Logo
نویسنده: دکتر علاء السالم

دانلود فایل متنی

دکتر علاءسالم نه سوال از سید احمدالحسن در مورد مسیحیت میپرسند و ایشان جواب میدهند و پنج ضمیمه تکمیلی هم در مورد مطالب در آخر کتاب داریم

سیزدهمین حواری گردآوری و پانوشت دکتر علاء السالم

سرفصل ها

همه

 

تعريف بصاحب الكتاب ودعوته الإلهية:

 

معرفی صاحب کتاب و دعوت الهی ایشان:


 


 

السيد أحمد الحسن .. هو أحمد بن إسماعيل بن صالح بن حسين بن سلمان بن محمد بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسى بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي ابن أبي طالب عليهم الصلاة والسلام.

سید احمدالحسن.... ایشان، احمد فرزند اسماعیل، فرزند صالح، فرزند حسین، فرزند سلمان، فرزند محمد، فرزند حسن، فرزند علی، فرزند محمد، فرزند علی، فرزند موسی، فرزند جعفر، فرزند محمد، فرزند علی، فرزند حسین، فرزند علی بن ابی طالب که سلام و صلوات بر آنها باد می‌باشد.


 


 

هو وصي ورسول الإمام المهدي محمد بن الحسن ع إلى الناس كافة، اليماني الموعود عند المسلمين الشيعة، والمهدي الذي بشر بولادته رسول الله ص في آخر الزمان عند المسلمين السنة، والمعزي لأنبياء الله ورسله الذي وعد به نبي الله عيسى ع كما ورد في الإنجيل، والمنقذ الذي وعد بإرساله نبي الله إيليا ع عند اليهود.

ایشان وصی و فرستاده‌ی امام مهدی ـ‌محمد بن الحسن ع‌ـ به سوی همه‌ی مردم، یمانی موعود برای مسلمانانِ شیعه، و همان مهدی است که رسول‌ خدا ص بشارت ولادتش را در آخر الزمان به مسلمانان اهل سنت داده است. همچنین ایشان همان تسلّی دهنده‌ی پیامبران و فرستادگان خداوند است که پیامبر خدا عیسی ع ـ‌همان‌طور که در انجیل آمده‌ـ به او وعده داده، و همان رهایی بخشی است که فرستاده ‌شدنش را پیامبر خدا ایلیا ع به یهودیان وعده داده است.


 


 

انطلق بدعوته الإلهية الكبرى عام 1999م في العراق (الشرق) عاصمة دولة العدل الإلهي، ومنه انتشرت إلى العالم كله، جاء الناس محتجاً عليهم بما احتج به أنبياء الله ورسله على أقوامهم: النص (الذي أوضحه لأهل الأديان وفق الكتب التي يعتقدون بها)، والعلم الذي تحدى به كبار علماء الأديان كلها، والدعوة إلى حاكمية الله، إضافة إلى تأييد الله سبحانه له بالملكوت عبر آلاف الرؤى الصادقة بالأنبياء والمرسلين التي تشهد له.

ایشان دعوت بزرگ الهی خود را در سال 1999 در عراق (شرق) پایتخت دولت عدل الهی، آغاز کرده، و این دعوت از آنجا به همه‌ی جهان منتشر شده است. ایشان به سوی مردم آمد، با همان دلایل و استدلال‌هایی که انبیا و فرستادگان خداوند با آنها بر قومشان استدلال می‌کردند: نص و تصریح (که برای پیروان دین‌ها هر یک براساس کتابی که به آن اعتقاد دارد، روشن نموده است)، علمی که با آن بزرگان همه‌ی ادیان را به مبارزه طلبیده است، و دعوت به حاکمیت خداوند؛ به علاوه‌ی تأیید ایشان توسط خداوند سبحان در ملکوت و از طریق هزاران رؤیای صادقه‌ای که پیامبران و فرستادگان برایش گواهی می‌دهند.


 


 

وكان قد خطَّ بيمينه مجموعة من الكتب التي تحوي جوانب كبيرة من المعرفة الإلهية التي بدأ ببثها إلى الناس كان منها: (كتاب التوحيد، المتشابهات، اضاءات من دعوات المرسلين، رحلة موسى إلى مجمع البحرين، الجواب المنير عبر الأثير، النبوة الخاتمة، العجل، الجهاد باب الجنة، حاكمية الله لا حاكمية الناس)، وغيرها الكثير.

