Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

كتاب الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر

كتاب امربه‌معروف و نهی از منكر

 

المعروف: هو كل ما أمر به الشارع أو حث عليه.

معروف: هر آنچه شارع، به آن امر و یا تشویق کرده باشد.

 

والمنكر: هو كل ما نهى عنه الشارع.

منکر: هر آنچه شارع، از آن نهی کرده باشد.

 

والأمر بالمعروف، والنهي عن المنكر واجبان على كل فرد في المجتمع المؤمن.

امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر بر تک‌تک افراد در جامعۀ مؤمنان واجب است.

 

والمعروف ينقسم إلى: الواجب والندب، فالأمر بالواجب واجب، وبالمندوب مندوب. والمنكر: لا ينقسم، فالنهي عنه كله واجب.

معروف تقسیم می‌شود به واجب و مستحب؛ امر به واجب، واجب و امر به مستحب، مستحب است.

منکر تقسیم‌بندی ندارد؛ بنابراین نهی از تمام اقسام منکر واجب است.

 

ولا يجب النهي عن المنكر ما لم تكمل شروط أربعة:

نهی‌از‌منکر درصورتی‌که شروط چهارگانۀ زیر برقرار نباشد واجب نیست:

 

الأول: أن يعلمه منكراً ليأمن الغلط في الإنكار، ويجب على كل مؤمن أن يتعلم

اول: (نهی‌کننده) منکر را منکر بداند تا از اشتباه در معنای منکر در امان بماند و بر هر مؤمنی واجب است که (موارد منکر را) یاد بگیرد.

 

الثاني: أن يجوز تأثير إنكاره ، فلو غلب على ظنه ، أو علم أنه لا يؤثر لم يجب.

دوم: نهی‌از‌منکر تأثیری داشته باشد؛ اگر گمان قوی یا یقین داشته باشد که تأثیری ندارد واجب نخواهد بود.

 

الثالث: وأن يكون الفاعل له مصراً على الاستمرار، فلو لاح منه إمارة الامتناع أو أقلع عنه سقط الإنكار.

سوم: کسی که مرتکب منکر شده است بر ادامۀ آن اصرار داشته باشد؛ اگر نشانه‌ای از ترک منکر از آن شخص به او رسید یا آن شخص به‌طور کامل دست برداشت، نهی‌از‌منکر ساقط می‌گردد.

 

الرابع: ألا يكون في الإنكار مفسدة ، فلو ظن توجه الضرر إليه أو إلى ماله، أو إلى أحد من المؤمنين سقط الوجوب.

چهارم: در نهی‌از‌منکر مفسده‌ای وجود نداشته باشد؛ اگر گمان قوی داشت که ضرری به او یا به اموالش یا به یکی از مؤمنان می‌رسد وجوب آن ساقط می‌شود.

 

ومراتب الإنكار ثلاث: بالقلب، ومنه النظر بغضب لفاعل المنكر والإعراض عنه، وهو يجب وجوباً مطلقاً، وباللسان، وباليد.

نهی‌از‌منکر سه مرحله دارد:

۱- با قلب؛ که شامل نگاه‌کردن با غضب به مرتکب منکر و روی‌‌برگرداندن از او می‌شود. این مرحله به‌طورکلی واجب است.

۲- با زبان (گفتاری).

۳- با دست (عملی).

در وهلۀ اول، دفع منکر با قلب واجب است، هنگامی‌که بداند اظهار انزجار او در مرتکب‌شوندۀ منکر تأثیر می‌گذارد و از کارش دست برمی‌دارد؛ همچنین اگر بداند این کار کافی نیست و نوع خاصی از روی‌برگرداندن و قهر کردن لازم است باید آن کار را انجام دهد و به همان بسنده نماید.

 

ولو عرف إن ذلك لا يرفعه انتقل إلى الإنكار باللسان مرتباً للأيسر من القول فالأيسر. ولو لم يرتفع إلا باليد مثل الضرب وما شابهه جاز، ولو افتقر إلى الجراح أو القتل لا يجوز إلا بإذن الإمام.

اگر بداند این حد از انکارِ منکر آن شخص را از انجام منکر منصرف نمی‌کند به انکار زبانی می‌پردازد؛ البته باید در انکار زبانی مرحله‌به‌مرحله پیش رود و از لحن آرام‌تر شروع نماید؛ و اگر به‌هیچ‌وجه دست برنداشت جایز است به انکار عملی متوسل شود، ‌مثلاً با زدن یا کاری شبیه آن‌؛ ولی اگر به مجروح‌کردن و یا کشتن او نیاز بود این کار بدون اجازۀ امام جایز نیست.

 

ولا يجوز لأحد إقامة الحدود إلا للإمام مع وجوده، أو من نصبه لإقامتها. ومع عدمه يجوز للمولى إقامة الحد على مملوكه، ولا يجوز للرجل إقامة الحد على ولده وزوجته.

اجرای حدود الهی فقط در زمان حضور امام و فقط برای امام یا شخص منصوب از سوی ایشان برای برپایی این کار، جایز است. در صورت عدم حضور امام، مولا می‌تواند بر مملوک خود حد جاری کند، ولی مرد نمی‌تواند بر فرزند و همسرش اجرای حد نماید.

 

والحمدالله لله رب العالمين

كتاب امربه‌معروف و نهی از منكر

سرفصل ها

همه