نجاسات و احكام آن

النجاسات وأحكامها:

نجاسات و احكام آن

س١٢٦/ يحضر البول الاصطناعي في المختبرات العلمية ويحتوي من ناحية تركيبه الكيميائي العناصر التي يحتويها البول الطبيعي، فهل يعتبر نجساً أيضاً ؟

پرسش ۱۲۶:

ادرار مصنوعی در آزمایشگاه‌های علمی وجود دارد و از همان ترکیب عناصر شیمیایی که در ادرار طبیعی وجود دارد ترکیب یافته است. آیا نجس محسوب می‌شود؟

ج/ لا يعتبر نجساً.

پاسخ:

نجس محسوب نمی‌شود.

س١٢٧/ وكذلك يعمل على تفكيك بعض مكونات الأعيان النجسة كالدم وفصلها، فعند الفصل هل تعتبر الأجزاء طاهرة أم نجسة ؟

پرسش ۱۲۷:

و همچنین (در آزمایشگاه‌ها) فرآیند تفکیک و جداسازی برخی مواد تشکیل دهندۀ عین نجاست ـ‌مانند خون‌ـ را انجام می‌دهند. آیا این اجزای تفکیک شده پاک محسوب می‌شوند یا نجس؟

ج/ لا تعتبر نجسة.

پاسخ:

نجس شمرده نمی‌شوند.

س١٢٨/ لو انعكس ضوء الشمس بمرآة وما شابه على أرض متنجسة، فهل يكفي ذلك للحكم بطهارتها عند يبوستها، وكذا لو كانت الشمس من وراء النافذة فهل تطهر ؟

پرسش ۱۲۸:

اگر نور خورشید از طریق آینه یا شبیه آن بر زمین نجس بتابد، آیا این کار پس از خشک شدنش برای حکم به پاک بودنش کفایت می‌کند؟ و همچنین در صورتی که خورشید از پشت پنجره بتابد آیا پاک کننده است؟

ج/ ضوء الشمس لو انعكس بمرآة أو من خلال نافذة يعتبر مطهراً أيضاً.

پاسخ:

اگر نور خورشید از طریق آینه یا از پشت پنجره بتابد نیز پاک کننده محسوب می‌شود.

س١٢٩/ المرضع كثيرة الأطفال، وثوبها لا يأمن النجاسة من (بول وغائط) ما حكم صلاتها وحكم الطهارة ؟ 

پرسش ۱۲۹:

نماز و طهارت زنی که زیاد به بچه‌ها شیر می‌دهد و لباسش از نجاست (ادرار و مدفوع) در امان نیست چه حکمی دارد؟ 

ج/ يجب تطهير الثوب النجس للصلاة فيه، وإذا كانت لا تعلم أن ثوبها تنجس أم لا فتبني على أنه طاهر. وبول الرضيع (الذكر) يكفي صب الماء على الثوب ليطهر منه، وإذا لم يكن لها غير ثوب واحد فتصلي به في النهار وتطهره من بول الرضيع في الليل.

پاسخ:

پاکیزه کردن (تطهیر) لباس نجس برای نماز خواندن با آن لباس واجب است، و اگر نداند لباسش نجس شده است یا نه، بنا را بر این می‌گذارد که لباسش پاک است. برای پاک کردن ادرار بچۀ شیرخوار (پسر) ریختن آب بر روی لباس کفایت می‌کند، و اگر جز همین یک لباس، لباس دیگری نداشته باشد در روز با آن نماز می‌خواند و در شب آن را از ادرار بچۀ شیرخوار پاک می‌نماید.

س١٣٠/ إذا سكب الشخص الماء الجاري عند تطهير مجرى البول بدون انقطاع فهل هذا كافياً للطهارة، أم لا بد من قطع الماء ثم سكبه ؟

پرسش ۱۳۰:

شخصی برای تطهیر مجرای بول (ادرار) آب جاری را بی‌وقفه می‌ریزد. آیا همین کار برای طهارت کافی است؟ یا باید آن را قطع کند و سپس (دوباره) بریزد؟

ج/ يكفي أن يستمر سكب الماء بعد زوال عين النجاسة ولا داعي للقطع سواء كان الماء جارياً أم قليلاً يسكب من إناء.

پاسخ:

ریختن آب به صورت مستمر ـ‌بعد از برطرف شدن عین نجاست‌ـ کفایت می‌کند و دلیلی برای قطع کردن آب وجود ندارد، می‌خواهد آب جاری باشد و یا آب قلیلی باشد که از ظرف می‌ریزد.

