Logo
دانلود فایل متنی

التشريع:

تشریع

 

تفاصيل التشريع ممكن أنْ تتغير في مسيرة الدين الإلهي دائماً، سواء في تعاقب الرسل أو حتى خلال مبعث رسول واحد مثل محمد (صلى الله عليه وآله)، فخلال المسيرة الرسالية للرسول محمد (صلى الله عليه وآله) حصل نسخ لأحكام أقرها هو (صلى الله عليه وآله) أول مبعثه، مثل عدة المرأة المتوفى عنها زوجها كما هو ثابت في القرآن:

همیشه این امکان وجود دارد که در طول مسیر دین الهی، جزئیات تشریع تغییر یابد. چه در فرستاده‌های پی‌درپی باشد یا حتی در هنگام برانگیخته شدن یک فرستاده، مانند محمد (ص). در خلال مسیر رسالتِ محمد رسول‌الله (ص) برای احکامی که ایشان (ص) در آغاز بعثت تأیید نموده بود، نسخ به وجود آمد؛ مانند عده‌ی زنی که همسرش از دنیا رفته است. همان‌طور که در قرآن آمده است:

 

فقد قال تعالى: ﴿وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِيَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ [البقرة:240].

همچنین خداوند متعال فرمود: «و كسانی از شما كه مرگ‌شان فرا می‌رسد و همسرانی بر جای می‌گذارند، [باید] برای همسران خویش وصیت كنند كه آنان را تا یك سال بهره‌مند سازند و [از خانه‌ی شوهر] بیرون نكنند. پس اگر بیرون بروند، در آن‌چه آنان به طور پسندیده درباره‌ی خود انجام دهند، گناهی بر شما نیست و خداوند توانا و حكیم است»([517]).

 

وأيضاً قال تعالى: ﴿وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾ [البقرة: 234].

«و كسانی از شما كه می‌میرند و همسرانی بر جای میگذارند، [همسران] چهار ماه و ده روز انتظار می‌برند. پس هرگاه عده‌ی خود را به پایان رساندند، در آن‌چه آنان به نحو پسندیده درباره‌ی خود انجام دهند، گناهی بر شما نیست و خداوند به آن‌چه انجام می‌دهید آگاه است»([518]).

 

وقد بيّن القرآن مسألة تبدل التشريع بوضوح بآيات؛ منها قوله تعالى: ﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ﴾ [الشورى: 13].

قرآن موضوع تغییر تشریع را به‌روشنی در بعضی آیات بیان نموده است. از جمله: «از [احكام] دین آن‌چه را كه به نوح درباره‌ی آن سفارش نمود، برای شما تشریع كرد و آن‌چه را به تو وحی كردیم و آن‌چه را كه درباره‌ی آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم كه دین را برپا دارید و در آن تفرقه‌اندازی مكنید. بر مشركان آن‌چه كه ایشان را به‌سوی آن فرا میخوانی گران میآید خدا هر‌كه را بخواهد، به‌سوی خود برمیگزیند و هر‌كس را كه از در توبه درآید به‌سوی خود راه می‌نماید». ([519])

 

أو حتى يمكن أنْ تكون هناك تشريعات بعض أهدافها تمحيص الناس وإفراز سفيههم عمّن يطلب الحق منهم، ففي حين أنّ قبلة الأحناف في مكة هي الكعبة كانت قبلة الرسول وصلاته إلى بيت المقدس حيث قبلة اليهود، ولما ذهب للمدينة حيث اليهود وقبلتهم بيت المقدس نجد أنّ الله جعل قبلته الكعبة، ولو كانت في مكة قبلته الكعبة لكان الإيمان أهون على الأحناف. فأكيد أنّ اتخاذ محمد (صلى الله عليه وآله) قبلة اليهود كان أمراً ثقيلاً على الأحناف في مكة؛ لأنّ قبلتهم هي الكعبة، وأيضاً اتخاذ محمد (صلى الله عليه وآله) الكعبة كقبلة أمر ثقيل على النصارى واليهود في المدينة؛ حيث إنّ قبلتهم بيت المقدس.

حتی این امکان وجود دارد که تشریع‌هایی باشد که برخی از اهداف آن، پاک نمودن مردم و جدا کردن افراد بی‌خرد از افرادی باشد که طالب حق باشند. در حالی که قبله اَحناف در مکه همان کعبه بود، قبله‌ی رسول‌الله (ص) و نماز ایشان به‌سوی بیت‌المقدس و به‌سوی قبله‌ی یهود بود. همچنین زمانی که به مدینه رفت و قبله‌ی یهود و قبله‌ی ایشان به‌سوی بیت‌المقدس بود، می‌بینیم که خداوند قبله‌ی ایشان را کعبه قرار داد. اگر قبله‌ی ایشان در مکه، کعبه بود، ایمان برای احناف آسان‌تر می‌بود. قطعاً قرار دادن قبله‌ی یهود توسط محمد (ص) در مکه برای احناف موضوع سنگینی بود؛ چرا که قبله‌ی آنان همان کعبه بود. همچنین قرار دادن کعبه به عنوان قبله، توسط محمد (ص) در مدینه، موضوع سنگینی برای نصارا و یهود بود؛ چرا که قبله‌ی آنان بیت‌المقدس بود.

