Logo
دانلود فایل متنی

أنت مني بمنزلة هارون من موسى ([406]):

نسبت تو به من، مانند هارون به موسی است.([407])

 

نماذج من الحديث:

نمونه‌هایی از این حدیث:

 

صحيح البخاري: «حدثنا محمد بن بشار حدثنا غندر حدثنا شعبة عن سعد قال سمعت إبراهيم بن سعد عن أبيه قال قال النبي صلى الله عليه وسلم لعلي: أما ترضى أن تكون مني بمنزلة هارون من موسى» ([408]).

صحیح بخاری: پیامبر صلی الله علیه و سلم به علی فرمود: (آیا راضی نمی‌شوی که نزد من به منزله‌ی هارون به موسی باشی؟).([409])

 

صحيح البخاري: «حدثنا مسدد حدثنا يحيى عن شعبة عن الحكم عن مصعب بن سعد عن أبيه ان رسول الله صلى الله عليه وسلم خرج إلى تبوك واستخلف عليا فقال أتخلفني في الصبيان والنساء قال الا ترضى أن تكون منى بمنزلة هارون من موسى الا انه ليس نبي بعدي» ([410]).

صحیح بخاری: مصعب بن سعد از پدرش گوید: (رسول‌الله صلی الله علیه و سلم به تبوک رفت و علی را به عنوان جانشین خودش قرار داد. عرض کرد: آیا مرا در میان کودکان و زنان جانشین خودت قرار می‌دهی؟ فرمود: آیا راضی نمی‌شوی که نزد من به منزله‌ی هارون نسبت به موسی باشی؟ جز آن که هیچ ‌پیامبری پس از من نیست).([411])

 

 

صحيح مسلم: «حدثنا يوسف أبو سلمة الماجشون حدثنا محمد بن المنكدر عن سعيد بن المسيب عن عامر بن سعد بن أبي وقاص عن أبيه قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لعلي: أنت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبي بعدي .....» ([412]).

صحیح مسلم: رسول‌الله صلی الله علیه و سلم به علی فرمود: (تو نزد من به منزله‌ی هارون نسبت به موسی هستی. جز آن که هیچ پیامبری پس از من نیست).([413])

 

صحيح مسلم: « (وحدثنا) أبو بكر بن أبي شيبة حدثنا غندر عن شعبة ح وحدثنا محمد بن المثنى وابن بشار قالا حدثنا محمد بن جعفر حدثنا شعبة عن الحكم عن مصعب بن سعد بن أبي وقاص عن سعد بن أبي وقاص قال خلف رسول الله صلى الله عليه وسلم علي بن أبي طالب في غزوة تبوك فقال: يا رسول الله تخلفني في النساء والصبيان فقال: أما ترضى أن تكون منى بمنزلة هارون من موسى غير أنه لا نبي بعدي» ([414]).

صحیح مسلم: سعد بن ابی‌وقاص گوید: (رسول‌الله صلی الله علیه و سلم علی بن ابی طالب را در غزوه‌ی تبوک جانشین خودش قرار داد. ایشان عرض کرد: ای رسول خدا، آیا مرا در میان کودکان و زنان جانشین خودت قرار می‌دهی؟ فرمود: آیا راضی نمی‌شوی که نزد من به منزله‌ی هارون نسبت به موسی باشی؟ جز آن‌که هیچ پیامبری پس از من نیست).([415])

 

 

صحيح مسلم: « (حدثنا) عبيد الله بن معاذ حدثنا أبي حدثنا شعبة في هذا الإسناد (حدثنا) قتيبة بن سعيد ومحمد بن عباد (وتقاربا في اللفظ) قالا حدثنا حاتم (وهو ابن إسماعيل) عن بكير بن مسمار عن عامر بن سعد بن أبي وقاص عن أبيه قال امر معاوية بن أبي سفيان سعدا فقال ما منعك أن تسب أبا التراب فقال: أما ما ذكرت ثلاثا قالهن له رسول الله صلى الله عليه وسلم فلن أسبه لان تكون لي واحدة منهن أحب إلى من حمر النعم سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول له خلفه في بعض مغازيه فقال له على يا رسول الله خلفتني مع النساء والصبيان فقال له رسول الله صلى الله عليه وسلم أما ترضى أن تكون منى بمنزلة هارون من موسى إلا انه لا نبوة بعدي وسمعته يقول يوم خيبر لأعطين الراية رجلا يحب الله ورسوله ويحبه الله ورسوله قال فتطاولنا لها فقال ادعوا لي عليا فأتى به أرمد فبصق في عينه ودفع الراية إليه ففتح الله عليه ولما نزلت هذه الآية فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم دعا رسول الله صلى الله عليه وسلم عليا وفاطمة وحسنا وحسينا فقال اللهم هؤلاء أهلي» ([416]).