س١٣١/ إذا ما أريد غسل ثوب أو فرش أو ما شابه من بول أو غيره فما هو الحكم فيما إذا غسل بالماء الجاري أو القليل من حيث تعدد الغسلات وعدمه ؟

پرسش ۱۳۱:

اگر بخواهم لباس، فرش یا شبیه آن را از ادرار یا موردی دیگر بشویم حکم شستن آن با آب جاری یا قلیل از نظر تعداد دفعات شستن چیست؟ 

ج/ في الماء القليل لابد من غسلتين؛ الأولى: تزال فيها عين النجاسة والثانية: غسلة التطهير، وفي الماء الجاري يمكن الاكتفاء بصب الماء على عين النجاسة حتى تذهب أوصافها ويغلب عليها الماء عندها يكون الموضع طاهراً.

پاسخ:

با آب قلیل باید دو بار شسته شود: اول: از بین بردن عین نجاست و دوم: شستن به جهت تطهیر (پاکیزه کردن). با آب جاری می‌توان به ریختن آب بر روی عین نجاست بسنده نمود تا هنگامی که ویژگی‌های آن از بین برود و آب بر آن غلبه کند، در این صورت آن موضع پاک شمرده می‌شود.

س١٣٢/ غسلة إزالة العين النجسة هل تحسب من ضمن الغسلات أم لا ؟

پرسش ۱۳۲:

شستن برای از بین بردن عین نجاست آیا جزو شستن‌ها محسوب می‌شود یا خیر؟

ج/ قد تبين الجواب في أعلاه.

پاسخ:

پاسخ در جواب پیشین گفته شد.

س١٣٣/ ما يصيب بدن الإنسان أو ثوبه أو ما هو بقربه أثناء غسل ذلك الشيء ما هو حكمه ؟

پرسش ۱۳۳:

هنگام شستنِ آن شیء، آنچه به بدن انسان یا لباسش یا چیزی که هنگام شستن در نزدیکی‌اش است برخورد می‌کند حکمش چیست؟

ج/ لا ينجسه إلا إن كان ما أصابه هو عين النجاسة أو ماء تغير بأوصاف عين النجاسة. والماء المتنجس نجس ولكنه لا ينجس غيره بملاقاته إلا إن كانت أوصافه قد تغيرت بأوصاف عين النجاسة أو تميزت فيه عين النجاسة.

پاسخ:

آن را نجس نمی‌کند مگر اینکه آنچه به آن برخورد می‌کند عین نجاست یا آبی که ویژگی‌هایش به ویژگی‌های عین نجاست تغییر کرده است باشد. آبِ متنجّس (نجس شده) نجس است ولی در صورت تماس با چیز دیگر آن را نجس نمی‌کند مگر اینکه خصوصیاتش به خصوصیات عین نجاست تغییر پیدا کرده یا عین نجاست در آن مشخص باشد.

س١٣٤/ الغسالة إن لم تتميز فيها عين النجاسة أو أحد صفاتها الثلاثة هل يمكن التطهر بها ؟

پرسش ۱۳۴:

اگر در آب غساله عین نجاست مشخص نباشد یا یکی از خصوصیات سه‌گانه‌اش را نداشته باشد، آیا با این آب می‌توان تطهیر کرد؟

ج/ لا يمكن التطهر بها.

پاسخ:

نمی‌توان با آن تطهیر نمود.

س١٣٥/ متى يجب العصر أو الدلك، وكم مرة يكون ذلك ؟ وهل تعتبر اليدان أثناء العصر متنجستان ؟

پرسش ۱۳۵:

چه هنگامی فشردن یا چِلاندن واجب است و چند مرتبه؟ و آیا دست‌ها در هنگام شستن نجس می‌شوند؟

ج/ يجب العصر عندما يكون هو الوسيلة لرفع وإزالة عين النجاسة ولا عدد له بل ربما تكفي مرة أو أكثر وتعتبر اليد متنجسة ولكن إن بقي يستعمل نفس اليد في إتمام غسلة التطهير فتطهر يده مع المغسول.

پاسخ:

هنگامی که فشردن، ابزاری برای زدودن و از بین بردن عین نجاست باشد واجب است و تعداد مشخصی برایش مطرح نیست؛ چه بسا یک مرتبه کافی باشد و یا دفعات بیشتر. دست نجس می‌شود ولی اگر خودِ دست تا پایان تطهیر به کار گرفته شود، دستش نیز با آنچه شسته می‌شود پاک خواهد شد.

