Logo
دانلود فایل متنی

 

١٣) دابة الأرض في الرجعة وفي هذا العالم:

۱۳- جنبندۀ زمین (دابة الارض) در رجعت و در این عالم

 

قال تعالى: ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآياتِنَا لا يُوقِنُونَ﴾ ([156]).

حق‌تعالی می‌فرماید: ﴿چون سخن بر ایشان محقق گردد، برايشان جنبنده‌ای از زمين بيرون می‌آوريم که با آنان سخن بگويد که اين مردم به آيات ما يقين نمی‌آوردند﴾؛([157]).

 

وقد سُئل السيد أحمد الحسن (ع) عن معنى هذه الآية، فأجاب:

از سید احمد‌الحسن (ع)، معنای این آیه پرسیده شد؛ ایشان (ع) فرمودند:

 

[.. قال رجل لأبي عبد اللّه (ع): بلغني أنّ العامة يقرؤون هذه الآية هكذا: (تَكلمهم) أي تجرحهم، فقال (ع): (كلمهم الله في نار جهنم ما نزلت إلا تُكلمهم من الكلام) ([158]).

... مردی به امام صادق (ع) عرض کرد: به من رسیده است که عامه، این آیه را به‌صورت «تَکلمهم» قرائت می‌کنند یعنی «تجرحهم» (آن‌ها را مجروح می‌سازد). حضرت (ع) فرمود: «خداوند با آنان در آتش جهنم سخن بگوید! این آیه نازل نشده مگر به‌صورت «تُكَلِّمُهُمْ» یعنی از کلام».([159])

 

وعن الرضا (ع) في قوله تعـالى: ﴿أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ﴾، قال (ع): (علي (ع)) ([160]).

و امام رضا (ع) در تفسیر آیۀ ﴿برایشان جنبنده‌ای از زمین بیرون می‌آوریم که با آنان سخن بگوید﴾؛  فرمود: «حضرت علی (ع) است».([161])

 

فالدابة في هذه الآية إنسان، وتوجد روايات بيَّنت أنه علي بن أبي طالب (ع)، وهذا في الرجعة، فعلي (ع) هو دابة الأرض في الرجعة يكلم الناس، ويبيِّن المؤمن من الكافر بآيات الله سبحانه. وقبل الرجعة قيام القائم (ع)، وأيضاً له (دابة تكلم الناس) ([162]) وتبيِّن لهم ضعف إيمانهم بآيات الله الحقة في ملكوت السماوات، وهي الرؤيا والكشف في اليقظة، وتبيِّن لهم أنّ الناس على طول مسيرة الإنسانية على هذه الأرض أكثرهم لا يوقنون بآيات الله الملكوتية ولا يؤمنون بالرؤيا، والكشف في ملكوت السماوات، لأنهم قصروا نظرهم على هذه الأرض، وعلى المادة، وهي مبلغهم من العلم لا يعدونها إلى سواها، ﴿ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى﴾ النجم: ٣٠] ([163]).

پس جنبنده در این آیه، انسان است و روایاتی وجود دارد که بیان می‌دارد او علی‌بن ابی‌طالب (ع) است و این در رجعت می‌باشد. حضرت علی (ع) جنبندۀ زمین است که در رجعت با مردم سخن می‌گوید و مؤمن را از کافر به آیات الهی جدا می‌نماید. پیش از رجعت، قیام قائم (ع) قرار دارد و آن حضرت نیز «دابة تکلم الناس»([164]) (جنبنده‌ای که با مردم سخن می‌گوید) است و با رؤیا و مکاشفه در بیداری، ضعف ایمان آن‌ها به آیات حق الهی در ملکوت آسمان‌ها را به ایشان می‌نمایاند و برایشان تبیین می‌کند که مردم در طول مسیر انسانیت بر این زمین، غالباً به آیات ملکوتی خداوند یقین ندارند و به رؤیا و مکاشفه در ملکوت آسمان‌ها ایمان نمی‌آورند؛ چراکه آن‌ها نگاه خود را به این زمین و به ماده محدود کرده‌اند و این منتهای دانش آن‌ها بوده است که سراغ ماسوای آن نمی‌روند: ﴿مُنتَهای دانش آن‌ها همين است. پروردگار تو به آن‌کس که از طريق او گمراه می‌شود يا به راه هدايت می‌افتد داناتر است﴾؛([165]).

 

وعن دابة الأرض الخارجة في زمن الظهور المقدس وردت روايات كثيرة، هذا مثال منها:

دربارۀ «جنبنده زمین» که در ظهور مقدس خروج می‌کند، روایات بسیاری ذکر شده‌اند ازجمله:

 

عن الإمام الصادق (ع) في كلام طويل: (.. ثم تظهر دابة الأرض بين الركن والمقام فتكتب في وجه المؤمن مؤمن، وفي وجه الكافر كافر، ثم يظهر السفياني ويسير بجيشه إلى العراق .. ويخرب الزوراء ويتركها حمماً، ويخرب الكوفة والمدينة .. ثم يخرج إلى البيداء ... فتبتلعهم الأرض..) ([166]).

