Logo
دانلود فایل متنی

 

التقدم الحضاري المادي والتكامل الروحي

 

پیشرفت تمدن مادّی و تکامل روحی


 

الإنسان خُلق ليعرف الله سبحانه وتعالى: 

انسان آفریده شد تا خداوند سبحانه و متعال را بشناسد:


 

﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْأِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُـدُونِ﴾()، أي ليعرفون. 

﴿(جن و انس را جز برای پرستش خود نيافريده‌ام)﴾() ؛ یعنی تا بشناسند.


 

فنحن نعبد لنعرف، ولا خير في عبادة لا تقرّب صاحبها إلى الله، وبالتالي تزيده معرفة بالله سبحانه وتعالى، أي إنّ الإنسان خلق للكمال الروحي والارتقاء إلى أعلى مراتب هذا الكمال الممكن للإنسان.

پس ما عبادت می‌کنیم تا به شناخت و معرفت برسیم و در عبادتی که صاحبش را به خداوند نزدیک نکند هیچ خیری نیست؛ به این ترتیب، عبادت، معرفت و شناخت انسان به خداوند سبحان و متعال را افزایش می‌دهد؛ به عبارت دیگر انسان برای به تکامل رسیدن از نظر روحی و ارتقا به بالاترین مراتب این کمالی که برای انسان امکان‌پذیر است، خلق شده است.


 

إذن، فالمهم والمنظور هو الروح لا الجسد المتعلق بهذا العالم المادي الجسماني والإنسان يكون خليفة الله سبحانه وتعالى بهذا المعنى، أي إذا تكامل روحياً حتى يصبح صورة الله سبحانه وتعالى في خلقه فيكون خليفته حقاً. 

پس مهم و آنچه مد نظر است، روح است نه جسمی که متعلق به این عالم مادی جسمانی است و انسان به این معنی خلیفه و جانشین خداوند سبحان و متعال می‌باشد؛ یعنی اگر از نظر روحانی به تکامل برسد تا آنجا که صورت خداوند سبحان و متعال در خلقش می‌شود و خلیفه‌ی بر حقش در زمینش می‌گردد.


 

ويوجد من يحاول جعل الإنسان خليفة الله فقط على الأجسام والطين مع أن الله لم ينظر إلى الأجسام منذ خلقها كما ورد عن رسول الله ص، ويحاول هؤلاء الجهلة جعل هدف الإنسان المرجو بل والغرض من خلقه هو تحقيق التقدم المادي الجسماني، بينما القرآن بيَّن لنا العلاقة بين التقدم المادي الجسماني والتكامل الروحي هكذا ﴿كَلَّا إِنَّ الْأِنْسَـانَ لَيَطْغَى* أَنْ رَآهُ اسْتَـغْنَى﴾()، أي إنّ الغنى المادي والتقدم المادي داعٍ إلى طغيان الإنسان وانحطاطه الروحي، وهذا منظور اليوم في حياة البشرية على هذه الأرض، فالأرض لم تعرف فساداً وإفساداً وظلماً وطغياناً كما هو حاصل اليوم. 

کسانی یافت می‌شوند که تلاش می‌کنند انسانِ جانشینِ خداوند را فقط به اجسام و گِل منحصر کنند، با وجود اینکه همان‌طور که از رسول خدا ص روایت شده است از هنگامی که خداوند اجسام را آفرید، به آنها نظر نیفکند! این افراد نادان تلاش می‌کنند هدف مورد انتظار از انسان و حتی غرض نهایی از آفرینش او را پیاده شدن پیشرفت مادی جسمانی قرار دهند؛ این در حالی است که قرآن رابطه‌ی بین پیشرفت مادی جسمانی و تکامل روحی را اینچنین بیان می‌فرماید: ﴿(حقاً که انسان سرکشی می‌کند، * آنگاه که خويشتن را بی‌نياز بيند)﴾() ؛ یعنی بی‌نیازی و پیشرفت مادی به سوی طغیان و سرکشی انسان و انحطاط روحانی او فرا می‌خواند، و این همان منظور و هدف امروزین در زندگانی بشری بر این زمین است؛ پس زمین جز فساد، فسادگری، ظلم و سرکشی به خود نمی‌بیند؛ وضعیتی که امروز به دست آمده است.


