Logo
دانلود فایل متنی

 

ما يتعلق بالإرث وحقوق الناس

آنچه به ارث و حقوق مردم تعلق دارد


 

س١٤٥/ رجل عنده أم وإخوة، هل يجوز له أن يكتب كل ممتلكاته في حياته باسم زوجته؟ 

پرسش ۱۴۵:

مردی مادر و برادرانی دارد. آیا جایز است که او همۀ دارایی خود را در قید حیات خود به نام همسرش کند؟


 

ج/ يجوز إذا لم يكن مريضاً بمرض لا يأمن معه من الموت (أي مرض مخوف)، وإلا فليس له حق التصرف بأكثر من الثلث إذا كان ورثته مؤمنين بالحق.

پاسخ:

درصورتی‌که بیماری منجر به مرگ (بیماری خوفناک) نداشته باشد جایز است، وگرنه حق تصرف در بیشتر از یک‌سوم اموال خود را ندارد، درصورتی‌که ورثۀ او مؤمن به‌حق باشند.


 

س١٤٦/ رب أسرة توفى وترك بيتاً، قام الورثة بتأجير البيت واختلفوا في تقاسم الإيجار الذي يبلغ (٣٠٠.٠٠٠) ديناراً، علماً أن الورثة هم زوجته وابنه وابنته وأمه وأبوه، أفتونا جزاكم الله خيراً.

پرسش ۱۴۶:

سرپرست خانواده‌ای فوت کرده و خانه‌ای باقی گذاشته است. ورثه آن خانه را اجاره داده‌اند و در تقسیم اجاره‌بها که مبلغش سیصد هزار دینار است دچار اختلاف شده‌اند. با توجه به اینکه ورثۀ میت، همسر (زن)، پسر، دختر، مادر و پدر او هستند ما را روشن فرمایید؛ خداوند شمارا جزای خیر عطا فرماید!


 

ج/ فيما يخص السؤال يقسم البيت أو إيجاره إلى (٧٢) سهماً، وبحسب المبلغ أعلاه تكون قيمة السهم تقريباً (٤١٦٧)، وتقسم كالتالي:

پاسخ:

با توجه به فرضیات این پرسش، خانه یا اجاره‌بها به ۷۲ سهم قسمت و با توجه به مبلغ مذکور، هر سهم تقریباً ۴۱۶۷ (دینار) و به‌صورت زیر تقسیم می‌شود:


 

الأم: لها السدس أي ١٢ سهم ............ تقريباً =  ٥٠.٠٠٠ ديناراً.

مادر: یک‌ششم یعنی ١٢ سهم... تقریباً = پنجاه‌هزار دینار.


 

الأب: له السدس أي  ١٢ سهم .......... تقريباً = ٥٠.٠٠٠ ديناراً.

پدر: یک‌ششم یعنی ۱۲ سهم... تقریباً = پنجاه‌هزار دینار.


 

الزوجة: لها الثمن أي ٩ أسهم ............. تقريباً = ٣٧.٥٠٠ ديناراً.

همسر (زن): یک‌هشتم یعنی ۹ سهم... تقریباً = سی‌وهفت هزار و پانصد دینار.


 

الابن: له حصتان مما تبقى أي ٢٦ سهم ... تقريباً = ١٠٨.٣٤٠ ديناراً.

پسر: دو قسمت ازآنچه باقی می‌ماند یعنی ۲۶ سهم... تقریباً =۱۰۸۳۴۰ دینار.


 

البنت: لها حصة مما تبقى أي ١٣ سهم .... تقريباً =  ٥٤.١٦٠ ديناراً.

دختر: یک قسمت ازآنچه باقی می‌ماند یعنی ۱۳ سهم... تقریباً = ۵۴۱۶۰ دینار.


 

س١٤٧/ امرأة توفت وتركت تريكة مهمة، كيف توزع هذه التريكة، علماً أنّ لها زوجاً وأماً وخمسة أبناء (بنتان وثلاثة أولاد) ؟

پرسش ۱۴۷:

زنی فوت کرده و ارث بزرگی بر جای گذاشته است. با توجه به اینکه او شوهر، مادر و پنج فرزند (دو دختر و سه پسر) دارد میراث او چگونه تقسیم می‌شود؟


 

ج/ للزوج ربع، وللأم سدس، والباقي للأبناء للذكر مثل حظ الأنثيين.

