Logo
دانلود فایل متنی

 

السبب الثالث: المصاهرة

سبب سوم: ازدواج[36]

 

وهي تتحقق مع الوطء الصحيح، ويتحقق بعض ما يترتب عليها من تحريم في الزنا والوطء بالشبهة.

ازدواج اگر همراه با نزدیکی باشد باعث ایجاد محرمیت می‌شود، و برخی از محرمیت‌هایی که در ازدواج صحیح ایجاد می‌شود، در زنا و نزدیکی شبهه‌دار (اشتباهی) نیز محقق می‌شود.

 

والبحث حينئذٍ في أمور ثلاثة:

بحث در سه حالت می‌باشد:

 

أما النكاح الصحيح: فمن وطئ امرأة بالعقد الصحيح أو الملك حرم على الواطئ أمّ الموطوءة وإن علت، وبناتها وإن سفلن، تقدمت ولادتهن أو تأخرت، ولو لم تكن في حجره. وعلى الموطوءة أبو الواطئ وإن علا، وأولاده وإن سفلوا، تحريما مؤبداً. ولو تجرد العقد عن الوطء حرمت الزوجة على أبيه وولده، ولم تحرم بنت الزوجة، عيناً على الزوج بل جمعاً. ولو فارقها جاز له نكاح بنتها، وتحرم أمها بنفس العقد. ولو وطئ الأب زوجة ابنه لشبهة لم تحرم على الولد لسبق الحل.

ازدواج صحیح: اگر کسی که با وجود عقد صحیح یا ملکیّت، با زنی نزدیکی کند، مادر و مادر بزرگ همسرش (و تمام مادر بزرگ‌های مادری و پدری در نسل‌های قبلی) و دختر و نوه و نوادگان همسرش، قبل از ازدواج با او به دنیا آمده باشند یا بعد از آن، بر او حرام ابدی هستند، هرچند که در خانۀ او زندگی نکنند.

و همچنین پدر و پدر بزرگ و جد و پسر و نوه و نوادگان مرد، بر زن حرام ابدی می‌شوند.

و اگر فقط با زن ازدواج کرده باشد (بدون اینکه با او نزدیکی کند) پدر و پسرِ مرد، بر زن حرام می شوند، ولی دخترِ زن بر مرد حرام نمی‌شود، بلکه تنها در صورتی حرام می‌شود که مرد بین آن دو جمع کند (یعنی در یک زمان مادر و دختر، هر دو همسران او باشند). پس زمانی که از او جدا شود، می‌تواند دخترش را به عقد خود دربیاورد، اما مادر زنش با وجود عقد (حتی بدون نزدیکی) بر او حرام (ابدی) می‌شود. اگر شخصی اشتباها با زنِ پسرش نزدیکی کند، زن بر پسر حرام نمی‌شود، به دلیل اینکه پیش از آن بر شوهرش حلال بوده است.

 

ومن توابع المصاهرة: تحريم أخت الزوجة جمعاً لا عيناً، وبنت أخت الزوجة وبنت أخيها إلا برضا الزوجة، ولو أذنت صح. وله إدخال العمة والخالة على بنت أخيها وأختها، ولو كره المدخول عليهما. ولو تزوج بنت الأخ أو بنت الأخت على العمة أو الخالة من غير إذنهما كان العقد باطلاً.

چند مسئله:

·  ازدواج با خواهر زن حرام است، اگر هر دو همزمان همسر او باشند، وگرنه (اگر زنش را طلاق دهد سپس خواهرش را به عقد خود در آورد) صحیح است.

· ازدواج با خواهرزاده و برادرزادۀ زن تنها با رضایت زن صحیح است. اما می‌تواند با عمه یا خالۀ زنش ازدواج کند، هرچند که او راضی نباشد، و اگر بدون اجازۀ همسرش با خواهرزاده یا برادرزادۀ او ازدواج کند، عقد باطل است.