ایشان با دستان خود، مجموعه‌ای از کتاب‌هایی را که جوانب بزرگی از شناخت الهی را در بردارند به نگارش درآورده و شروع به توزیع آنها بین مردم نمودند؛ از جمله: «کتاب توحید، متشابهات، روشنگری‌هایی از دعوت‌های فرستادگان، سفر موسی ع به مجمع البحرین، پاسخ‌های روشنگر بر بستر امواج، نبوت خاتم، گوساله، جهاد درب بهشت است، حاکمیت خداوند نه حاکمیت مردم» و بسیاری دیگر.


 


 

أما هدف دعوته فهو الهدف من دعوة نوح وإبراهيم وموسى وعيسى ومحمد صلوات الله عليهم أجمعين، أن ينتشر التوحيد على كل بقعة في هذه الأرض هدف الأنبياء والمرسلين هو هدفه، وبيان التوراة والإنجيل والقرآن وما اختُلف فيه .. أن تمتلئ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً وجوراً، أن يشبع الجياع ولا يبقى الفقراء في العراء، أن يفرح الأيتام بعد حزنهم الطويل وتجد الأرامل ما يسد حاجتها المادية بعز وكرامة، أن ... وأن ...، أن يطبق أهم ما في الشريعة العدل والرحمة والصدق.

اما هدف دعوت ایشان، همان هدف دعوت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد ـ‌که درود خداوند بر همه‌ی ایشان باد‌ـ می‌باشد؛ اینکه توحید در جای جایِ این زمین منتشر شود. هدف ایشان، همان هدف پیامبران و فرستادگان است؛ و همچنین بیان تورات، انجیل و قرآن و آنچه در آن اختلاف دارند... اینکه زمین همان‌طور که از ظلم و ستم آکنده شده است، سرشار از عدل و داد گردد. اینکه گرسنگان سیر شوند و در زمین، نیازمندی باقی نماند. اینکه یتیمان پس از اندوهِ طولانی‌شان، شاد شوند و بیوه زنان نیازهای مادی خود را با وقار و احترام، به دست آورند. اینکه... و اینکه... اینکه مهم‌ترین مسأله‌ی شریعت، پیاده شود؛ عدل، مهربانی و راستی.


 


 

وقد التحق بركب هذه الدعوة المباركة الكثير من المؤمنين المنتشرين على مناطق كثيرة من العالم، للمزيد يرجى مراجعة الموقع الرسمي لأنصار الإمام المهدي ع ().

بسیاری از مؤمنان که در جای جای این جهان به سر می‌برند، به کاروان این دعوت مبارک پیوسته‌اند. برای کسب آگاهی بیشتر می‌توانید به سایت رسمی انصار امام مهدی ع مراجعه نمایید.()


 


 

أحمد هو الـ (۱۳) من الـ (۲۴) شيخاً في نصوص الأديان:

احمد «سیزدهمینِ» از «بیست و چهارمینِ» پیر در متون ادیان:


 


 

ورد في الإنجيل: «1 بَعْدَ هذَا نَظَرْتُ وَإِذَا بَابٌ مَفْتُوحٌ فِي السَّمَاءِ، وَالصَّوْتُ الأَوَّلُ الَّذِي سَمِعْتُهُ كَبُوق يَتَكَلَّمُ مَعِي قَائِلاً: اصْعَدْ إِلَى هُنَا فَأُرِيَكَ مَا لاَ بُدَّ أَنْ يَصِيرَ بَعْدَ هذَا. 2 وَلِلْوَقْتِ صِرْتُ فِي الرُّوحِ، وَإِذَا عَرْشٌ مَوْضُوعٌ فِي السَّمَاءِ، وَعَلَى الْعَرْشِ جَالِسٌ. 3 وَكَانَ الْجَالِسُ فِي الْمَنْظَرِ شِبْهَ حَجَرِ الْيَشْبِ وَالْعَقِيقِ، وَقَوْسُ قُزَحَ حَوْلَ الْعَرْشِ فِي الْمَنْظَرِ شِبْهُ الزُّمُرُّدِ. 4 وَحَوْلَ الْعَرْشِ أَرْبَعَةٌ وَعِشْرُونَ عَرْشًا. وَرَأَيْتُ عَلَى الْعُرُوشِ أَرْبَعَةً وَعِشْرِينَ شَيْخًا جَالِسِينَ مُتَسَرْبِلِينَ بِثِيَابٍ بِيضٍ، وَعَلَى رُؤُوسِهِمْ أَكَالِيلُ مِنْ ذَهَبٍ. 5 وَمِنَ الْعَرْشِ يَخْرُجُ بُرُوقٌ وَرُعُودٌ وَأَصْوَاتٌ»().