س١٣٦/ عند تطهير المشروط بالعصر هل يكفي عصره وهو داخل الماء أو يجب إخراجه منه ثم عصره ؟

پرسش ۱۳۶:

اگر در تطهیر، فشردن شرط باشد آیا فشردن شی‌ء (نجس شده) در حالی که درون آب است کفایت می‌کند؟ یا باید از آب خارج و بعد فشرده شود؟

ج/ يكفي عصره وهو في الماء.

پاسخ:

فشردن آن در حالی که درون آب است کفایت می‌کند.

س١٣٧/ كيفية تطهير الفرش أو الكاربت، وماذا إذا كان ملتصقاً بأرض البيت ؟

پرسش ۱۳۷:

تطهیر فرش یا زیرانداز در صورتی که به کف زمین خانه چسبیده باشد چگونه انجام می‌شود؟

ج/ بالماء القليل كما بينت سابقا لابد من غسلتين غسلة إزالة عين النجاسة وغسلة التطهير فلو فرضنا أن على الفرش الثابت بول يراد تطهيره بماء قليل فالطريقة تكون أولاً: يصب ماء على موضع البول حتى يستوعب الماء الموضع ثم يرفع الماء مع النجاسة بقطعة قماش أو إسفنج. ثانياً: يصب ماء على الموضع مرة أخرى ويرفع كذلك بقطعة قماش أو اسفنجة وهذه هي غسلة التطهير ويكون الموضع بعدها طاهراً.

پاسخ:

با آب قلیل ـ‌همانگونه که پیش‌تر بیان کردم‌ـ باید دو بار شسته شود: شستن برای از بین بردن عین نجاست و شستن برای تطهیر. اگر فرض کنیم بر روی فرشِ ثابت شده (روی زمین) ادرار باشد و بخواهیم با آب قلیل تطهیرش کنیم، به این روش عمل می‌کنیم: بار اول بر روی مکان ادرار آب میریزیم تا آب بر آن غلبه کند، سپس با یک قطعه پارچه یا اسفنج آب را برمیداریم. بار دوم آب را بر موضع نجس می‌ریزیم و بار دیگر آب را با قطعهای اسفنج یا پارچه جمع مینماییم، این کار، همان شستن تطهیر است و بعد از این آن مکان پاک می‌باشد.

أما بالماء الجاري فيمكن الاكتفاء بسكب الماء الجاري على الموضع حتى يغلب الماء على أوصاف النجاسة.

اما با آب جاری: کافی است یک بار روی موضع نجس آب بریزیم به گونهای که آب بر خصوصیات نجاست غلبه نماید.

س١٣٨/ كيفية تطهير أرضية البيت عند تنجسها بالجاري أو القليل ؟ وإذا كان بالقليل فهل يشترط التعدد وتنشيف الماء في الغسلة الأولى ؟

پرسش ۱۳۸:

تطهیر کف خانه وقتی نجس شود با آب جاری یا قلیل چگونه انجام می‌شود؟ اگر با آب قلیل انجام شود آیا چند مرتبه آب ریختن و جمع کردن آن در شستن اول شرط است؟

ج/ تبين الجواب في أعلاه.

پاسخ:

پاسخ در پرسش قبلی گفته شد.

س١٣٩/ كيفية تطهير الأشياء الثابتة كالأبواب وما شابه في البيت بالجاري أو القليل أيضاً ؟

پرسش ۱۳۹:

تطهیر اشیاء ثابت ـ‌مثل درها و شبیه آن‌ـ در خانه با آب جاری یا قلیل چگونه انجام می‌شود؟

ج/ إن غلب الماء الجاري على النجاسة وأوصافها يطهر الموضع. فبالنسبة لتطهير موضع في باب أو شباك أو شبهها بالماء الجاري يمكن بصب الماء الجاري على الموضع المتنجس في الباب مثلاً ودلكه حتى يطهر، والماء المتساقط طاهر إن كان الماء الجاري قد غلب على النجاسة وأوصافها فيه، أما تطهير موضع في باب أو شباك قد تنجس بنجاسة بالماء القليل فيتم بأن تأخذ اسفنجة وتغسمها بالماء الطاهر حتى تمتلئ بالماء ثم تمسح بها الموضع النجس لرفع عين النجاسة ثم تغسل الاسفنجة وتغمسها بالماء الطاهر مرة أخرى وتمسح بها الموضع مرة أخرى فتكون هذه المسحة الأخيرة هي غسلة التطهير ويطهر بعدها الموضع.