پاسخ:

شوهر یک‌چهارم، مادر یک‌ششم سهم می‌برند و مابقی بین فرزندان تقسیم می‌شود و هر پسر دو برابر هر دختر سهم می‌برد.


 

والتقسيم يكون بأن تقسم التركة إلى ٩٦ سهماً، للزوج منها ٢٤ سهماً، وللأم منها ١٦ سهماً، ولكل ولد من الثلاثة ١٤ سهماً (١٤ +١٤ +١٤)، ولكل بنت ٧ أسهم (٧+٧).

نحوۀ تقسیم کردن آن به این صورت است که ماتَرَک به ۹۶ سهم تقسیم شود: شوهر ۲۴ سهم، مادر ۱۶ سهم، هر یک از سه پسر ۱۴ سهم (۱۴+۱۴+۱۴) و هر دختر ۷ سهم (۷+۷) ارث می‌برند.


 

س١٤٨/ شخص له بيت بناه من مرتبه ومرتب أولاده وكان راتبه (٦٠٠) دولار وراتب الأولاد كل شخص (١٥٠) وهم أربعة، وكان أحد الأولاد يصرف أكثر من مصرف إخوانه فكيف يقسم البيت، وحتى قطعة الأرض من نفس المورد. 

پرسش ۱۴۸:

شخصی خانه‌ای از حقوق خود و فرزندانش بناکرده، حقوق او ۶۰۰ دلار و حقوق هرکدام از فرزندانش ۱۵۰ دلار است و آنها چهار نفر هستند و یکی از فرزندان بیشتر از برادرانش مصرف کرده است. حال این خانه چگونه تقسیم می‌شود؟ و حتی وضعیت این قطعه زمین نیز به همین صورت می‌باشد.


 

هل من حق الاب أن لا يعطي أحد أولاده من حصته بما أن له نصف البيت لأن أحد الأولاد طالب بحصته، فكيف تكون القسمة ؟

آیا پدر می‌تواند به یکی از فرزندانش از سهم خودش ندهد چراکه نصف خانه از آنِ او است و یکی از فرزندان سهمش را می‌خواهد. خانه چگونه باید تقسیم شود؟


 

ج/ للولد الذي دفع مالاً اقل حصة بمقدار ما دفع، وللبقية كل واحد حصة بمقدار ما دفع ومنهم الاب، وللاب كما لأي أحد أن يتصرف بماله في حياته ويهبه لمن يشاء من أبنائه وغيرهم طالما أنه ليس بمرض الموت أو بمرض خطير يخشى عليه منه الموت. 

پاسخ:

فرزندی که به او مالی پرداخت‌شده است، به نسبت مالی که به او پرداخت‌شده نصیب کمتری تعلق می‌گیرد و نصیب بقیه ـ‌ازجمله پدر‌ـ به‌اندازۀ مقداری که پرداخت کرده‌اند می‌باشد. پدر مانند هر شخص دیگری می‌تواند در قید حیاتش در مالش تصرف کند و به هر یک از فرزندانش یا هر کس دیگر که مایل است مالش را ببخشد؛ و این در صورتی است که به مرض منجر به مرگ یا بیماری خطرناکی که بیم مرگ از آن وجود دارد مبتلا نباشد.

 

 

س١٤٩/ في عام ١٩٨٠ تقريباً كان لدي مال ١٢٠ دينار عراقي لأحد الناس، ثم مات بالحرب آنذاك، ولم أعرف له أقارب، ولا أعرف الآن كيف لي أن أبرئ ذمتي من هذا المبلغ، وكيف أدفعه فهو الآن لا قيمة له.

پرسش ۱۴۹:

در سال ۱۹۸۰ تقریباً ۱۲۰ دینار عراقی از شخصی گرفته بودم. وی آن موقع در جنگ مُرد و من نزدیکان او را نمی‌شناسم و اکنون نمی‌دانم چطور می‌توانم ذمه‌ام را از این مبلغ بَری کنم؛ چراکه این مبلغ در حال حاضر ارزشی ندارد.


