Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

 

المقصد الثاني: في أحكام الصيد

دوم: احكام صيد (شکار)


الصيد: هو الحيوان الممتنع، ولا يشترط أن يكون حلالاً، والنظر فيه يستدعي فصولاً:

صید مربوط به حیوان غیر اهلی است و شرط نیست که حلال‌گوشت باشد. این بحث دارای چهار فصل است:

 

الفصل الأول: الصيد قسمان

فصل اول: صيد بر دو نوع است

 

فالأول منها: ما لا يتعلق به كفارة، كصيد البحر وهو ما يبيض ويفرخ في الماء، ومثله الدجاج الحبشي، وكذا النعم ولو توحشت.

اول: صیدی که کفاره ندارد

مانند صید دریایی، ‌یعنی هر آنچه در آب تخم می‌گذارد یا بچه می‌زاید، مرغِ شاخ‌دار و نیز چهارپایانی که وحشی شده باشند.

 

ولا كفارة في قتل السباع ماشية كانت أو طائرة، إلا الأسد فإن على قاتله كبشاً إذا لم يرده. وفيما تولد بين وحشي وإنسي، أو بين ما يحل للمحرم وما يحرم يراعى الاسم.

کشتن درندگان، ‌چه رونده باشند و چه پرنده، کفاره ندارد، به‌جز شیر که اگر به او حمله نکرده باشد کسی که آن را کشته باید یک قوچ قربانی کند. در مورد موجودی که حاصل آمیزش یک حیوان وحشی و اهلی بوده و یا حاصل آمیزش حیوانی که صیدش برای مُحرم حلال است با حیوانی که حرام است بوده باشد، متناسب با اسم آن حیوان عمل می‌کنیم.([125])


ولا بأس بقتل الأفعى، والعقرب، والفأرة، والوزغ، وبرمي الحدأة، والغراب رمياً. ولا بأس بقتل البرغوث، والزنبور.

کشتن این حیوانات اشکالی ندارد: مار، عقرب، موش، وزغ، شاهین و کلاغ (با پرتاب سنگ) و نیز کشتن کَـک و زنبور اشکالی ندارد.

 

ولا يجوز قتل النحل، ولا كفارة في قتله خطأ، وفي قتله عمداً صدقة، ولو بكف من طعام. ويجوز شراء القماري، والدباسي، وإخراجها من مكة. ولا يجوز قتلها، ولا أكلها.

کشتن زنبور عسل جایز نیست؛ اگر غیر عمد کشته شود کفاره ندارد، اما اگر عمداً کشته شود باید برایش صدقه داده شود، حتی اگر (این صدقه) به‌اندازۀ یک‌کف‌دست غذا باشد. خریدن قُمری و سینه‌سرخ و بیرون‌بردن آن از مکه جایز است ولی کشتن و خوردن آن دو جایز نیست.

 

الثاني: ما يتعلق به الكفارة، وهو ضربان:

دوم: آنچه کفاره دارد

که بر دو صورت است:

 

الأول: ما لكفارته بدل على الخصوص، وهو كل ما له مثل من النعم، وأقسامه خمسة:

اول: حیواناتی که برای کفارۀ کشتنشان جایگزینِ به خصوصی وجود دارد،([126]) که شامل هر حیوانی می‌شود که برایش در میان چهارپایان، مِثلی وجود دارد و اقسام آن پنج مورد است:

 

الأول: النعامة، وفي قتلها بدنة، ومع العجز تقوّم البدنة ويفض ثمنها على البر، ويتصدق به لكل مسكين مدان، ولا يلزم ما زاد عن ستين. ولو عجز صام عن كل مدين يوماً، ولو عجز صام ثمانية عشر يوماً. وفي فراخ النعام من صغار الإبل.

۱- شترمرغ که کفاره‌اش یک شتر است و اگر نتوانست، قیمت شترِ قربانی را مشخص کند و با آن گندم بخرد و به هر مسکین دو مُد (یک کیلو و نیم) گندم صدقه ‌دهد و بیش از شصت نفر لازم نیست؛([127]) و اگر نتوانست به ازای هر دو مد (یک کیلو‌و‌ نیم) یک روز روزه بگیرد (یعنی شصت روز) و باز هم اگر نتوانست، هجده روز روزه بگیرد. در مورد کفارۀ جوجه شترمرغ، یک شتر کوچک قربانی کند.