 

وأما الزنا: فإن كان طارئاً لم ينشر الحرمة، كمن تزوج بامرأة ثم زنى بأمها أو ابنتها، أو لاط بأخيها أو ابنها أو أبيها، أو زنى بمملوكة أبيه الموطوءة أو ابنه، فإن ذلك كله لا يحرم السابقة. والزنا إذا كان سابقاً على العقد ينشر حرمة المصاهرة كالوطء الصحيح.

زنا: اگر بعد از ازدواج بوده باشد باعث حرام شدن نمی‌شود، مانند کسی که با زنی ازدواج می‌کند سپس با مادر یا دخترش زنا کند، یا با برادر یا پسر یا پدرِ زن لواط کند، یا با کنیزِ پدر یا پسر خود (که با آن نزدیکی کرده است) زنا کند، که در تمام این موارد زنا باعث حرام یا باطل شدن عقدی که قبل از آن بوده است نمی‌شود؛ اما اگر زنا قبل از عقد بوده باشد، مانند ازدواج و نزدیکی صحیح باعث ایجاد حرمت‌های ازدواج می‌شوند.([37])

 

والوطء بالشبهة: إذا كان سابقاً على العقد فأنه ينزل منزلة النكاح الصحيح وينشر الحرمة ويلحق معه النسب. وأما النظر واللمس المحرم فإنه لا ينشر الحرمة، ولكنه يثمر كراهية.

نزدیکی اشتباهی: اگر قبل از عقد انجام شود، مانند عقد صحیح می‌باشد و موجب ایجاد حرمت و ملحق شدن نَسب می‌شود، اما نگاه و لمس حرام موجب ایجاد حرمت نمی‌شود، اما کراهت را به همراه دارد.

 

ومن مسائل التحريم مقصدان:

از جمله مسایل حرمت ازدواج این دو مطلب زیر است:

 

 

الأول: مسألتان:

مطلب اول: دو مسئله:

 

الأولى: لو تزوج أختين كان العقد للسابقة، وبطل عقد الثانية، ولو تزوجهما في عقد واحد بطل نكاحهما.

اول: اگر دو خواهر را به عقد خود دربیاورد، عقد اول صحیح و عقد دوم باطل است، و اگر هر دو را در یک عقد به نکاح خود درآورد عقد هر دو باطل است.

 

الثانية: إذا دخل بصبية لم تبلغ تسعاً فأفضاها حرم عليه وطؤها ولم تخرج من حباله، ولو لم يفضها لم تحرم.

دوم: اگر با دختر بچه‌ای که هنوز نُه سالش نشده است نزدیکی کند و این کار باعث افضا شدن([38]) او بشود، نزدیکی کردن با آن دختر تا ابد بر او حرام می‌شود، ولی از عهده و تکفل او خارج نمی‌شود، و اگر افضاء نشود بر او حرام نمی‌گردد.


المقصد الثاني : في مسائل من تحريم العين، وهي ستة:

مطلب دوم: شش مسئله در حرام شدن شخص:

 

الأولى: من تزوج امرأة في عدتها عالماً حرمت عليه أبداً، وإن جهل العدة والتحريم ودخل حرمت أيضاً. ولو لم يدخل بطل ذلك العقد، وكان له استئنافه.

اول: کسی که از روی آگاهی با زنی که در عدّه است ازدواج کند، آن زن بر او حرام ابدی می‌گردد، و اگر حکم مسئله یا در عدّه بودن زن را نمی‌دانسته است، و علاوه بر عقد، نزدیکی نیز کرده باشد باز هم حرام ابدی می‌شوند، و اگر نزدیکی نکرده باشد، فقط عقد باطل است و می‌تواند بعد از تمام شدن عدّه، با او ازدواج کند.