 

قال الله تعالى: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ﴾ [البقرة: 143].

خداوند متعال فرمود: «و این‌گونه شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد و قبله‌ای را كه [چندی] بر آن بودی، مقرر نكردیم جز برای آنكه كسی را كه از پیامبر پیروی میكند، از آن‌کس كه از عقیده‌ی خود برمیگردد، باز شناسیم. هرچند [این كار] جز بر كسانی كه خدا هدایت[شان] كرده سخت گران بود و خدا بر آن نبود كه ایمان شما را ضایع گرداند. زیرا خدا [نسبت] به مردم دلسوز و مهربان است»([520]).

 

قال الله تعالى: ﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ﴾ [البقرة: 144].

خداوند متعال فرمود: «ما [به هر سو] گردانیدن رویت در آسمان را نیك می‌بینیم. پس [باش تا] تو را به قبلهای كه به آن خشنود شوی، برگردانیم. پس روی خود را به‌سوی مسجدالحرام كن و هر جا بودید روی خود را به‌سوی آن بگردانید. در حقیقت، اهل كتاب نیك میدانند كه این [تغییر قبله] از جانب پروردگارشان [به‌جا و] درست است و خدا از آن‌چه می‌كنند، غافل نیست»([521]).

 

قال الله تعالى: ﴿وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ﴾ [البقرة: 145].

خداوند متعال فرمود: «و اگر هرگونه معجزهای برای اهل كتاب بیاوری، [باز] قبله‌ی تو را پیروی نمی‌كنند و تو [نیز] پیرو قبله آنان نیستی و خود آنان پیرو قبله‌ی یكدیگر نیستند و پس از علمی كه تو را [حاصل] آمده است، اگر از هوس‌های ایشان پیروی كنی، در آن صورت جداً از ستمكاران خواهی بود»([522]).

 

إذن، فالتشريع الإلهي قابل للنسخ والتغير والتبدل، وهناك أسباب كثيرة قد تؤدي إلى النسخ والتغيير؛ منها الظروف المحيطة بالمجتمع الإنساني في هذه الأرض.

بنابراین تشریع الهی قابلیت نسخ و تغییر و تبدیل را دارد. دلایل بسیاری وجود دارد که باعث نسخ و تغییر می‌شود؛ از جمله شرایطی که جامعه‌ی انسانی در این زمین را در برگرفته است.

 

أيضاً: التشريع بعضه مخوّل للرسل، فما يشرعه الرسول ضمن حدود ما خوله الله سبحانه وتعالى يرضاه الله سبحانه وتعالى، قال تعالى: ﴿كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِـلاًّ لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾ [آل عمران: 93]، فواضح من الآيات أنّ هناك أموراً حرّمها نبي الله يعقوب (عليه السلام).

همچنین قسمت‌هایی از تشریع، به فرستادگان سپرده شده است. آن‌چه که رسول با رعایت حدودی که خداوند سبحان و متعال تعیین کرده است، تشریع می‌کند، مورد رضایت خداوند سبحان و متعال می‌باشد. خداوند متعال فرمود: «همه‌ی خوراكی‌ها بر فرزندان اسرائیل حلال بود جز آن‌چه پیش از نزول تورات، اسرائیل [=یعقوب] بر خویشتن حرام ساخته بود. بگو اگر [جز این است و] راست میگویید تورات را بیاورید و آن را بخوانید»([523]). از این آیه روشن است که مواردی وجود دارد که پیامبر خدا، یعقوب (ع) آن‌ها را حرام نموده بود.

 

ولا يحق لأحد غير الله ومن خوّله من رسله أنْ يشرع، فالدين لله وهو سبحانه يتكفل دينه، ولا يحق لأحد التصدي للتشريع في دين الله تبرعاً وتطفلاً، وقد ناقشت هذا الأمر فيما تقدم في مبحث آية إكمال الدين.

فردی غیر از خداوند و فرستادگانی که تشریع را به آنان سپرده است، جایز نیست که تشریع نماید. دین برای خداوند است و او سبحانه، دینش را بر عهده گرفته است. پس هیچ فردی حق بر عهده گرفتن تشریع در دین خداوند، به‌صورت داوطلبانه و کودکانه را ندارد. این موضوع را در بحث آیه‌ی اِکمال دین مورد بحث قرار دادم.

 

 


 

.

[517]. قرآن کریم، سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۴۰.

[518]. قرآن کریم، سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۳۴.

[519]. قرآن کریم، سوره‌ی شورا، آیه‌ی ۱۳.

[520]. قرآن کریم، سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۴۳.

[521]. قرآن کریم، سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۴۴.

[522]. قرآن کریم، سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۴۵.

[523]. قرآن کریم، سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۹۳.

تشریع

سرفصل ها

همه