 

الثاني: بقرة الوحش وحمار الوحش، وفي قتل كل واحد منهما بقرة أهلية، ومع العجز يقوّم البقرة الأهلية ويفض ثمنها على البر، ويتصدق به لكل مسكين مدان. ولا يلزم ما زاد على الثلاثين، ومع العجز يصوم عن كل مدين يوماً، وإن عجز صام تسعة أيام.

۲- گاو وحشی و الاغ وحشی که کفارۀ کشتن هرکدام از آن‌ها یک گاو اهلی است و اگر نتوانست، قیمت گاو را برآورد ‌کند و با آن گندم بخرد و به هر مسکین دو مُد (معادل یک کیلو و نیم) صدقه ‌دهد و لازم نیست اِطعام از سی فقیر بیشتر شود و اگر نتوانست، به ازای هر دو مد، یک روز روزه بگیرد (یعنی سی روز) و باز هم اگر نتوانست نُه روز روزه بگیرد.

 

الثالث: في قتل الظبي شاة، ومع العجز تقوّم الشاة ويفض ثمنها على البر، ويتصدق به لكل مسكين مدان. ولا يلزم ما زاد عن عشرة، فإن عجز صام عن كل مدين يوماً، فإن عجز صام ثلاثة أيام.

۳- آهو که کفارۀ آن یک گوسفند است و اگر نتوانست، قیمت گوسفند را گندم بخرد و به هر مسکین دو مُد گندم صدقه ‌دهد و صدقه دادن به بیش از ده نفر لازم نیست؛ اگر نتوانست، به ازای هر دو مد، یک روز روزه بگیرد ( یعنی ده روز) و باز هم اگر نتوانست، سه روز روزه بگیرد.

 

وفي الثعلب والأرنب شاة، ومع العجز تقوّم الشاة ويفض ثمنها على البر، ويتصدق به لكل مسكين مدان. ولا يلزم ما زاد عن عشرة، فإن عجز صام عن كل مدين يوماً، فإن عجز صام ثلاثة أيام. والأبدال في الأقسام الثلاثة على الترتيب.

کفارۀ کشتن روباه و خرگوش یک گوسفند است و اگر نتوانست قیمت گوسفند را گندم بخرد و به هر مسکین دو مُد گندم صدقه بدهد و صدقه دادن به بیش از ده نفر لازم نیست؛ اگر نتوانست، به ازای هر دو مد یک روز روزه بگیرد (یعنی ده روز) و باز هم اگر نتوانست، سه روز روزه می‌گیرد.

جایگزین‌های ذکر شده در سه مورد بالا ترتیبی هستند.([128])

 

الرابع: في كسر بيض النعام إذا تحرك فيها الفرخ بكارة من الإبل لكل واحدة واحد، وقبل التحرك إرسال فحولة الإبل في إناث منها بعدد البيض، فما نتج فهو هدي، ومع العجز عن كل بيضة شاة، ومع العجز إطعام عشرة مساكين، فإن عجز صام ثلاثة أيام.

۴- شکستن تخم شترمرغ، اگر جوجۀ درون آن تکان خورده باشد به ازای هر تخم شترمرغ یک شتر بِکر([129]) قربانی کند و اگر هنوز جوجۀ درون تخم حرکت نکرده بود به تعداد تخم‌هایی که شکسته، شتر یا شتران ماده را آمیزش دهد و آنچه متولد می‌شود را قربانی ‌نماید و اگر نتوانست، به ازای هر تخم شترمرغ یک گوسفند قربانی کند و اگر باز هم نتوانست، ده مسکین را اطعام کند و اگر از این هم عاجز بود، سه روز روزه بگیرد.

 

الخامس: في كسر بيض القطا والقبج إذا تحرك الفرخ من صغار الغنم، وقبل التحرك إرسال فحولة الغنم في إناث منها بعدد البيض، فما نتج فهو هدي، فإن عجز كان كمن كسر بيض النعام.