«1 پس از این دیدم که ناگاه دروازه‌ای در آسمان باز شد و آن آواز اوّل را که چون کَرنا شنیده بودم با من سخن می‌گفت، دیگر باره می‌گوید: به اینجا صعود کن تا اموری را که پس از این باید واقع شود، به تو بنمایم. 2 فی‌الفور در روح شدم، و به ناگاه تختی در آسمان بود و بر آن تخت نشیننده‌ای. 3 و آن نشیننده، در صورت، مانند سنگ یشم و عقیق است و رنگین کمانی گرداگرد تخت که به منظر شباهت به زمرّد دارد 4 و گرداگرد تخت، بیست و چهار تخت است؛ و بر آن تخت‌ها بیست و چهار پیر که جامه‌های سفید در بردارند، نشسته دیدم در حالی که بر سر ایشان تاج‌های زرّین 5 و از تخت، برق‌ها، رعدها و صداها برمی‌آید».()


 


 

وعن الجالس على العرش بإمكاننا أن نطالع في نصوص المسلمين (الشيعة) ما يؤكد أنّ رسول الله محمد ص هو الجالس على العرش، وأما أصحاب العروش الأربعة والعشرين فهم خلفاؤه الطاهرون (۱۲ إماماً + ۱۲ مهدياً) كما نصّت على ذلك وصيته المقدسة، وهذا نصها:

در مورد کسی که بر تخت نشسته است، می‌توانیم در متون مسلمانان (شیعه) مطالعه کنیم و ببینیم که پیامبر خدا محمد ص همان کسی است که بر تخت نشسته. اما همراهان بیست و چهار تخت، همان جانشینان پاک و مطهر او هستند؛ «۱۲ امام + ۱۲ مهدی» همان‌طور که وصیت مقدّس ایشان به آن تصریح می‌کند. متن وصیت:


 


 

(... قال رسول الله ص في الليلة التي كانت فيها وفاته لعلي ع: يا أبا الحسن، أحضر صحيفة ودواة، فأملا رسول الله ص وصيته حتى انتهى إلى هذا الموضع، فقال: يا علي، إنه سيكون بعدي إثنا عشر إماماً ومن بعدهم إثنا عشر مهدياً، فأنت يا علي أول الإثني عشر إمام، سمّاك الله تعالى في سمائه علياً المرتضى وأمير المؤمنين والصديق الأكبر والفاروق الأعظم والمأمون والمهدي فلا تصح هذه الأسماء لأحد غيرك.

«.... رسول خدا ص  در شبی که از دنیا رفتند به علی ع فرمودند: ای اباالحسن! صحیفه و دواتی آماده کن. حضرت ص وصیت‌شان را به امیرالمؤمنین ع املا فرمودند، تا به اینجا رسید: ای علی! پس از من دوازده امام خواهند بود و بعد از آنها دوازده مهدی، و تو ای علی، اولین نفر از دوازده امام هستی. خداوند تبارک و تعالی تو را در آسمانش، علی مرتضی و امیرمؤمنان و صدیق اکبر (تصدیق کننده‌ی بزرگ پیامبر) و فاروق اعظم (به وسیله‌ی تو، بین حقّ و باطل فرق گذاشته می‌شود) و مأمون و مهدی نامیده است و این اسامی برای احدی جز تو شایسته نیست.