صحیح مسلم: سعد بن ابی‌وقاص به نقل از پدرش گوید: (معاویه بن ابی‌سفیان به سعد گفت: چه‌چیز مانع می‌شود که به ابوتراب توهین کنی؟ گفت: آیا سه موضوع را که رسول‌الله صلی الله علیه و سلم به علی فرمود، یادت نیست؟ تا زمانی که یکی از آن‌ها را داشته باشم، به او ناسزا نمی‌گویم و این از شتران سرخ‌مو برایم بهتر است. از رسول‌الله صلی الله علیه و سلم شنیدم که ایشان را در برخی از غزوه‌هایش جانشین خود قرار داد و علی به ایشان عرض کرد: ای رسول‌الله! آیا مرا در میان کودکان و زنان جانشین خودت قرار می‌دهی؟ فرمود: آیا راضی نمی‌شوی که نزد من به منزله‌ی هارون نسبت به موسی باشی؟ جز آن‌که هیچ پیامبری پس از من نیست. و شنیدم که روز خیبر فرمود: پرچم را به دست مردی می‌دهم که خداوند و رسولش را دوست دارد و خداوند و رسولش، او را دوست دارند. ما پرچم را برای ایشان آوردیم. فرمود: علی را نزد من بیاورید. ارمد او را آورد. ایشان آب ‌دهانش را بر چشمان علی مالید و پرچم را به او داد. خداوند برایش گشایش ایجاد کرد. و زمانی‌که این آیه فرستاده شد: «بگو بیایید بخوانیم پسران‌مان و پسران‌تان را». رسول‌الله صلی الله علیه و سلم، علی و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و فرمود: خدایا این‌ها خانواده‌ی من هستند).([417])

 

صحيح مسلم: «حدثنا أبو بكر بن أبي شيبة حدثنا غندر عن شعبة ح وحدثنا محمد بن المثنى وابن بشار قالا حدثنا محمد بن جعفر حدثنا شعبة عن سعد ابن إبراهيم سمعت إبراهيم بن سعد عن سعد عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال لعلي: أما ترضى أن تكون منى بمنزلة هارون من موسى» ([418]).

صحیح مسلم: پیامبر صلی الله علیه و سلم به علی فرمود: (آیا راضی نمی‌شوی که نزد من به منزله‌ی هارون نسبت به موسی باشی؟).([419])

 

 

مسند أحمد: «حدثنا عبد الله حدثني أبي ثنا أبو سعيد مولى بني هاشم ثنا سليمان بن بلال ثنا الجعيد بن عبد الرحمن عن عائشة بنت سعد عن أبيها إن عليا رضي الله عنه خرج مع النبي صلى الله عليه وسلم حتى جاء ثنية الوداع وعلى رضي الله عنه يبكى يقول تخلفني مع الخوالف فقال أو ما ترضى أن تكون منى بمنزلة هارون من موسى إلا النبوة» ([420]).

مسند احمد: (عایشه بنت سعد از پدرش نقل کرد که: علی(رض) با پیامبر صلی الله علیه و سلم بیرون رفتند تا این‌که به ثنیة الوداع رسیدند و علی(رض) گریه می‌کرد و عرض می‌کرد: آیا مرا در تخلف‌کنندگان جانشین می‌نمایی؟ فرمود: آیا راضی نمی‌شوی که نزد من به منزله‌ی هارون نسبت به موسی باشی؟ مگر در مورد پیامبری).([421])

 

هارون أخ ووصي موسى، وأكيد أنّ المراد بالمنزلة ليس كونه أخوه، فلا معنى أنْ يخبر الرسول بأنّ علياً قريبه فهو أمر ظاهر للجميع ومفروغ منه ولا يحتاج إخباراً أو إعلاناً وبياناً له على أنه مكافئة إلهية؛ لأنّ القرابة بحد ذاتها ليس فيها تزكية ولا تعتبر مكافئة إلهية، فأبو لهب عمّ النبي، فيبقى أنّ المراد بالمنزلة هو الوصاية وخلافة الله في أرضه، فكما أنّ هارون وصي موسى كذا علي وصي محمد، ولهذا كان المناسب بالتعقيب في بعض الأحاديث باستثناء النبوة الرسالية من الله عن علي، وهذا أمر ناقشته في كتاب "النبوة الخاتمة"، وبيّنت لماذا ختمت النبوة الرسالية من الله وافتتحت النبوة الرسالية من محمد (صلى الله عليه وآله)، و كونه صورة اللاهوت الأكمل في الخلق.