پاسخ:

اگر آب جاری بر نجاست و خصوصیات آن غالب شود، آن موضع پاک می‌شود. برای پاک کردن در یا پنجره یا شبیه آن با آب جاری می‌توان آب جاری را بر آن ـ‌به عنوان مثال مکان نجس شده روی در‌ـ ریخت و آن را سایید تا پاک شود، و اگر آب بر نجاست و اوصاف آن غلبه پیدا کند آبی که فرو می‌ریزد پاک است. اما در مورد پاک کردن موضعی روی در یا پنجره که نجس شده است با آب قلیل، ابتدا اسفنجی را در آب پاک فرو میبریم تا پر از آب شود، سپس آن را روی موضع نجس میکشیم تا عین نجاست رفع گردد. سپس بار دیگر اسفنج را با آب پاک شسته، آن را پر از آب میکنیم و بار دیگر بر روی موضع میکشیم که این مرتبه همان شستن تطهیر است و پس از انجام این کار، آن موضع پاک شده است.

س١٤٠/ كيفية تطهير تربة السجود إذا أصابتها نجاسة ؟

پرسش ۱۴۰:

پاک کردن تربت سجده (مُهر) وقتی نجاست به آن برسد چگونه است؟

ج/ تبين الجواب في أعلاه.

پاسخ:

پاسخ پیش‌تر گفته شد.

س١٤١/ ملابس متنجسة بالبول هل تطهر بحركة الغسالة وترك الماء مفتوح عليها بلا عصر ؟

پرسش ۱۴۱:

آیا لباس‌های نجس شده تنها با عملکرد ماشین لباس‌شویی و ریختن آب روی آن بدون فشار دادن پاک می‌شود؟

ج/ تكفي حركة ماكنة الغسل ولا حاجة لاستعمال اليد معها.

پاسخ:

عملکرد ماشین لباس‌شویی کفایت می‌کند و نیازی به فشردن با دست نیست.

س١٤٢/ ما حكم اللون المتخلّف في الملابس مثلاً بعد غسل الدم أو الغائط ؟

پرسش ۱۴۲:

حکم رنگی که بعد از شستن ـ‌به عنوان مثال خون یا مدفوع‌ـ در لباس باقی می‌ماند چیست؟

ج/ طاهر.

پاسخ:

پاک است.

س١٤٣/ إذا أصابت النجاسة شيئاً فتنجس ولاقاه شيء آخر فهل ينجس أيضاً، وماذا لو لاقى الثاني شيئاً ثالثاً وهكذا ؟ 

پرسش ۱۴۳:

زمانی که نجاست به چیزی برسد و نجس شود و آن چیز با چیز دیگری تماس پیدا کند، آیا شیء دوم هم نجس می‌شود؟ حکم تماس شیء دوم با سوم ـ‌و به همین ترتیب‌ـ چیست؟

ج/ المتنجس نجس ولكنه لا ينجس غيره بملاقاته إلا إن كانت أوصافه قد تغيرت بأوصاف عين النجاسة أو تميزت فيه أو عليه عين النجاسة أو احد أوصافها.

پاسخ:

مُتنجّس (شیئی که عین نجاست به آن برخورد کرده) نجس است ولی چیز دیگری با برخورد با آن نجس نمی‌شود مگر اینکه اوصاف آن شیء نجس شده (متنجس) توسط اوصاف عین نجاست تغییر کرده باشد یا نجاست در آن پیدا باشد و یا عین نجاست یا یکی از خصوصیات آن روی متنّجس موجود باشد.

س١٤٤/ إذا نجّس إنسان بعض ما يتعلق بإنسان آخر كثيابه وطعامه وما شابه فهل يجب عليه إخباره ؟

پرسش ۱۴۴:

اگر کسی برخی از چیزهایی که متعلق به شخصی دیگر است ـ‌مثل لباس، غذا یا چیزهای دیگر‌ـ را نجس کند آیا واجب است به اطلاع او برساند؟

ج/ يجب عليه إخباره.

پاسخ:

واجب است به اطلاع او برساند.

س١٤٥/ عادة ما ينشر الغسيل على الحبال المثبتة لغرض تنشيفه، فهل تعد (الحبال) من الأمور الثابتة التي تطهر بالشمس عند تنجسها أو لابد من تطهيرها بالماء ؟

پرسش ۱۴۵:

معمولا چیزهای شسته شده روی طناب پهن می‌شوند تا خشک شوند. آیا طناب جزو اشیاء ثابت منزل محسوب می‌شود که هنگام نجس شدن با (تابیدن) خورشید پاک می‌شود؟ یا حتما باید با آب پاک شود؟

ج/ لا تعد الحبال من الأمور الثابتة.

