Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

پرسش ۱۳:

 آیا شما از محتومات هستی؟ و تمثیل کدام شخصیت می‌باشی؟

 

السؤال/ ١٣: سيدي الفاضل .. السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

سمعنا بدعوتكم في أول بدايتها وحاولنا رؤيتكم والتكلم معكم بخصوصها في النجف الأشرف، ولكن لم نوفق لذلك لحكمة يعلمها الله.

سید بزرگوار من.... سلام علیکم و ورحمة و بركاته

دعوتتان را از ابتدای آغاز آن شنیدیم و سعی کردیم شما را ببینیم و در رابطه با دعوتتان با شما در نجف اشرف صحبت کنیم؛ ولی به دلیل حکمتی که خداوند از آن آگاه است، موفق به این کار نشدیم.

 

سيدي ... أنعم الله علينا بمعرفة أهل البيت (ع)، ومحاولة الحصول على محبتهم بأي طريق يرتضونه، وكنا نتصور في بداية أمرنا أن طريق المرجعية والاجتهاد هو الطريق الواضح والصحيح ليقربنا إليهم والفوز بمحبتهم (ع)، ولكن الله أنعم علينا وبصّرنا بهذا الطريق ومدى سوئه وتآمره عليهم (ع)، ووجدنا أنفسنا نبتعد عن طريق الحق كلما جهدنا في السير (لا تزيدهم سرعة السير إلاّ ابتعاداً)، فالحمد لله الذي أنعم علينا بهذه المعرفة قبل خمس أو ستة سنوات تقريباً، ومنذ ذلك الوقت ونحن نبحث عن ما يلم شعثنا، ويعيد تركيب كياننا الذي حطمناه قربة لله، بعد أن وجدناه مليئاً بالأوثان ومسالك الشيطان، فالحمد لله والشكر له.

سرورم.... خداوند با شناخت اهل بیت(ع) و تلاش برای کسب محبت ایشان(ع) بر  ما منّت نهاد. ابتدا فکر می‌کردیم مرجعیّت و اجتهاد راه آشکار و درستِ نزدیک شدن ما به اهل بیت(ع) و جلب محبت آنان می‌باشد ولی خداوند بر ما منّت نهاد و ما را از ناراستی و میزان ناشایستگی آن و خیانت آنها علیه ایشان(ع) آگاه نمود. هر چه در این راه سیر کردیم، خود را دورتر از حق یافتیم (سرعت حرکت کردن، جز به دوری نمی‌افزود). پس سپاس خداوندی را که این شناخت را تقریبا ً پنج یا شش سال پیش ارزانی‌مان داشت و از آن زمان به دنبال چیزی می‌گردیم که ما را متّحد کند و اساس کیان ما را که با نیّت تقرب به سوی خداوند ویرانش کرده بودیم از نو بنیان کند؛ پس از آن که آن را آکنده از بت‌ها و راه‌های شیطانی یافتیم! پس حمد و ستایش مخصوص خداوند است و شکر از آنِ او.

 

سيدي، تتبعنا قضيتك واطلعنا على ما صدر منكم بأجمعه تقريباً، ودعونا لكم سرّاً وعلانية، وبصّرنا الناس بأمركم والحق الذي تتبعونه اعتماداً على رؤى وإشارات أنعم الله بها علينا.  سيدي عذراً لإطالتي، ولكن لدي ما أسأل والأمر لكم بالإجابة أو عدمها:

آقای من! ما قضیه‌ی شما را دنبال کردیم و تقریباً از تمامی چیزهایی که ارایه نمودید اطلاع یافتیم و آشکارا و نهان به سوی شما دعوت کردیم و با تکیه بر اشارات و رؤیاهایی که خداوند با آنها بر ما منّت نهاد، مردم را از شما و از حقیقتی كه از آن پیروی می‌کنید آگاه ساختیم. سرورم، از اینکه کلامم طولانی شد عذرخواهم؛ ولی سؤال‌هایی دارم که پاسخ‌گویی یا پاسخ ندادن به آنها به اختیار شما است:

 

١- هل أنتم من المحتوم أم لا ؟

٢- إذا كنتم من المحتوم فأي شخصية تمثلون ؟

٣- وهل أنتم الأول أم الثاني من الشخصية ؟

٤- سيدي ورد في الأحاديث بأنّ أمير المؤمنين والحسين وباقي الأئمة (ع) سيرجعون إلى الدنيا،فهل الرجوع بالشخص أم بالشخصية ؟ وإذا كانت بالشخصية فأي معصوم تمثلون. ولكم الشكر على تفضلكم.

فهمي صالح - ٢٧/ ربيع الأول/ ١٤٢٦ هـ . ق

 

۱ - آیا شما از محتومات (علایم حتمی) هستيد یا خیر؟

۲ - اگر شما از محتومات هستيد، در قالب کدام شخصیت مى‌باشيد؟      

۳ - آیا شما از شخصیت‌های اوّل هستید یا دوّم؟

۴ - آقاى من در احادیث آمده است که امیرالمؤمنین، امام حسین و سایر ائمه(ع) به دنیا برمی‌گردند؛ آیا رجعت توسط خود امامان صورت می‌گیرد یا در قالب شخصیت‌های دیگر؟ و اگر رجعت در قالب شخص دیگر است شما بیانگر کدام شخص معصوم هستید؟ سپاس‌گذارم.

فهمی صالح - ۲۷ ربیع الأول ۱۴۲۶ هـ ق

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم، والحمد لله رب العالمين

(١)، (٢)، (٣)، (٤): أنا العبد الحقير الخسيس الذليل قليل العمل كثير الزلل أراني ذنباً عظيماً بين يدي رب رؤوف رحيم، أمرني أبي وسيدي محمد بن الحسن المهدي (ع) أن أقول هذه الكلمات: (أنا حجر في يمين علي بن أبي طالب (ع) ألقاه في يوم ليهدي به سفينة نوح (ع)، ومرّة لينجي إبراهيم (ع) من نار نمرود، وتارة ليخلص يونس(ع)  من بطن الحوت، وكلم به موسى (ع) على الطور وجعله عصاً تفلق البحار، ودرعاً لداود (ع)، وتدرّع به في أُحد وطواه بيمينه في صفين).

أحمد الحسن

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم، والحمد لله رب العالمین

 ۱، ۲، ۳ و ۴: من، بنده‌ی حقیرِ بی‌ارزشِ ذلیلِ کم‌عمل با گناهان بسیار، خود را گناهى بزرگ در پیشگاه پروردگار رؤوف رحیم مى‌بينم. پدرم و آقایم محمّد بن الحسن المهدی(ع) به من دستور داده‌اند که این سخنان را بگویم: «من سنگی در دست امیرالمؤمنین علی(ع) هستم؛ روزی آن را انداخت تا به وسیله‌ی آن کشتی نوح(ع) را هدایت کند، و بار دیگر برای نجات ابراهیم(ع) از آتش نمرود و بار دیگر برای نجات یونس(ع) از شکم نهنگ، و موسی(ع) به وسیله‌ی آن در کوه طور با خداوند سخن گفت و آن را عصایی قرار داد تا دریاها را شکافت و زرهی برای داوود(ع)، و در جنگ احد آن زره‌پوش را به تن کرد و در جنگ صفین آن را پیچید و مخفى نمود».  

احمد الحسن

******

پرسش ۱۳: آیا شما از محتومات هستی؟ و تمثیل کدام شخصیت می‌باشی؟

سرفصل ها

همه