هارون برادر و وصی موسی بود. قطعاً منظور از منزلت و جایگاه این نیست که برادرش است. معنا ندارد که رسول خبر بدهد که علی به او نزدیک است. این موضوع برای همه آشکار و حل شده است و نیاز به خبر‌ دادن یا اعلام‌ کردن و بیان ایشان ندارد؛ چرا‌ که موضوع این حدیث پاداشی الهی است؛ چرا‌ که نزدیکی به خودی خود سبب پاک ‌نمودن کسی نمی‌شود و پاداش الهی شمرده نمی‌شود. به عنوان مثال ابولهب عموی پیامبر است. معنای باقیمانده این است که منظور از منزلت، همان وصایت و خلافت خداوند بر زمین است. همان‌طور ‌که هارون وصی موسی بود، علی نیز وصی محمد است. به همین خاطر در ادامه‌ی برخی از احادیث نقل‌شده، نبوت ارسالی از سوی خداوند از علی استثنا شده است. این موضوع را در کتاب «نبوت خاتم» مورد بحث قرار داده‌ام و بیان کرده‌ام که چرا نبوت ارسالی از سوی خداوند به پایان رسیده و نبوت ارسالی از سوی محمد (ص) آغاز شده است و وجود ایشان کامل‌ترین جلوه‌ی لاهوت در مخلوقات است.

 

النتيجة: ما دلت عليه هذه الأحاديث؛ أنّ علي بن أبي طالب هو خليفة الله في خلقه بعد رسول الله محمد (صلى الله عليه وآله).

نتیجه: معنایی که این احادیث بر آن دلالت دارد، این است که علی بن ابی‌طالب، خلیفه‌ی خداوند پس از محمد رسول خدا(ص) در میان مخلوقات است.


 

[406]. الحديث ورد بصيغ متقاربة في:

-        صحيح البخاري: ج4 ص208 باب مناقب المهاجرين وفضلهم. وج5 ص129 باب غزوة تبوك، عن سعد.

-        صحيح مسلم: ج7 ص120 و121 باب من فضائل علي، عن سعد بن أبي وقاص.

-        مسند أحمد: ج1 ص170 و173 و175 و177 و179 و182 و184 و185 و331. وج3 ص32 و338. وج6 ص369 و438، عن سعد بن مالك وسعد بن أبي وقاص وابن عباس وأبي سعيد الخدري وجابر بن عبد الله وأسماء بنت عميس.

-        سنن ابن ماجة: ج1 ص42 و45 عن سعد.

-        سنن الترمذي: ج5 ص301 و304 عن سعد وجابر بن عبد الله.

-        فضائل الصحابة - النسائي: ص13 و14 عن سعد بن أبي وقاص.

-        المستدرك - الحاكم النيسابوري: ج2 ص337 عن علي (عليه السلام). وج3 ص108 و133 عن سعد وابن عباس.

-        السنن الكبرى - البيهقي: ج9 ص40 عن سعد.

.[407] حدیث با جمله‌های مشابه در منابع زیر آمده است:

- صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۰۸، باب مناقب مهاجرین و فضیلت آنان آمده است. و ج ۵، ص ۱۲۹، باب غزوه‌ی تبوک از سعد.

- صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۰ و ۱۲۱، باب من فضائل علی عن سعد بن ابی‌وقاص.

- مسند احمد، ج ۱، ص ۱۷۰ و ۱۷۳ و ۱۷۵ و ۱۷۷ و ۱۷۹ و ۱۸۲ و ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۳۳۱، ج ۳، ص ۳۲ و ۳۳۸، ج ۶، صص ۳۶۹ و ۴۳۸ از سعد بن مالک و سعد بن ابی‌وقاص و ابن عباس و ابوسعید خدری و جابر بن عبدالله و اسماء بنت عمیس.

- سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۲ و ۴۵، از سعد.

- سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۰۱ و ۳۰۴، از سعد و جابر بن عبدالله.

- فضائل الصحابة، نسائی، ص ۱۳ و ۱۴، از سعد بن ابی‌وقاص.

- مستدرک، حاکم نیشابوری، ج ۲، ص ۳۳۷، از علی(رض)، ج ۳، صص ۱۰۸ و ۱۳۳ از سعد و ابن عباس.

- سنن کبری، بیهقی، ج ۹، ص ۴۰ از سعد.

[408]. صحيح البخاري: ج4 ص208 باب مناقب المهاجرين وفضلهم.

.[409] صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۰۸، باب مناقب المهاجرین وفضلهم.

[410]. صحيح البخاري: ج5 ص129 باب غزوة تبوك.

.[411] صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۲۹، باب غزوة تبوك.

[412]. صحيح مسلم: ج7 ص120 باب من فضائل علي رضي الله عنه.

[413]. صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۰، باب من فضائل علی (رض).

[414]. صحيح مسلم: ج7 ص120 باب من فضائل علي رضي الله عنه.

[415]. صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۰، باب من فضائل علی (رض).

[416]. صحيح مسلم: ج7 ص120 باب من فضائل علي رضي الله عنه.

[417]. صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۰، باب من فضائل علی (رض).

[418]. صحيح مسلم: ج7 ص121 باب من فضائل علي رضي الله عنه.

[419]. صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۱، باب من فضائل علی (رض).

[420]. مسند أحمد: ج1 ص170.

.[421] مسند احمد، ج ۱، ص ۱۷۰.


 


 

نسبت تو به من، مانند هارون به موسی است.

سرفصل ها

همه