پاسخ:

طناب جزو اشیاء ثابت به حساب نمی‌آید.

س١٤٦/ الحشرات التي تخرج من الأماكن النجسة وتمشي على الفرش هل تنجس ما تمشي عليه ؟

پرسش ۱۴۶:

حشراتی که از جاهای نجس بیرون می‌آیند و روی فرش‌ها راه می‌روند، آیا آنچه بر رویش راه می‌روند نجس می‌شود؟

ج/ لا تنجسه إلا إذا نقلت له النجاسة بصورة ظاهرة مرئية.

پاسخ:

آن چیزها نجس نمی‌شوند مگر اینکه (حشرات) نجاست را به صورتی آشکار و قابل دیدن به آن منتقل کنند.

س١٤٧/ إذا قطع من الإنسان الحي قطعة لحم من أطراف الأظافر أو من غيرها فما هو حكمها من حيث النجاسة ؟

پرسش ۱۴۷:

حکم قطعه‌ای گوشت که از اطراف ناخن‌های یا جاهای دیگر انسانی زنده جدا شود ـ‌از نظر نجس بودن‌ـ چیست؟

ج/ ما ينفصل من الحي من القشور وقطع الجلد الصغيرة التي تنفصل نتيجة الجروح والقروح والحروق و الكدمات و الالتهابات أو من أطراف الأصابع أو الشفة طاهرة.

پاسخ:

آنچه از سطح خارجی و قطعات کوچک پوست در اثر زخم‌ها، دُمل‌ها، سوختگی‌ها، کوفتگی‌ها و التهابات یا از اطراف انگشتان یا لب‌ها جدا می‌شود پاک است.

س١٤٨/ لو وجد بعض مخلفات حيوانات لها نفس سائلة كذرق الفارة أو ما شابه مع الرز أو غيره مما هو مطبوخ، كيف يتم تطهيره ؟

پرسش ۱۴۸:

اگر بقایای حیواناتی که خون جهنده دارند ـ‌مثل فضلۀ موش یا شبیه آن‌ـ در برنج یا دیگر پختنی‌ها پیدا شود، چطور می‌توان آن را  پاک کرد؟

ج/ لابد أولا من رفع عين النجاسة إن أمكن ثم تغسل الرز غسلة لرفع المتبقي من عين النجاسة ثم تغسله غسلة ثانية لتطهيره.

پاسخ:

اول باید ـ‌اگر امکان‌پذیر باشد‌ـ عین نجاست برطرف شود، سپس برنج یک بار شسته می‌شود تا باقی‌ماندۀ عین نجاست برطرف شود، سپس برای مرتبۀ دوم باید شسته شود تا پاک گردد.

س١٤٩/ وماذا لو كان قد رئي في الرز أو ما شابه قبل الطبخ، فهل يجب تطهيره ؟

پرسش ۱۴۹:

و اگر قبل از پخت (نجاستی) در برنج یا مانندِ آن دیده شود چطور؟ آیا واجب است پاک شود؟

ج/ لابد من تطهير المأكول من النجاسة إن وقعت فيه.

پاسخ:

اگر نجاستی در خوردنی بیفتد حتما باید آن خوردنی از نجاست پاک گردد.

س١٥٠/ ما هو حكم الدم داخل الفم والإذن والأنف ؟

پرسش ۱۵۰:

حکم خون داخل دهان، گوش و بینی چیست؟

ج/ الدم الذي يخرج من الأوعية الدموية نتيجة جرح أو نزف نجس وان كان في الفم أو الإذن أو الأنف، ولا يجوز ابتلاع الدم الذي ينزف في الفم ويمكن تطهير الفم بغسله بالماء أو بدون ماء ببصق الدم الذي فيه فإن استهلك ما تبقى من اثر الدم في السوائل التي في الفم حكم بطهارة الفم وكذا الأنف. 

پاسخ:

خونی که از رگ‌های خونی در اثر جراحت یا خون‌ریزی خارج می‌شود نجس است ـ‌حتی اگر در دهان، گوش یا بینی باشد‌ـ و بلعیدن خونی که در دهان جاری می‌شود جایز نیست و می‌توان دهان را با شستن با آب یا بدون آب (با بیرون انداختن خونی که در دهان است) تطهیر نمود؛ اگر اثرهای خون باقی مانده در آب دهان حل شده و از بین رفته باشد، حکم به طهارت آن می‌شود. در مورد بینی نیز حکم به همین صورت است.