۵- برای شکستن تخم‌مرغ قطا (سنگ‌خوار) و کبک، اگر جوجۀ درون آن حرکت کرده بود یک گوسفند کوچک قربانی کند و اگر هنوز جوجۀ درون تخم حرکت نکرده بود به تعداد تخم‌های شکسته شده، گوسفند یا گوسفندان ماده را آمیزش ‌دهد و سپس هر تعداد گوسفند که متولد شد به‌عنوان کفاره قربانی کند و اگر نتوانست، مانند کسی است که تخم شترمرغ را شکسته باشد.([130])

 

الثاني: ما لا بدل له على الخصوص، وهو خمسة أقسام:

دوم: حیواناتی که برای کفارۀ کشتنشان جایگزین خاصی گفته نشده که پنج قِسم می‌باشد:

 

الأول: الحمام، وهو اسم لكل طائر يهدر ويعب الماء، وفي قتلها شاة على المحرم، وعلى المحل في الحرم درهم (2.5 غرام فضة خالصة)، وفي فرخها للمحرم حمل، وللمحل في الحرم نصف درهم (1.25 غرام فضة).

۱- کبوترها (کبوتر به هر پرنده‌ای گفته می‌شود که صدایش را به‌صورت پیاپی در گلو زمزمه می‌کند و منقارش را در آب کرده، آب می‌نوشد([131])) که کفارۀ کشتن آن برای مُحرم، قربانی‌کردن یک گوسفند و برای کسی که محرم نیست ولی در حرم است یک درهم (دو و نیم گرم نقرۀ خالص) است. کفارۀ کشتن جوجۀ آن برای محرم یک برّه و برای غیر محرم در حرم نصف درهم (25/1 گرم نقرۀ خالص) است.

 

ولو كان محرماً في الحرم اجتمع عليه الأمران، وفي بيضها إذا تحرك الفرخ حمل، وقبل التحرك على المحرم درهم، وعلى المحل ربع درهم. ولو كان محرماً في الحرم لزمه درهم وربع. ويستوي الأهلي وحمام الحرم في القيمة إذا قتل في الحرم، لكن يشتري بقيمة الحرمي علف لحمامه.

اگر صیاد مُحرم و در حرم نیز باشد هر دو کفاره بر او واجب است (کفارۀ جمع). کفارۀ شکستن تخم کبوتر، اگر جوجه در آن تکان خورده باشد یک برّه و اگر پیش از تکان خوردن بوده باشد، برای مُحرم یک درهم و برای غیر محرم ربع درهم است و اگر شخص، محرمِ در حرم باشد یک درهم کامل و ربع درهم باید کفاره بدهد. کفارۀ کشتن کبوتر، چه اهلی و چه کبوتر حرم اهلی، اگر در حرم کشته شوند یکسان است، اما در مورد کبوتر حرم باید به‌اندازۀ قیمتش برای کبوتران حرم خوراک بخرد.

 

الثاني: في كل واحد من القطا والحجل والدراج حمل قد فطم ورعى.

۲- کفارۀ کشتن مرغ قطا (سنگ‌خوار)، کبک و قرقاول، برّه‌ای است که از شیر گرفته شده و علف می‌خورد.([132])

 

الثالث: في قتل كل واحد من القنفذ والضب واليربوع جدي.

۳- کفارۀ کشتن هر‌یک از حیواناتِ خارپشت، مارمولک و موش صحرایی، یک بچه بُز نَر تا یک ساله است.

 

الرابع: في كل واحد من العصفور والقبرة والصعوة مد من طعام.

۴- کفارۀ هر‌یک از انواع گنجشک، چکاوک یا قناری، یک مُد طعام است.

 

الخامس: في قتل الجرادة كف من طعام، وكذا في القملة يلقيها عن جسده. وفي قتل الكثير من الجراد دم شاة. وإن لم يمكنه التحرز من قتله بأن كان على طريقه، فلا إثم ولا كفارة. وكل ما لا تقدير لفديته ففي قتله قيمته، وكذا القول في البيوض.

۵- کشتن ملخ، یک مشت طعام کفاره دارد. اگر شپشی را از بدنش پرتاب کند نیز به همین صورت است. کفارۀ کشتن تعداد زیادی ملخ، یک گوسفند است و اگر نتوانست از کشتن آن‌ها اجتناب کند -‌مثلاً اگر سر راهش بودند- گناهی نکرده و کفاره‌ای هم ندارد.

اگر حیوانی را که کفاره‌ای برای صیدش تعیین نشده است([133]) صید کند قیمت خود آن حیوان را به‌عنوان کفاره بپردازد. کفارۀ تخم این حیوانات هم به همین صورت است.

 

فروع خمسة:

پنج نکته:

 

الأول: إذا قتل صيداً معيباً كالمكسور والأعور فداه بصحيح، ولو فداه بمثله جاز ويفدي للذكر بمثله وبالأنثى، وكذا الأنثى وبالمماثل أفضل.

اول: اگر حیوان معیوبی را صید کند (مثل حیوانی که شکستگی در بدن دارد یا حیوانی که لنگ است) کفارۀ آن را باید با حیوان سالم بدهد و اگر حیوانی باشد که در نوع و مقدار عیب، مانند آن باشد نیز کفایت می‌کند. کفارۀ صید حیوان نر (یا ماده) هم می‌تواند حیوان نر باشد و هم ماده، البته اگر هم‌جنس خودش باشد بهتر است.

 

الثاني: الاعتبار بتقويم الجزاء وقت الإخراج، وفيما لا تقدير لفديته وقت الإتلاف.

دوم: برای قیمت‌گذاری حیواناتی که برایشان کفاره تعیین‌شده قیمتِ زمان پرداخت ملاک است و برای حیواناتی که کفاره‌ای برایشان تعیین نشده، ملاک، زمان صید است.

 

الثالث: إذا قتل ماخضاً مما له مثل يخرج ماخضاً، ولو تعذر قوم الجزاء ماخضاً.

سوم: اگر حیوان بارداری را بکشد (از حیواناتی که مِثل دارند) به‌جایش حیوان بارداری را قربانی کند و اگر نتوانست، باید قیمت حیوانِ باردار را بپردازد.

 

الرابع: إذا أصاب صيداً حاملاً فألقت جنيناً حياً ثم ماتا فدى الأم بمثلها والصغير بصغيرة، ولو عاشا لم يكن عليه فدية إذا لم يعب المضروب. ولو عاب ضمن أرشه، ولو مات أحدهما فداه دون الآخر. ولو ألقت جنيناً ميتاً لزمه الأرش، وهو ما بين قيمتها حاملاً ومجهضاً.

چهارم: اگر حیوان بارداری را صید کند و آن صید جنینش را درحالی‌که زنده است سقط کند، سپس هر دو بمیرند، در ازای مادر، مِثلش را و در ازای بچۀ سقط‌شده نیز حیوان کوچکی قربانی کند و اگر هر دو زنده باشند، اگر حیوان صیدشده معیوب نشده باشد فدیه‌ای بر عهده‌اش نیست و اگر معیوب شده باشد «دیِه» (اَرش) (مابه‌التفاوت قیمت حیوان سالم و معیوب) بر عهدۀ او خواهد بود و اگر یکی از آن دو مرده باشد فقط فدیۀ همان بر عهدۀ اوست. اگر جنین مرده سقط شده باشد «دیه» بر او لازم است؛ که در اینجا مابه‌التفاوتِ قیمت حیوان حامله و حیوانی است که بچه‌اش سقط شده است.

 

الخامس: إذا قتل المحرم حيواناً وشك في كونه صيداً لم يضمن.

پنجم: اگر شخص محرم حیوانی را بکشد و شک کند در اینکه این حیوان صید بوده است یا خیر، ضامن چیزی نیست.




[125]- یعنی اگر نام حیوان اهلی یا حلال به آن اطلاق شد، آن را حلال خواهیم دانست وگرنه حرام خواهد بود. (مترجم)

[126]- یعنی در روایات گفته شده کفاره‌اش فلان چیز باشد و اگر نتوانستی به‌جایش فلان چیز دیگر را کفاره بدهد، برخلاف صورت دوم که برای کفاره‌اش در روایات جایگزین خاصی ذکر نشده است. (مترجم)

[127]- یعنی اگر قیمت شتر بیشتر از صدوبیست مد (نود کیلو) گندم بود لازم نیست تمام قیمت شتر را گندم بخرد. (مترجم)

[128]- یعنی اگر مورد اول را نتوانست باید مورد دوم را انجام دهد و اگر نتوانست، سراغ مورد سوم برود. (مترجم)

[129]- یعنی شتری که هنوز شتر نر بر آن نجسته باشد. (مترجم)

[130]- یعنی ده مسکین را اِطعام ‌کند و اگر از این هم عاجز بود سه روز روزه بگیرد. (مترجم)

[131]- مانند مرغ و گنجشک نیست که چند قطره آب بردارند و سر را بلند کنند و آب را ببلعند. (مترجم)

[132]- در حدود چهار ماه تا یک سال عمر دارد. (مترجم)

[133]- و از مواردی که کفاره ندارند هم نیستند. (مترجم)

 

 

 

 

 

 

دوم: احكام صيد (شکار)

سرفصل ها

همه