 


 

يا علي، أنت وصيي على أهل بيتي حيّهم وميتهم وعلى نسائي فمن ثبتها لقيتني غداً ومن طلقتها فأنا برئ منها لم ترني ولم أرها في عرصة القيامة، وأنت خليفتي على أمتي من بعدي، فإذا حضرتك الوفاة فسلّمها إلى ابني الحسن البر الوصول، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابني الحسين الشهيد الزكي المقتول، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه سيد العابدين ذي الثفنات علي، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه محمد الباقر، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه جعفر الصادق، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه موسى الكاظم، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه علي الرضا، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه محمد الثقة التقي، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه علي الناصح، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه الحسن الفاضل، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه محمد المستحفظ من آل محمد، فذلك إثنا عشر إماماً.

ای علی! تو وصیّ من و سرپرست اهل بیتم هستی چه زنده و چه مرده ایشان و همچنین بر زنانم وصی من خواهی بود، پس هر کدام را که در عقد ازدواج من باقی گذاری فردای قیامت مرا ملاقات می‌کند، و هر کدام را که تو طلاق دهی من از او بیزارم، و در قیامت نه مرا می‌بیند و نه من او را می‌بینم. تو پس از من جانشین و خلیفه‌ام بر امّتم هستی. زمانی که وفات تو فرا رسید وصایت و جانشینی مرا به پسرم حسن که نیکوکار و رسیده به حقّ است تسلیم نما. زمان وفات او که فرا رسید آن را به فرزندم حسین پاک و شهید بسپارد، و وقتی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش آقا و سیّد عبادت کنندگان و صاحب ثفنات (دارای پینه‌های عبادت) «علی» واگذار نماید، و هرگاه زمان وفات او رسید آن را به فرزندش محمّد باقر تسلیم کند، و زمانی که وفات او رسید آن را به پسرش جعفر صادق بسپارد، و آن‌گاه که وفات او فرا رسید به فرزندش موسی کاظم واگذار کند، و وقتی که وفات او فرا رسید به فرزندش علی «رضا» تسلیم کند، و زمانی که وفات او رسید آن را به فرزندش محمّد ثقه «تقی» بسپارد و زمانی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش علی «ناصح» واگذار نماید، و زمانی که وفات او رسید آن را به پسرش حسن «فاضل» بسپارد، و زمانی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش «محمد» که حافظ شریعت و آل محمد است بسپارد. این دوازده امام بود 


 


 

ثم يكون من بعده إثنا عشر مهدياً، فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه أول المقربين (المهديين) له ثلاثة أسامي: اسم كاسمي واسم أبي وهو عبد الله وأحمد، والاسم الثالث المهدي، وهو أول المؤمنين) ().

و بعد از ایشان دوازده مهدی خواهد بود. پس وقتی که زمان وفات او رسید، وصایت و جانشینی من را به فرزندش که اولین و برترین مقربین است تسلیم نماید، و او سه نام دارد، یک نامش مانند نام من، و نام دیگرش مثل نام پدر من است و آن عبدالله و احمد است و سومین نام او مهدی خواهد بود و او اولین مؤمنان است».()


 


 

وهؤلاء الأئمة الأربعة والعشرون ورد ذكرهم عند المسلمين (السنة) أيضاً: عن كعب الأحبار، قال: (هم اثنا عشر، فإذا كان عند انقضائهم فيجعل مكان اثني عشر اثنا عشر مثلهم، وكذلك وعد الله هذه الأمة فقرأ: "وعد الله الذين آمنوا منكم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم في الأرض كما استخلف الذين من قبلهم"، وكذلك فعل ببني إسرائيل) ()

این بیست و چهار امام در منابع مسلمانان اهل سنت نیز ذکر شده‌اند: از کعب الاحبار روایت شده است: «آنها دوازده نفرند. هنگامی که مدتشان به سر آید، طبقه‌ای صالح که خدا بر عمرشان می‌افزاید را خداوند به این امت وعده داده است. سپس قرائت کرد: ﴿(خداوند به کسانی از شما که ايمان آورده‌اند و کارهای شايسته کرده‌اند، وعده داد که در روی زمين جانشين‌شان کند، همچنان که مردمی را که پيش از آنها بودند جانشين نمود)﴾(). گفت: و خداوند اینچنین با بنی اسرائیل رفتار نمود».()


 


 

بين يدي الكتاب (الحواري الثالث عشر) ():

کتاب «سیزدهمین حواری»() پیش رو: 


 

إنّ صاحب هذا الكتاب - عزيزي القارئ - هو الوصي الثالث عشر كما نص على ذلك رسول الله محمد ص في وصيته المقدسة، والحواري الثالث عشر الذي وعد بعودته عيسى عند اقتراب القيامة الصغرى كما في الإنجيل، والسيد الذي يعود ثانية ويرفع راية للأمم كما نصّت التوراة. إنه المخلِّص إذن، والمنقذ العالمي الموعود الذي ينتظره أتباع الأديان جميعاً.