س١٥١/ الدم الذي يجمد على الجرح سواء صار اسوداً أو صار لونه مقارباً للون الجلد هل يكون طاهراً.

پرسش ۱۵۱:

خونی که روی زخم‌ها لخته و خشک می‌شود چه رنگش سیاه شود یا تقریبا همرنگِ پوست شود آیا پاک است؟

ج/ الدم إذا جمد وصار لونه اسوداً يبقى نجساً، ولكن إن استحال وتغير لونه إلى لون مقارب للجلد فيحكم بطهارته.

پاسخ:

خون اگر خشک و رنگش سیاه شود نجس باقی می‌ماند، اما اگر استحاله شود و رنگش تقریبا به پوست رنگ تغییر یابد حکم به طهارتش می‌شود.

س١٥٢/ ما حكم دم المتبرع الكافر أو الناصبي إلى المسلم ؟

پرسش ۱۵۲:

حکم خونی که کافر یا ناصبی به مسلمان اهدا می‌کند چیست؟

ج/ لا إشكال فيه.

پاسخ:

اشکالی ندارد.

س١٥٣/ ما هو حكم البيضة التي تحوي قطرات دم ؟

پرسش ۱۵۳:

حکم تخم‌مرغی که در آن قطره‌های خون باشد چیست؟

ج/ الدم في بيضة من له نفس سائلة نجس.

پاسخ:

خونِ داخلِ تخم حیوانی که خون جهنده دارد نجس است.

س١٥٤/ هل يجوز شرب الدم من الذبيحة المذكاة لغرض العلاج ؟

پرسش ۱۵۴:

آیا نوشیدن خون حیوانی که به صورت شرعی ذبح شده ـ‌با هدف معالجه‌ـ جایز است؟

ج/ لا يجوز.

پاسخ:

جایز نیست.

س١٥٥/ ما هو حكم ماء الشعير المتعارف شربه اليوم في بلدان إسلامية ؟

پرسش ۱۵۵:

حکم ماء الشعیر که امروزه نوشیدن آن در کشورهای اسلامی متعارف است چیست؟

ج/ إذا تم نقع الشعير ومن ثم استخلاص مائه قبل أن يتخمر يجوز شربه، وإن تم تخميره فلا يجوز شربه، ولا يحكم بحليته فقط لأنه صنع في البلاد الإسلامية.

پاسخ:

اگر جو خیسانده و سپس آب آن پیش از تخمیرش گرفته شود، نوشیدنش جایز است، ولی اگر تخمیر شود نوشیدن آن جایز نیست، و تنها به این دلیل که در کشورهای اسلامی تولید می‌شود حکم به حلال بودنش نمی‌شود.

س١٥٦/ ما حكم العصير العنبي عند الغلي ولم يذهب ثلثاه ؟ هل بخاره نجس ؟

پرسش ۱۵۶:

حکم عصارۀ انگوری که بجوشد ولی دو سومش نرفته باشد چیست؟ آیا بخارش نجس است؟

ج/ بخاره طاهر.

پاسخ:

بخارش پاک است.

س١٥٧/ المسكرات الجامدة كالحشيشة وما شابهها من "المخدرات" هل تعتبر نجسة ؟

پرسش ۱۵۷:

مُسکرات مواد مخدرِ جامد مثل حشیش و چیزهای دیگر آیا نجس به حساب می‌آیند؟

ج/ لا تعتبر نجسة وإن كانت محرمة.

پاسخ:

نجس محسوب نمی‌شوند اگرچه حرام هستند.

س١٥٨/ هل الترياق من المسكرات المحرمة والنجسة ؟

پرسش ۱۵۸:

آیا تریاک جزو مست کننده‌های حرام و نجس است؟

ج/ كل مسكر سواء كان سائلاً أو جامداً فهو حرام ولا يجوز تناوله اختياراً للسكر، ولكن يجوز استخدام المسكرات لغرض طبي أو صناعي وعندها لا تعتبر نجسة وإن كانت سائلة تبعاً لنية تصنيعها لهذه الفائدة. 

پاسخ:

هر مُسکری (مست کننده‌ای) ـ‌مایع یا جامد‌ـ حرام است و مصرف آن در حالت اختیار به قصد مستی جایز نیست اما به کارگیری مسکرات برای اهداف پزشکی یا صنعتی جایز است و در این صورت پِیرو نیّت ساخت آن به منظور این نوع استفاده ـ‌حتی اگر مایع باشد‌ـ نجس محسوب نمی‌شود.

