان و درسی برای عبرت‌جويان است، شاید که درک کنند و از كسانى باشند که می‌دانند و سجده می‌کنند، تا از جهل و تكبر خارج شوند و از كسانى كه قرآن این گونه آنها را انذار فرموده است «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» نباشند و همچنین با این سخن خداوند متعال: « بگو: این است همان خبر عظیمی که از آن روی‌گردانید.... و پس از چند صباحی خبرش را خواهید دانست »([200]).

******


 

[185]- النبأ: 1 – 5.

نبأ: 1 تا 5.

[187]- النبأ: 1 – 5.

نبأ: 1 تا 5.

[189]- عن علي بن أبي طالب، قال: (أقبل صخر بن حرب حتى جلس إلى رسول الله (ص) فقال: يا محمد، هذا الأمر بعدك لنا أم لمن ؟ قال: يا صخر، الأمر بعدي لمن هو بمنزلة هارون من موسى. قال: فانزل الله تعالى: (عَمَّ يَتَسَاءلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ) منهم المصدق بولايته وخلافته، ومنهم المكذب بهما، ثم قال: كلا، ورد هو عليهم سيعلمون خلافته بعدك انها حق، ثم كلا سيعلمون، ويقول: يعرفون ولايته وخلافته إذ يسألون عنها في قبورهم فلا يبقى ميت في شرق ولا غرب ولا في بر ولا في بحر إلا ومنكر ونكير يسألانه عن الولاية لأمير المؤمنين بعد الموت يقولان للميت من ربك وما دينك ومن نبيك ومن إمامك)مناقب آل أبي طالب - لابن شهر آشوب: ج2 ص276.

وعن سدير، عن أبي عبد الله (ع)، قال: قلت له: قول الله تبارك وتعالى: (بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ) وقوله تعالى: (قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ * أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ) قال: (الذين أوتوا العلم الأئمة، والنبأ الإمامة)بحار الأنوار: ج32 ص203.

وعن عبد الله بن كثير، عن أبي عبد الله (ع)، في قوله تعالى: (عَمَّ يَتَسَاءلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ) قال: (النبأ العظيم الولاية. وسألته عن قوله: (هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ)، قال: ولاية أمير المؤمنين (ع)) بحار الأنوار: ج42 ص352.

وعن أبي الحسن الرضا (ع)، في قوله تعالى: (عَمَّ يَتَسَاءلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ) قال: (قال أمير المؤمنين (ع): مالله نبأ أعظم مني وما لله آية أكبر مني، وقد عرض فضلي على الأمم الماضية على اختلاف ألسنتها فلم تقر بفضلي)  مستدرك سفينة البحار - للشيخ علي النمازي: ج9 ص509. (المعلق).

[190]- عن الصادق (ع)، قال: (أُمر إبليس بالسجود لآدم فقال: يا رب وعزتك إن أعفيتني من السجود لآدم لأعبدنك عبادة ما عبدك أحد قط مثلها. قال الله جل جلاله: إني أحب أن أطاع من حيث أريد) بحار الأنوار: ج2 ص262. (المعلق).

[191]- عن جميل بن دراج، عن أبي عبد الله (ع) قال: سألته عن إبليس أكان من الملائكة ؟ وهل كان يلي من أمر السماء شيئاً؟ قال: (لم يكن من الملائكة، ولم يكن يلي من السماء شيئاً، كان من الجن وكان مع الملائكة، وكانت الملائكة تراه أنه منها، وكان الله يعلم أنه ليس منها، فلما أُمر بالسجود كان منه الذي كان) بحار الأنوار: ج11 ص119. (المعلق).