 

وربما ينتفض بعض الناس الذين أنسوا هذا العالم المادي حيث إنهم يرون الكمال في التقدم المادي، مع أنهم لو التفتوا لوجدوا هذا العالم المادي الجسماني يسير إلى الزوال، بل هو في زوال مستمر، فكل يوم يموت أُناس ويحيا آخرون، بل سيأتي يوم يموت فيه الجميع ولا يحيا أحد مكانهم ﴿كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ﴾()

شاید برخی مردم که به این عالم مادی اُنس گرفته‌اند به مرحله‌ای رسیده باشند که کمال را در پیشرفت مادی می‌بینند، با اینکه اگر نیک بنگرند می‌بینند که این عالم جسمانی به سوی زوال و نابودی حرکت می‌کند و حتی بطور پیاپی و مستمر در معرض نابودی قرار دارد؛ هر روز انسان‌هایی می‌میرند و کسانی دیگر متولد می‌شوند و روزی خواهد رسید که همگی می‌میرند بدون اینکه کسی به جای آنها زنده شود: ﴿(هر چه بر آن (زمين) است فانی است)﴾().


 

والتقدم المادي الكبير اليوم يشير إلى قرب هذا الزوال: 

پیشرفت مادی بزرگی که امروز به دست آمده، به نزدیک شدن به این زوال و نابودی اشاره می‌کند:


 

﴿إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَاراً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾()

﴿(به واقع مَثَل زندگی این دنيا مَثَل آبی است که از آسمان فرو می‌فرستیم، پس گیاه زمین به آن در آمیخت، چه آنها که آدميان می‌خورند و چه آنها که چهارپايان می‌چرند. چون زمين پيرايه‌ی خويش برگرفت و آراسته شد و مردمش پنداشتند که خود قادر بر آن همه بوده‌اند، فرمان ما شب هنگام يا به روز، در رسد و چنان آن را درویدیم که گويی ديروز هيچ نبوده است؛ اینچنین آيات را برای آنان که می‌انديشند به تفصیل بیان می‌کنیم)﴾().


 

أمّا الأرواح فهي باقية ومصيرها الخلود في الجنة أو النار، في النعيم أو الجحيم.

اما ارواح، باقی و ماندگار هستند و عاقبت‌شان جاودانگی در بهشت یا آتش، و در نعمت یا دوزخ می‌باشد.


 

فيجب أن يلتفت الإنسان إلى أنه جاء إلى هذا العالم المادي الجسماني ليخوض الامتحان لا ليبقى أو ليخلد فيه، بل إنّ هذا العالم المادي الجسماني كله مصيره إلى الزوال والفناء. 

آدمی باید این نکته را در نظر داشته که او به این عالم مادی جسمانی آمد تا وارد امتحانی که در آن ماندگار یا جاوید نیست، گردد و حتی عاقبت خودِ این عالم مادی جسمانی به عنوان یک کُل، در جهت زوال و نابودی است.


 

نعم، الله يحث المؤمنين على تحقيق التقدم المادي الجسماني ليتحقق لهم الغنى عن الكافرين والمنعة والعزة لصد المحاربين: 

آری، خداوند مؤمنان را تشویق می‌کند که پیشرفت مادی جسمانی را محقق سازند تا بی‌نیازی آنها از کافران برآورده گردد و همچنین عزّت و نیرومندی برای بی‌اثر کردن جنگجویان (کافر) را به دست آورند:


 

﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ﴾()

﴿(و هر آنچه در توان دارید از نيرو و اسبان سواری آماده کنيد، تا با آن، دشمن خدا و دشمن خود و دیگری غیر از آنها که شما نمی‌شناسيد و خداوند می‌شناسد را بترسانيد و هرآنچه را که در راه خدا هزينه می‌کنيد به تمامی به شما بازگردانیده شود و به شما ستم روا نگردد)﴾().


 

ولكن يجب أن يكون هذا التقدم المادي نابعاً ومرافقاً لإيمان حقيقي ومسيرة تكامل روحي مستمرة للمؤمنين؛ لكي لا يكون صادّاً لهم عن ذكر الله والانصياع لأمر الله سبحانه وتعالى، بل هو إذا كان كذلك فسيرافقه توفيق إلهي عظيم: 

اما این پیشرفت مادی باید برگرفته و همراه با ایمان حقیقی و در روند پیشرفت تکاملی مستمر و پیوسته برای مؤمنان باشد؛ تا برایشان، عاملی بازدارنده از یاد خدا و گردن نهادن به امر خداوند سبحان و متعال نباشد؛ که اگر این‌گونه باشد توفیق الهی عظیمی همراه با آن خواهد شد:


 

﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾()

﴿(اگر مردم شهرها ايمان آورده، پرهيزگاری پيشه کرده بودند، برکاتی از آسمان و زمين را به رويشان می‌گشوديم، ولی (فرستادگان) را تکذیب کردند؛ ما نيز به کيفر کردارشان مؤاخذه‌شان کرديم)﴾().


 

فالله سبحانه وتعالى عندما يذيق من يرجو إيمانهم وتقواهم نقصاً في الثمرات والبركات يرحمهم بهذا؛ لأنه يدفعهم إلى الإيمان والتقوى حيث إنّ الضعف والفقر داعٍ للتوجه إلى الله.

خداوند سبحان و متعال هنگامی که نقصان و کاستی در ثمرات و برکات را به آنان که امید به ایمان و تقوایشان دارد، می‌چشاند، با این عمل به آنان رحم می‌آورد؛ زیرا آنها را به سوی ایمان و تقوا سوق می‌دهد؛ چرا که ضعف و فقر عامل توجه به سوی خداوند می‌باشد.


 

في الحديث القدسي: (يَا ابن عمران، إِذَا رَأَيْتَ الْغِنَى مُقْبِلاً فَقُلْ: ذَنْبٌ عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ، و إذا رَأَيتَ الفَقرُ مُقبِلاً فَقُل: مَرحَبا بِشِعارِ الصّالِحينَ)().

در حدیث قدسی آمده است: (ای فرزند عمران! آن هنگام که دیدی بی‌نیازی به تو روی آورد، بگو: گناهی است که عقوبتش نزدیک شده است، و آن هنگام که دیدی فقر به تو روی آورد، بگو: خوش آمدی، ای نشانه‌ی شایستگان) ().


 

أمّا إذا آمن أهل الأرض واتقوا الله فماذا يفعل الله بعذابهم ، وأي نفع له سبحانه في نقص ثمراتهم وبركة أرضهم وأعمالهم، بل هو وعدهم: 

اما اگر اهل زمین، ایمان آورند و تقوی الهی پیشه کنند، خداوند دیگر با عذاب آنها چه کار دارد و نقصان و کاستی در ثمرات، برکت زمین و اعمال‌شان، چه نفعی برای او سبحان خواهد داشت؟! در حالی که او چنین وعده می‌دهد:


 

﴿لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾().

﴿(اگر مردم شهرها ايمان آورده، پرهيزگاری پيشه کرده بودند، برکاتی از آسمان و زمين را به رويشان می‌گشوديم)﴾().


 

إذن، يجب أن يكون سعي وحركة الإنسان تجاه التكامل الروحي والإيمان الحقيقي.

بنابراین، باید جهت‌گیری سعی و حرکت انسان به سوی تکامل روحی و ایمان حقیقی باشد.


 

 أمّا التقدم المادي الجسماني فأيضاً يسعى له الإنسان من منظار التكامل الروحي، أي أن يكون السعي للتقدم المادي طاعة لله ولتحقيق إرادة الله على هذه الأرض من نشر التوحيد والرحمة والعدل. 

پیشرفت مادی جسمانی نیز ـ‌که انسان برایش تلاش می‌کند‌ـ باید از منظر تکامل روحی باشد؛ یعنی سعی و تلاش در پیشرفت مادی، اطاعت از خداوند و برای پیاده ساختن اراده و خواست خداوند در جهت گسترش توحید، رحمت و عدالت بر این زمین باشد. 


 

أمّا تقدّم الكفار المادي فلا يظن المؤمنون أنه توفيق إلهي أو خير لهم، بل هو شر لهم لأنه سبب لتماديهم في الطغيان والتكبّر على إرادة الله سبحانه وتعالى: 

اما در مورد پیشرفت مادیِ کافران، مؤمنان چنین مپندارند که این پیشرفت توفیقی الهی یا خیری برای آنها است، بلکه این پیشرفت، شرّی برایشان است؛ چرا که باعث پا بر جا ماندن در سرکشی و تکبّر در برابر اراده و خواست خداوند سبحان و متعال می‌باشد:


 

﴿وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾()

﴿(آنان که کفر ورزیدند مپندارند در مهلتی که به آنها می‌دهيم خيری برایشان است؛ ما فقط به آنها مهلت می‌دهيم تا بر گناهان بيفزايند؛ و آنها عذابی خوار کننده خواهند داشت)﴾().


 

وتكون الدنيا وزخرفها سبباً لسكرهم وابتعادهم عن الله: 

دنیا و زینت‌هایش باعث مستی و دور شدن آنها از خداوند می‌شود:


 

﴿لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ﴾()

﴿(به جان تو سوگند که آنها در مستی خود سرگشته بودند)﴾().


 

فأي خسارة أعظم من أن يكون الإنسان عدواً الله؟! وأي مكسب أبخس من الدنيا وزخرفها ﴿وَلَوْلا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ﴾().

و چه زیانی بزرگ‌تر از اینکه انسان دشمن خدا باشد؟! و چه دست‌آوردی خبیث‌تر و پلیدتر از دنیا و زینت‌هایش! ﴿(و اگر نه آن بود که همه‌ی مردم يک امت می‌شدند، قطعاً سقف‌های خانه‌های کسانی را که خدای رحمان را باور ندارند از نقره می‌کرديم و بر آنها نردبان‌هايی می‌نهاديم تا بر آن بالا روند)﴾().


 

* * *


 

پیشرفت تمدن مادّی و تکامل روحی

سرفصل ها

همه