 

الثانية: إذا تزوج في العدة ودخل فحملت، فإن كان جاهلاً لحق به الولد إن كان هناك ما يدل إنه له، وفرق بينهما ولزمه المسمى، وتتم العدة للأول بعد الوضع، ولها مهرها على الأول، ومهر على الآخر إن كانت جاهلة بالتحريم، ومع علمها فلا مهر.

دوم: اگر با زنی که در عدّه است ازدواج کرده باشد و نزدیکی نماید و او حامله شود، اگر نمی‌دانسته، فرزند به او ملحق می‌شود (البته اگر دلیلی باشد که ثابت کند فرزند از آنِ او است) و آن دو از هم جدا می‌شوند، و مرد باید مهریۀ تعیین شده را بپردازد، و زن باید بعد از وضع حمل، عدۀ شوهر اولش را کامل کند، و زن علاوه بر مهریه‌ای که از شوهر اول می‌گیرد، در صورت ندانستن مسئله شوهر دوم نیز باید به او مهریه بدهد، و اگر می‌دانسته که این کار حرام است، مهریه‌ای به او تعلق نمی‌گیرد.

 

الثالثة: من زنى بامرأة لم يحرم عليه نكاحها. ولو زنى بذات بعل، أو في عدة رجعية حرمت عليه أبداً. ولا يجوز الزواج من المشهورة بالزنا إلا أن تظهر توبتها.

سوم: کسی که با زنی زنا کند ازدواج کردن با او بر وی حرام نمی‌شود، اما اگر با زن شوهردار یا زنی که در عدۀ رجعی([39]) است زنا کند، آن زن بر او حرام ابدی می‌شود و جایز نیست با زنی که به زنا شهره است ازدواج کند، مگر بعد از آنکه توبه‌اش را آشکار کند.

 

الرابعة: من فجر بغلام فأوقبه حرم على الواطئ العقد على أم الموطوء، وأخته، وبنته. ولا يحرم إحداهن لو كان عقدها سابقاً.

چهارم: کسی که با پسری لواط([40]) کند، مادر و خواهر و دختر آن پسر بر او حرام می‌شوند، ولی اگر این عمل بعد از عقد باشد موجب باطل شدن عقد قبلی نمی‌شود.

 

الخامسة: إذا عقد المحرم على امرأة عالماً بالتحريم حرمت عليه أبداً، ولو كان جاهلاً فسد عقده ولم تحرم.

پنجم: اگر در حال احرام و با علم به اینکه این کار حرام است زنی را عقد کند، آن زن بر او حرام ابدی می‌شود، و اگر حکم را نداند، آن عقد باطل است ولی بر هم حرام ابدی نمی‌شوند.

 

السادسة: لا تحل ذات البعل لغيره، إلا بعد مفارقته، وانقضاء العدة إذا كانت ذات عدة.

ششم: زن شوهردار بر دیگری حلال نیست مگر بعد از جدا شدن از شوهرش و سپری کردن مدت عدّه (البته اگر از زن‌هایی باشد که باید عدّه نگه دارند).([41])



 


[36] - محرمیت‌هایی که به سبب آن به وجود می‌آید. (مترجم)

[37]- تمام آن افرادی که در صورت صحیح بودن عقد بر شخص حرام می‌شدند بر زناکار نیز حرام می‌شوند مثلا ازدواج با مادر یا دختر زنی که با او زنا شده است حرام می‌باشد. (مترجم)

[38]- یعنی مخرج بول و غائطش به هم متصل شود. (مترجم)

[39]- عدۀ رجعی مدت زمانی است که در طلاق رجعی مرد در آن حق رجوع دارد و بعد از اتمام آن از یکدیگر جدا می‌شوند. (شرایع الاسلام کتاب طلاق ص228)

[40]- و دخول انجام شود. (مترجم)

[41]- زن‌هایی که لازم است عده نگه دارند و سایر موارد در بحث طلاق خواهد آمد. (مترجم)

 

 

 

 

 

 

سبب سوم: ازدواج

سرفصل ها

همه