جهاد همراه با حق

الجهاد مع الحق

جهاد همراه با حق

الجهاد لإعلاء كلمة الله سبحانه وتعالى - كما تبيّن - أمر مشروع، بل هو واجب في كل الأديان الإلهية التي عرفها أهل الأرض، ولكن يبقى أن هناك من يحاول خلط الحق بالباطل ليخرج بمسخ مشوه يسميه الجهاد لإعلاء كلمة الله؛ ولذا فمن الضروري أن يقف كل إنسان عاقل يحترم عقله على حدود كلمة الله العليا التي يريد سبحانه وتعالى إقرارها على هذه الأرض، ولكي لا يكون ضمن طوابير المستحمرين (المقلدين) التابعين للعلماء غير العاملين (الحمير) كما يسميهم تعالى: 

جهاد برای برافراشتن کلمه‌ی الله سبحان و متعال ـ‌همان‌طور که بیان شد‌ـ امری است مشروع، و حتی در تمام ادیان الهی که اهل زمین آنها را می‌شناسند، واجب می‌باشد؛ اما مسئله‌ای که باقی می‌ماند این است که برخی تلاش می‌کنند حق را با باطل در هم آمیزند تا چیزی دگرگون و تحریف شده پدید آورند و آن را جهاد برای برافراشتن کلمه‌ی الله نام نهند؛ بنابراین ضروری است هر انسان عاقلی که برای عقل و خِرَد خود احترامی قایل است بر چهارچوب آن «کلمه‌ی برتر الله» (کلمة الله العلیا) که خداوند سبحان و متعال استقرارش را بر این زمین می‌خواهد، درنگ نماید تا در زمره‌ی صفوف به استحمار کشیده شده‌ی (مقلّدان) پیرو علمای بی عمل (حِمارها) نباشد؛ همان‌طور که حق تعالی آنها را این‌گونه نام می‌نهد:

﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾⁽⁾.

﴿(مَثَل کسانی که تورات بر آنها تحميل شد ولی به آن عمل نمی‌کنند مَثَل آن خَر است که کتاب‌هایی را حمل می‌کند. چه زشت است مَثَل آن قومی که آيات خدا را دروغ شمرده‌اند و خداوند مردمان ستم‌کاره را هدايت نمی‌کند)﴾⁽⁾.

ونحن المسلمون لدينا القرآن وأحاديث الرسول محمد ص وآله الأطهار ع فيكون المسلمون الذين حملوا القرآن وأحاديثهم ص ثم لم يحملوها مثلهم كمثل الحمار، وبيّن تعالى في القرآن الكريم أنّ صوت العلماء غير العاملين (الحمير) عالٍ ومسموع من قبل المقلدين (المستحمرين) ولكنه في نفس الوقت منكر وقبيح ﴿إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ﴾⁽⁾. 

ما مسلمانان قرآن و احادیث رسول خدا حضرت محمد ص و اهل بیت پاکش ع را در دست داریم؛ بنابراین مَثَل آن مسلمانانی که قرآن و احادیث معصومین ع  تکلیف‌شان شد و به آن عمل نمی‌کنند، مَثـَل همان خر است، و خداوند متعال در قرآن کریم بیان می‌فرماید که صدای علمای بی‌عمل (خران) بلند است و توسط مقلّدان (خر شدگان) شنیده می‌شود ولی در عین حال، زشت و ناپسند می‌باشد: ﴿(به راستی که ناخوش‌ترين بانگ‌ها، بانگِ خران است)﴾⁽⁾. 

أبداً في كل مجتمع بعث فيه نبي أو وصي كان من يحاربه هم العلماء غير العاملين ويتبعهم المقلدون دونما تدبر أو تفكر بل استهزاء وسخرية وتهجم ويوم القيامة:

همواره در هرجامعه‌ای که نبی یا وصی در آن مبعوث می‌شود، علمای بی‌عمل با آنها به جنگ برخاستند و مقلدان بدون هیچ تدبر یا تفکری و حتی با استهزا و مسخره کردن و حمله‌ور شدن از آنها پیروی می‌کردند، و در قیامت:

 ﴿تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ﴾⁽⁾.

﴿(آنگاه که پيشوايان، عذاب را بنگرند و از فرمان‌بران خويش بيزاری جويند و پيوند ميان ايشان گسسته گردد)﴾⁽⁾.

على كل حال ليس هذا بحثاً عقائدياً لإثبات صاحب الحق ولكني أردت لفت انتباه كل من استحمره علماء الضلالة سواء كانوا مسلمين أو مسيح أو يهود إلى أن الله سبحانه وتعالى خلق الإنسان ليكون عبداً له سبحانه: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْأِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾⁽⁾، لا ليكون عبداً لعلماء الضلالة غير العاملين: ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ﴾⁽⁾.

به هر حال این موضوع، مبحثی عقیدتی برای اثبات صاحب حق نیست، ولی تنها خواستم توجه تمام کسانی را که علمای گمراهی آنها را به استحمار کشیده‌اند جلب کنم ـ‌فرقی نمی‌کند از مسلمانان باشد، مسیحی باشد و یا یهودی‌ـ به اینکه خداوند سبحان و متعال انسان را تنها برای اینکه بنده‌ای برای او باشد، آفریده است: ﴿(جن و انس را جز برای پرستش خود نيافريده‌ام)﴾⁽⁾  نه اینکه بنده‌ای باشد برای پیشوایان گمراهی بی‌عمل: ﴿(آنها اَحبار و راهبان خويش را به جای الله به پروردگاری گرفتند)﴾⁽⁾.

* * *