س١٥٩/ العطور التي فيها نسبة من الكحول ما حكمها ؟

پرسش ۱۵۹:

عطرهایی که در آن درصدی از الکل وجود دارد چه حکمی دارند؟

ج/ إذا كانت كحولاً صنعت للفائدة الصناعية وليس للسكر فتعتبر طاهرة ولا إشكال في استخدامها في العطور أو الدهان أو التعقيم. 

پاسخ:

اگر الکل به قصد استفادۀ صنعتی ساخته شده باشد و نه برای مستی، پاک محسوب می‌شود و به کارگیری آن در عطرها یا روغن‌ها یا استریل کردن اشکالی ندارد.

س١٦٠/ وعند الشك في ذلك هل يجب الامتناع عنها ؟

پرسش ۱۶۰:

و اگر در این خصوص شک و تردید داشته باشیم آیا پرهیز از آن واجب است؟

ج/ عند الشك تعتبر طاهرة ولا يحكم بنجاستها.

پاسخ:

در صورت وجود شک و تردید پاک محسوب می‌شود و حکم به نجاستش نمی‌شود.

س١٦١/ ما حكم الاسبيرتو العراقي أو الأجنبي وذلك المستخدم بصبغ الأخشاب، وما حكم طهارته أو نجاسته ؟ 

پرسش ۱۶۱:

حکم اسپرتوی عراقی یا خارجی (نوعی الکل) چیست؟ از این ماده در رنگ‌آمیزی چوب استفاده می‌شود. حکم طهارت یا نجس بودن آن چیست؟

ج/ كل كحول طاهر إلا إذا كان معتاداً استخدامه من أهل المعصية للسكر.

پاسخ:

تمام الکل‌ها پاک هستند مگر آنکه به طور معمول توسط گناهکاران برای مست شدن استفاده شود.

س١٦٢/ بعض الأدوية التي فيها نسبة تخدير عالية فما هو حكمها ؟

پرسش ۱۶۲:

حکم برخی داروهایی که درصد بالایی مخدر دارند چیست؟

ج/ يجوز استخدامها وتناولها إذا وصفها الطبيب المختص ضمن الجرعة والمدة التي وصفها.

پاسخ:

به کارگیری و مصرف آن وقتی پزشک متخصص تجویز کند به اندازۀ دوز مصرفی و در بازۀ زمانی که پزشک تجویز کرده، جایز است.

س١٦٣/ من كان مريضاً وقد راجع الطبيب ووصف له وصفة علاجية بدواء فيه نسبة من الكحول، فهل يجوز له تناول مثل هذا الدواء ؟

پرسش ۱۶۳:

کسی که بیمار است و به پزشک مراجعه می‌کند و پزشک برای او نسخه‌ای نوشته که در آن دارو درصدی از الکل وجود دارد، آیا مصرف اینچنین دارویی جایز است؟

ج/ إذا لم يكن الدواء مسكر، ولم يكن الكحول الذي فيه قد صنع ليتناوله أهل الفسق للسكر، يجوز تناول هذا الدواء.

پاسخ:

اگر دارو از مست کننده‌ها نباشد و الکلی که در آن به کار رفته برای مست شدن اهل فسق و فجور ساخته نشده باشد، مصرف این دارو جایز است.

س١٦٤/ ما حكم ما صنع من جلود أجنبية كالجنط والساعات والأحذية وغيرها ولا يعلم بتذكية الحيوان ودبغ جلده ؟

پرسش ۱۶۴:

چیزهایی که از پوست حیوانات در کشورهای بیگانه ساخته می‌شود ـ‌مثل کیف، ساعت، کفش و دیگر چیزها‌ـ و ذبح شرعی یا دباغی شدن پوست حیوان مشخص نباشد، چه حکمی دارند؟

ج/ لا يحكم بذكاتها.

پاسخ:

حکم به ذبح شرعی بودن آن حیوان نمی‌شود.

س١٦٥/ الجلد المستورد من بلاد أجنبية (غير مسلمة) ويعمل منه ألبسة من جاكيت (قمصلة) أو غيرها كالأحذية والأحزمة، ما حكم لبسها في الصلاة، وغيرها ؟ حيث لا نعلم بتذكيتها، وطهارتها. 

پرسش ۱۶۵:

در مورد پوست‌های وارداتی از کشورهای بیگانه (غیرمسلمان) که از آن لباس‌هایی مثل ژاکت (کاپشن) یا دیگر چیزها مثل کفش و کمربند ساخته می‌شود، حکم پوشیدن آنها در نماز و غیر نماز چیست؟ چرا که ما علم به ذبح شرعی شدن آن حیوان و پاکی‌اش نداریم.