خواننده‌ی گرامی! صاحب این کتاب، همان سیزدهمین وصی است؛ همان‌طور که فرستاده‌ی خدا حضرت محمد ص در وصیت مقدّس خود به ایشان تصریح فرموده است؛ و آنگونه که در انجیل آمده است، همان سیزدهمین حواری که عیسی ع به بازگشت او هنگام نزدیک شدن قیامت صغری وعده داد؛ و همان‌طور که در تورات آمده، آقایی که دوباره باز می‌گردد و پرچمی را برای امت‌ها به اهتزار درمی‌آورد. بنابراین ایشان، همان رهایی‌بخش و مُنجی وعده داده شده‌ی جهانی است که همه‌ی پیروان اَدیان منتظرش هستند.


 

وإذا كان مخطط الله سبحانه لرَجُلِ الخلاص في يومه الموعود سري للغاية، يقول الأسقف بولس الفغالي عن الختوم في سفر الرؤيا: (والختوم السبعة "عدد الكمال" تدلّ على أن مخطط الله سري جدًّا، وأن لا شيء يبدّله) ()، وإذا كان هذا الاعتراف هو ذاته الذي يؤمن به المسلمون ولا أقل الشيعة منهم كما بيَّن أئمة الهدى: 

از آن رو که نقشه‌ی خداوند سبحان برای مَردِ رهایی دهنده در روز موعودش در نهایتِ سّری بودن است، اُسقف پولس فغالی در مورد مُهرها در سِفر رؤیا می‌گوید: «مُهرهای هفت‌گانه‌ی «عدد کمال» بر این دلالت می‌کند که نقشه‌ی خداوند، واقعاً سرّی است و چیزی آن را تغییر نمی‌دهد»() و این سخن، همان موضوعی است که مسلمانان یا حداقل شیعیان‌شان به آن معتقد هستند؛ آنگونه که امامان هدایت می‌فرمایند: 


 

عن مالك الجهني قال: (قلت: لأبي جعفر ع إنا نصف صاحب الأمر بالصفة التي ليس بها أحد من الناس، فقال: لا والله، لا يكون ذلك أبداً حتى يكون هو الذي يحتج عليكم بذلك ويدعوكم إليه) ().

مالک جُهنی می‌گوید: به ابو جعفر ع عرض کردم: ما صاحب این امر را با صفتی وصف می‌کنیم که در هیچ کسی نیست. فرمود: «نه به خدا سوگند، این هرگز نخواهد شد تا او خود بر شما با آن احتجاج کند و شما را به آن فراخواند».()


 

أقول: إذا كان كذلك، فإنّ كشف السر من قبل ذلك الرجل (المخلِّص) سيكون بكل تأكيد علامة توصلنا إليه وأمارة تدلّنا عليه، ومن ثمَّ خلاصنا ونجاتنا بتصديقنا إياه وركوب سفينته قبل فاجعة الطوفان الثاني التي باتت قريبة إذا شاء الله إمضاء أمره.

می‌گویم: حال که چنین است، پرده برداشتن از «راز» از سوی این مرد (رهایی‌بخش) به طور قطع و یقین نشانه‌ای است که ما را به او می‌رساند و علامتی است که ما را به او راهنمایی می‌نماید. از اینجا است که رهایی و نجات ما، فقط با تصدیق او از ناحیه‌ی ما صورت می‌پذیرد و اینکه پیش از مصیبت طوفان دوم ـ‌که اگر خداوند بخواهد جاریش کند، نزدیک است‌ـ سوار کشتی او شویم.


 

إنّ بيانات العالم والعبد الصالح على حدِّ وصف القرآن له، والعبد الأمين والحكيم على حد وصف الإنجيل، السيد أحمد الحسن، التي ضمّها هذا الكتاب وما احتواه من فكٍّ لأسرار مختومة  ما كان لأحد أن يصل إليها لولا ارتباطه بالله، لبرهان ساطع على أحقيته وصدق دعوته المباركة. 

بیانات عالِم و عبد ‌صالح تا آنجا که قرآن توصیفش نموده، و بنده‌ی امین و حکیم تا آنجا که انجیل توصیفش نموده، سید احمدالحسن ع، بیاناتی که این کتاب آنها را در بردارد و آنچه از بازگشایی اسرار سر به مُهر حکایت دارد، نکته‌ای است که اگر کسی با خداوند در ارتباط نباشد، نمی‌تواند به آنها دست پیدا کند؛ تا برهانی روشن، بر حقانیت و راستی دعوت مبارک ایشان باشد.


 

وبرغم وضوح كلامه ع وسطوع حجته في الكتاب، لكن حرصاً على زيادة التوضيح تم وضع بعض التعليقات المختصرة والضرورية قدر الإمكان، وكانت في بعضها تتعرض لنقل بعض أقوال علماء الكنيسة الكاثوليكية والأرثوذكسية لأنها تلزم أصحابها ومن يلتزم بها من جهة، كما أنّ عرضها ومقارنتها بما أوضحه السيد أحمد الحسن ع يوضح بجلاء بطلانها وخطأها، وأنّهم خاضوا في تلك الأسرار بجهل. 

علی رغم واضح بودن سخن ایشان ع و درخشندگی حجت و دلیل ایشان در این کتاب، به خاطر علاقه‌ی بسیار به توضیح بیش‌تر، برخی پِی‌نوشت‌های مختصر و تا حد امکان ضروری، افزوده شده است. در برخی از این توضیح‌ها، برخی سخنان دانشمندان کاتولیک و اُرتودکس کلیسا نقل شده؛ چرا که این مطالب، پیروان آنها و کسانی را که به آنها پایبند هستند را مُلزم می‌کند؛ همان‌طور که عرضه کردن آنها و مقارنه‌شان با مسایلی که سید احمدالحسن ع روشن فرموده است، به وضوح باطل و اشتباه بودن آنها را روشن می‌نماید و اینکه آنها از سرِ نادانی در این اَسرار وارد شده‌اند.


 

ثم لا يفوتني أن أنبّه إلى أني انتفعت كثيراً في التعليق على هذا الكتاب من تعليقات الأخ الدكتور توفيق محمد المغربي التي كان قد وضعها على ذات الأجوبة التي طرحت في هذا الكتاب، فجزاه الله خيراً وختم له ولنا بخير. 

به علاوه شایان ذکر است که این جانب در حاشیه نویسی بر این کتاب، از بسیاری از پی‌نوشت‌های برادر دکتر توفیق محمد مغربی بهره جستم که ایشان آنها را بر همین پاسخ‌هایی که در این کتاب مطرح شده، به نگارش درآورده است. خداوند به ایشان پاداش نیکو دهد، و او و ما را ختم به خیر کند!


 

ختاماً، نسأل الله أن يمكّن لقائم آل محمد وينصره نصراً عزيزاً، ويهدي إليه من شاء الهداية من خلقه بفضله سبحانه، وأن يعفو عن تقصيرنا بحقه.

والحمد لله رب العالمين.


 

                                                                            علاء السالم

                                                                                ١٥نيسان ٢٠١٢ م

الموافق: ٢٣ جمادي الأولى ١٤٣٣ هـ

در پایان، از خداوند خواستاریم که برای قائم آل محمد ع تمکین حاصل و او را یاریِ بزرگوارانه عطا فرماید و با بخششی از سوی خودش ـ‌سبحان‌ـ هر یک از مخلوقاتش را که هدایتش را می‌خواهد، به سوی او هدایت کند، و از کوتاهی ما به حق او درگُذرد.

والحمدلله رب العالمین؛ و سپاس و ستایش تنها از آنِ پروردگار جهانیان است!


 

علا سالم

۱۵ آوریل ۲۰۱۲ م

برابر با ۲۳ جمادی الاول ۱۴۳۳ ه()