از امام صادق (ع) در حدیثی طولانی روایت شده است که فرمود: «... سپس جنبندۀ زمین بین رکن و مقام ظاهر می‌شود و بر چهرۀ هر مؤمنی می‌نویسد مؤمن و بر چهره هر ‌کافری می‌نویسد ‌کافر است؛ سپس سفیانی ظهور می‌کند و سپاهش را به عراق گسیل می‌دارد... و زورا را ویران می‌کند و آن را ویران‌شده رها می‌کند و‌ کوفه و مدینه را خراب می‌کند... سپس به‌سوی سرزمین بیداء خروج می‌کند... پس زمین، آنان را می‌بلعد...». ([167])

 

عن علي بن إبراهيم بن مهزيار، عن الإمام المهدي (ع): (.. فقلت: يا سيدي، متى يكون هذا الأمر ؟ فقال: إذا حيل بينكم وبين سبيل الكعبة، واجتمع الشمس والقمر، واستدار بهما الكواكب والنجوم، فقلت: متى يابن رسول الله ؟ فقال لي: في سنة كذا وكذا تخرج دابة الأرض من بين الصفا والمروة ومعه عصا موسى وخاتم سليمان لتسوق الناس إلى المحشر ...) ([168]).

از علی‌بن مهزیار هنگام دیدارش با امام مهدی (ع) روایت شده است:... عرض کردم: آقای من، این امر چه هنگام خواهد بود؟ فرمود: «آنگاه‌که میان شما و راه کعبه جدایی افتد و خورشید و ماه با هم جمع گردند و کواکب و ستارگان به آنان بپیوندند»؛ پس گفتم: ای فرزند رسول خدا، آن، چه هنگام خواهد بود؟ به من فرمود: «در سال فلان و فلان جنبندۀ زمین از بین صفا و مروه برمی‌خیزد، درحالی‌که عصای موسی (ع) و انگشتری سلیمان (ع) با اوست و مردم را به‌سوی محشر سوق می‌دهد».([169])

 

وواضح جداً أنّ هذه الدابة الالهية هي رجل يخرج قبل الامام المهدي (ع)، وقبل ظهور السفياني، وقد اتضح أنّ مثل علي (ع) ونظيره في عصر الظهور هو وصي الامام المهدي ورسوله ويمانيه صلوات الله عليه وعلى آبائه وأبنائه الطاهرين.

بسیار واضح است که این جنبندۀ الهی، مردی است که پیش از امام مهدی (ع) و قبل از ظهور سفیانی خروج می‌کند و واضح شد که شبیه و نظیر علی (ع) در عصر ظهور، همان وصی و فرستادۀ امام مهدی (ع) و یمانی آن حضرت ـ‌که سلام و درود خدا بر او، پدران و فرزندانش باد‌ـ می‌باشد.

 

ولذا قال السيد أحمد الحسن (ع): [... وقد عبر عن القائم في بعض الروايات بأنه علي بن أبي طالب أو دابة الأرض، وهي لقب مشترك بين القائم وعلي بن أبي طالب] ([170]).

از همین رو سید احمد‌الحسن (ع) فرمودند:

... و در برخی روایات از قائم (ع) به‌عنوان علی‌بن ابی‌طالب(ع) یا جنبندۀ زمین تعبیر شده و این لقبی مشترک بین قائم و علی‌بن ابی‌طالب (ع) است.([171])

 

أما لماذا صار المهدي الأول شبيهاً بجده أمير المؤمنين (ع)، وتطلق عليه بعض ألقابه كما عرفناه في لقب (دابة الأرض) ؟

اما چرا مهدی اول شبیه جدش امیرالمؤمنین (ع) است و برخی از القابِ ایشان بر او اطلاق شده است، همان‌گونه ‌که در لقب «جنبندۀ زمین» چنین دیدیم؟

 

أوضح السيد أحمد الحسن (ع) في كتاب (مع العبد الصالح) الوجه في ذلك:

سید احمد‌الحسن (ع) در کتاب «همگام با بندۀ صالح» در توضیح آن می‌فرماید:

 

[عن عباية الأسدي، قال: (سمعت أمير المؤمنين  وهو مشنكى - هكذا في المصدر، وقيل: ربما متكئ - وأنا قائم عليه يقول: لأبنين بمصر منبراً، ولأنقضن دمشق حجراً حجراً، ولأخرجن اليهود والنصارى من كل كور العرب ولأسوقن العرب بعصاي هذه، قال: قلت له: يا أمير المؤمنين كأنك تخبر أنك تحيى بعد ما تموت ؟ فقال : هيهات يا عباية ذهبت في غير مذهب يفعله رجل مني) ([172]). فالإمام أمير المؤمنين (ع) ينسب الفعل لنفسه مع أنّ فاعله المباشر هو رجل من ولده، فما وجه ذلك ؟

از عبایه اسدی نقل شده که گفت: امیرالمؤمنین (ع) درحالی‌که «مشنکی» بود ‌‌ـ‌‌در منبع چنین آمده و گفته شده: شاید منظور «تکیه داده» باشد‌‌ـ‌‌ و من بالای سر آن حضرت ایستاده بودم فرمود: «در مصر منبری خواهم ساخت و ساختمان‌های سنگی دمشق را یک‌به‌یک ویران خواهم نمود و یهود و نصاری را از همۀ سرزمین‌های عرب بیرون خواهم راند و عرب را با این عصای خود هدایت خواهم کرد». عبایه می‌گوید: من به آن حضرت عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! گویی شما خبر می‌دهی که بعد از مردن، بار دیگر زنده خواهید شد؟ حضرت فرمود: «هیهات! ای عبایه تو به راه دیگری رفته‌ای (مقصود من از این سخنان آن‌گونه که تو گمان کرده‌ای نیست). آنچه را که گفتم، مردی از دودمان من انجام خواهد داد».([173])

بنابراین، امام امیرالمؤمنین (ع) انجام این کار را به خودش نسبت می‌دهد و حال‌آنکه فاعل مستقیم آن، یکی از فرزندان آن حضرت است. این چه مفهومی دارد؟

 

في هذا كنت قد سألته (ع)، فقلت: ما ورد في كثير من الروايات من أنّ إماماً ما ينسب الفعل لنفسه مع أنه يقصد إماماً آخر من ولده كما ورد في "مكلّم موسى"، و"يفعله رجل مني"، فهل صحة النسبة لأنه منه فقط، أم أنّ هناك أمراً آخر ؟ وهل له ربط باتحاد أنوارهم في السماء السابعة ؟

در این خصوص از سید احمد‌الحسن (ع) سؤال کردم و گفتم: در روایات زیادی وارد شده که امامی، انجام کاری را به خودش نسبت می‌دهد و حال‌آنکه منظورش امام دیگری از فرزندانش است؛ همان‌طور که در «مُکلِّم موسی» (سخنگوی موسی) و «یفعله رجلٌ مِنّی» (مردی از من آن را انجام می‌دهد) وارد شده است. آیا درستی این انتساب، فقط ازآن‌جهت است که وی از ایشان است یا اینکه موضوع دیگری وجود دارد؟ و آیا این قضیه با اتحاد نورهای ایشان در آسمان هفتم مرتبط است؟

 

فأجابني (ع): وفقك الله، في هذا العالم الجسماني نعم هو منه؛ لأنه من ذريته، وفي السماء السابعة هو منه؛ لأنه دونه وبعض حقيقته] ([174]).

ایشان (ع) در پاسخ من فرمود: «خداوند تو را توفیق دهد؛ در این عالم جسمانی آری، وی از اوست، زیرا از ذریه‌اش می‌باشد. در آسمان هفتم (نیز) از اوست، زیرا وی در مرتبه‌ای پایین‌تر از او و بخشی از حقیقت آن حضرت است».([175])

 


 


 


 

[156]. النمل: 82.

[157]- نمل: 82.

[158]. بحار الأنوار: ج53 ص53.

[159]- بحارالانوار: ج 53، ص 53.

[160]. العديد من الروايات تشير إلى أنّ دابة الأرض هو علي بن أبي طالب ع في الرجعة، فراجع للوقوف على هذه الروايات: بحار الأنوار ج53 ص53، ومدينة المعاجز للبحراني: ج3 ص90، وما بعدها وغير ذلك.

[161]- روایات بسیاری وجود دارد که اشاره می‌کنند که منظور از «دابة الارض» علی‌بن ابی‌طالب ع و در رجعت است. به این روایات مراجعه نمایید: بحارالانوار ج 53، ص 53 و مدینة‌المعاجز بحرانی: ج 3، ص 90 و پس‌ازآن و سایر موارد.

[162]. وقد فصل الأستاذ أحمد حطاب القول في هذه المسألة في كتاب (طالع المشرق ودابة الأرض)، فراجع.

[163]. المتشابهات: ج4 سؤال رقم (145).

[164]- استاد احمد حطاب سخن دربارۀ این مسئله را در کتاب «طلوع کنندۀ مشرق و جنبندۀ زمین» به‌طور مبسوط بیان کرده‌اند.

[165]- نجم: 30.

[166]. الرجعة - للأسترآبادي: ص100.

[167]- رجعت ـ استرآبادی: ص 100.

[168]. بشارة الإسلام: ص236.

[169]- بشارة الاسلام: ص 236.

[170]. الجواب المنير عبر الأثير: ج6 سؤال رقم (529).

[171]- پاسخ‌های روشنگرانه: ج 6، پرسش 529.

[172]. بحار الأنوار: ج53 ص59 - 60.

[173]- بحارالانوار: جلد 53، ص 59 و 60.

 

[174]. كتاب مع العبد الصالح، أحد إصدارات أنصار الامام المهدي ع.

[175]- کتاب همگام با بندۀ صالح ـ از انتشارات انصار امام مهدی ع.

۱۳- جنبندۀ زمین (دابة الارض) در رجعت و در این عالم

سرفصل ها

همه