 

ج/ إذا كان له ورثة تعرفهم فلابد من إعطائها لهم، وإذا لم يكن له ورثة أو إنك لا تعرفهم، فتصدق بها نيابة عنه على المحتاجين من المؤمنين، وبالنسبة للمبلغ فتقيمه في هذا الوقت، أي كأن تنظر إلى المبلغ في ذاك الوقت كم يعادل من عملة أخرى مستقرة أو من الذهب وتقيمه في هذا الوقت.

پاسخ:

اگر ورثه‌ای دارد که آنها را می‌شناسی، باید مبلغ را به آنها بدهی و اگر ورثه‌ای ندارد یا شما آنان را نمی‌شناسی، آن مبلغ را به نیابت از او به مؤمنان نیازمند صدقه بده. مبلغ باید بر اساس ارزش پول در این زمان باشد؛ یعنی به ارزش مبلغ در آن موقع نگاه کن و ببین چه‌کاری با آن می‌توانستی انجام دهی یا در مقایسه با طلا چقدر ارزش داشت و ارزشش را در زمان حاضر برآورد کن.


 

س١٥٠/ من سنة ١٩٩٣ ولغاية ١٩٩٦م كنت أعمل في قلم الوحدة في الجيش، وأخذت مبالغ من الناس قدرها (٤) ملايين دينار تقريباً لأغراض التسريح وتسهيل أمور المعاملات، فما حكم هذه الأموال ؟ علماً إني كنت أعيل بيت عمي وهم يتامى وأصرف عليهم من هذه الأموال.

پرسش ۱۵۰:

از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ میلادی در بخش اداری یگان ارتش کار می‌کردم و از مردم مبالغی برای مرخصی دادن و کارچاق‌کنی معاملات می‌گرفتم که تقریباً ۴ میلیون دینار می‌شود. حکم این اموال چیست؟ با توجه به اینکه من خانوادۀ عمویم ـ‌که یتیم هستند‌ـ را سرپرستی و از این اموال برای آنها مصرف می‌کردم.


 

ج/ إذا كنت تعرف أصحاب هذه الأموال فيجب إعادتها لهم أو تحصيل براءة الذمة منهم، وإذا كنت تجهلهم فتصدق بها على الفقراء نيابة عن أصحابها، وإذا كنت قد أعلت بها أيتاماً أو فقراء فلا حاجة للتصدق بها مرةً أخرى.

پاسخ:

اگر صاحبان این اموال را می‌شناسی باید اموال را به آنها بازگردانی یا ذمه‌ات را از آنها بری کنی، و اگر آنها را نمی‌شناسی با این اموال به نیابت از صاحبانشان صدقه بده، و اگر با این اموال، ایتام یا فقرایی را سرپرستی کرده‌ای، نیازی به صدقه دادن دوباره‌ی آنها نیست.


 

س١٥١/ كان يعمل في الاتحاد الوطني بزمن الطاغية صدام (لعنه الله)، وهناك أموال مجموعة من الطلبة، ويبقى منها، كان يتصرف بها الأعضاء. فما حكمها لإبراء ذمتهم ؟

پرسش ۱۵۱:

شخصی در زمان صدام طغیانگر (لعنه‌الله) در اتحادیه‌ی وطنی کار می‌کرده که در آنجا اموال مجموعه‌ای از دانشجویان بوده است. مقداری از آن اموال باقی‌مانده و اعضا در آن تصرف می‌کردند. حکم بری کردن ذمه از این اموال برای این افراد چیست؟


 

ج/ يتصدق بها على الفقراء.

پاسخ:

با آن به فقرا صدقه بدهد.


 

س١٥٢/ شخص عنده سيارة فصدمه آخر بشكل غير متعمد، هل يجوز أخذ عوض صدمة سيارته، علماً أنها نقصت من قيمتها بعد أن كانت حديثة ؟

پرسش ۱۵۲:

شخصی ماشینی دارد و غیر عمد به فردی صدمه وارد کرده است. آیا این شخص می‌تواند در عوض خسارت، ماشین آن شخصی را بگیرد؟ با توجه به اینکه ماشین نو بوده و از قیمت آن کاسته شده است؟


 

ج/ يجوز.

پاسخ:

جایز است.


 

* * *


 

آنچه به ارث و حقوق مردم تعلق دارد

سرفصل ها

همه