[192] - از على بن ابى طالب(ع) نقل شده است که فرمود: «صخر فرزند حرب آمد و در پیشگاه رسول الله(ص) نشست و گفت: ای محمد، اين امر (خلافت) بعد از شما براى ما است يا براى كس ديگر؟ رسول خدا(ص) فرمود: اى صخر، اين امر بعد از من از آنِ كسى است كه نسبت به من به مانندِ هارون برای موسى باشد. على(ع) فرمود: پس خداوند متعال نازل فرمود: «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» که گروهى، تأیید کننده‌ی ولايت و خلافت على(ع) هستند و گروهى دیگر آن را تکذیب می‌کنند. سپس فرمود: «کلا» (هرگزکه درباره‌ی آنها نازل شد که «سیعلمون» (خواهند فهمید) که بعد از تو خلافت او حق است، «ثم کلا سیعلمون» (هرگز، قطعا خواهند فهمید) و مى‌فرماید: حق ولایت و خلافت او را خواهند فهمید در حالی که در گور خود  از آنها در مورد خلافت و ولايت او سؤال مى‌شود و هيچ مرده‌اى چه در شرق و چه در غرب زمين و بيابان و دريا نمی‌ماند مگر اینکه دو فرشته‌ی نکیر و منكر از او در مورد ولايت امير مؤمنان خواهند پرسيد. از مرده مى‌پرسند: خداى تو كيست؟ دينت چیست؟ پيغمبرت كيست؟ امامت کیست؟». مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب: ج 2 ص 276.

سدیر صدفی از ابو عبدالله(ع) روایت کرده است: درباره‌ی این سخن خداوند تبارک و تعالی«بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ» (بلکه قرآن آياتی است روشن که در سينه‌ی اهل دانش جای دارد) و این سخن «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ * أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ» (بگو: اين خبری بزرگ است * که شما از آن روی برمی‌گردانید) پرسیدم. ایشان(ع) فرمود: «کسانی که علم به آنها داده شده است، ائمه و خبر، امامت می‌باشد». بحار الانوار: ج 32 ص 203.

از عبدالله بن کثیر روایت شده است: از ابو عبد الله درباره‌ی این سخن خداوند متعال «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ» پرسیدم. فرمود: «خبر عظیم، همان ولایت است». و درباره‌ی این سخن «هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ» (این ولایت حقّ خداوند است) پرسیدم، فرمود: «ولایت امیر المؤمنین(ع)». بحار الانوار: ج 42 ص 352.

از ابو الحسن رضا(ع) در مورد این سخن خداوند متعال «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَأِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» نقل شده است که فرمود: «امیر المؤمنین(ع) فرمود: به خدا سوگند خبری عظیم‌تر از من وجود ندارد و به خدا سوگند، آیه و نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست.  فضیلت و برتری من بر امت‌های پیشین با اختلاف زبان‌هایی که داشتند، عرضه شد و به فضل و برتری من اقرار ننمودند». مستدرک سفینه‌ی بحار - شیخ علی نمازی: ج 9 ص 509.

[193] - از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «ابليس به سجده بر آدم امر شد. گفت: خداوندا، به عزّتت قسمت مى‌دهم كه اگر مرا از اين فرمان معاف کنی، تو را به گونه‌اى عبادت كنم كه هيچ مخلوقى هرگز تو را آن گونه عبادت نکرده باشد. خداوند جلّ جلاله به او فرمود: من دوست دارم آن گونه كه می‌خواهم عبادت شوم». بحار الانوار: ج 2 ص 262.

[194] - از جميل بن درّاج نقل شده است: از ابو عبد الله(ع) پرسيدم: آیا ابليس از ملائكه است؟ و آیا او از امر و اخبار آسمان چيزى می‌داند؟ فرمود: «از ملائكه نیست و از اخبار آسمان چيزى نمى‌داند. او از جنّیان و همراه با ملائکه بود. ملائکه او را از خود مى‌ديدند در حالی که خداوند مى‌داند كه او در زمره‌ی آنها نمی‌باشد. وقتى امر به سجده شد، آنچه اتفاق افتاد، از او سر زد». بحار الانوار: ج 11 ص 119.

[195]- الشعراء: 227.

[196] - شعرا: 227.

[197]- النبأ: 31.

[198] - نبأ: 31.

[199]- ص: 68 – 88.

[200] - ص: 68 تا 88.

پرسش ۷۰: سخن خداوند متعال: «عم یتساءلون.... ثم کلا سیعلمون»

سرفصل ها

همه