ج/ لا يحكم بتذكيتها ولا طهارتها إلا إذا حصل العلم بتذكيتها تذكية شرعية.

پاسخ:

حکم به تذکیۀ آن حیوان و پاک بودن (پوست) حیوان نمی‌شود مگر اینکه علم به تذکیه (ذبح شرعی) بودنش حاصل شود.

س١٦٦/ توضع في بعض البيوت "قنفات" مغلفة بجلود لا يعلم أصلها، فما حكم الجلوس عليها والاستفادة منها أو ملامستها برطوبة ؟

پرسش ۱۶۶:

در برخی خانه‌ها، مبلمان با روکشی از پوست‌هایی وجود دارد که جنسش مشخص نیست. حکم نشستن روی آن و استفاده از آن یا لمس آن با رطوبت چیست؟

ج/ بالنسبة لجلود الميتة نجسة ولكن يجوز الاستفادة منها والجلوس عليها ولبسها ولا إشكال في ذلك، أما عند ملامستها برطوبة فيتنجس ملامسها.

پاسخ:

پوست حیوان مردار نجس است، اما استفاده از آن و نشستن روی آن و پوشیدنش جایز است و اشکالی ندارد، اما هنگام لمس کردن آن با رطوبت، موضع لمس شده متنجّس می‌شود.

س١٦٧/ استعمال فرشة أسنان مصنوعة من شعر حيوان نجس العين، ما هو الحكم ؟

پرسش ۱۶۷:

استفاده از مسواکِ ساخته شده از موی حیوان نجس‌العین (دارای نجاست و ناپاکی ذاتی مثل سگ و خوک) چه حکمی دارد؟

ج/ شعر نجس العين نجس. أما استعمال فرشة الأسنان المصنوعة منه فلا إشكال فيه ولكن لابد من تطهير الفم بعد استعمالها.

پاسخ:

موی نجس‌العین، نجس است. استفاده از مسواک ساخته شده از آن اشکالی ندارد اما حتماً باید بعد از استفاده از آن، دهان پاک و تطهیر شود.

 س١٦٨/ استخدام الأسنان الاصطناعية وكذا الحشوات المستعملة لإصلاح الأسنان هل يجب التأكد من مادتها خصوصا وان اغلبها أجنبية ؟

پرسش ۱۶۸:

در مورد استفاده از دندان‌های مصنوعی و موادی که در پُر کردن و ترمیم دندان‌ها به کار می‌رود، با وجود اینکه بیشتر آنها از کشورهای بیگانه وارد می‌شوند، آیا واجب است از جنس آنها اطلاع بیابیم؟

ج/ يجب التأكد والاطمئنان أنها ليست نجسة ويجوز استعمالها ولكن بالنسبة للمستعمل الآن في معظم دول العالم لا إشكال فيه.

پاسخ:

به دست آوردن اطمینان از نجس نبودن و جایز بودن به کار گیری آنها واجب است. اما در مورد وسایلی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به کار برده می‌شود، اشکالی در استفاده از آنها وجود ندارد.

س١٦٩/ قد تدخل بعض شحوم الحيوانات الغير مأكولة اللحم أو المتنجسة في صناعة الصابون وبعض مواد التجميل والكريميات التي تستعمل لدهن بشرة الوجه والبدن والشعر، فهل يحكم بطهارتها وجواز استعمالها، أو لابد من التأكد منها قبل الاستعمال عند الشك فيها ؟

پرسش ۱۶۹:

گاهی چربی حیوانات حرام گوشت یا نجس در صنایع صابون‌سازی یا برخی مواد آرایشی و کِرِم‌های پوست و بدن و مو به کار گرفته می‌شود. آیا حکم به پاک بودن و جایز بودن استفاده از آنها می‌شود؟ یا در صورت وجود شک و تردید باید پیش از استفاده مطمئن شویم که پاک هستند؟

ج/ لا يحكم بطهارتها إلا إن كانت تركيبتها قد تبدلت.

پاسخ:

حکم به پاک بودنش نمی‌شود، مگر اینکه ترکیبش استحاله شده باشد.

*‌ * *

* * *

كان هذا آخر ما دونته من أجوبته عليه السلام، والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآله الطاهرين الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

این آخرین مطلبی است که از پاسخ‌های امام^{(علیه السلام)} گردآوری کرده‌ام.

والحمد لله رب العالمین 

و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا.