Logo
دانلود فایل متنی

پرسش ۳۰۷:

 «رسول مبین» در سوره‌ی دخان و «رسول مبین» در زخرف

 

السؤال/ ٣٠٧: ورد في سوره الدخان: ﴿أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ﴾([52])،  والسيد (ع) في بيان الحق والسداد من الأعداد ج٢ ص٢٢ يقول: وأحمد الحسن هو الرسول المبين، ولم ترد هذه في القرآن إلا مرة واحدة.

إن هذه الآية موجودة في سورة الزخرف ٢٩، ﴿بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ﴾.

السؤال: هل هذه الآية التي في الزخرف مما وقع فيها التحريف مثلاً ورسول كريم فقالوا ورسول مبين، أم الإخوة اخطؤوا في النقل عن السيد(ع) ، أم لها تأويل آخر؟

والحمد لله رب العالمين.

در سوره‌ی دخان آمده است: (کجا پند می‌پذيرند؟ حال آنکه چون فرستاده‌ای روشنگر بر آنها مبعوث شد)([53])  و سید(ع) در کتاب «بیان حق و سداد» جلد ۲ صفحه‌ی ۲۲ می‌فرماید: «این فرستاده‌ی روشنگر، احمد الحسن است و این عبارت فقط یک بار در قرآن آمده است».

این آیه در سوره‌ی زخرف آیه‌ی ۲۹ نیز آمده است: (من اينان و پدران‌شان را از زندگی بهره‌مند کردم تا آنگاه که حق و فرستاده‌ای آشکار به سويشان آمد)،.

سؤال: آیا این آیه‌ای که در سوره‌ی زخرف آمده، جزو آیاتی است که دستخوش تحریف شده است؟ یعنی به عنوان مثال «رسول کریم» بوده ولی آنها گفته‌اند «رسول مبین»؟ یا برادران در نقل بیان سید (ع) دچار خطا شده‌اند؟ یا این که تأویل و تفسیر دیگری دارد؟

و الحمد لله رب العالمین.

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم

والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته ...

پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته....

 

﴿........... جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ﴾([54]).

﴿................ جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ﴾([55]).

(وكلمة رسول مبين لم تأتي في القرآن إلا مرة واحدة هي في سورة الدخان) ([56]).

(.... فرستاده‌ای روشنگر بر آنها مبعوث شد)([57]).

(.... که حق و فرستاده‌ای روشنگر به سویشان آمد)([58]).

«کلمه‌ی «رسول مبین» فقط یک بار در قرآن آمده و آن هم در سوره‌ی دخان است»([59]).

 

أردت بهذه الكلمة أن أميز هذه الآية في سورة الدخان عن ما جاء في سورة الزخرف بالذات، ففيها لم يرد فقط رسول مبين بل الحق ورسول مبين، ومن جهة الأعداد يحسب عدد من جاءهم، وفي سورة الدخان فقط الذي جاءهم (رَسُولٌ مُبِينٌ)، أما في سورة الزخرف فالذي جاءهم (الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ) فأين التكرار؟ مع أنه لو كان الكلام في موضع آخر غير الحساب ربما يحصل وهم لمن يقرأ، أما والكلام في الحساب فلا أظن أنه يحصل وهم مع معرفة القارئ أن الحرف الواحد يغير الحساب تماماً، فحرف الواو الذي لحق بكلمة رسول مبين كافٍ لتغيير الحساب وبالتالي فهو كافٍ لجعل (رَسُولٌ مُبِينٌ) تختلف تماماً عن (وَرَسُولٌ مُبِينٌ) على الأقل في الحساب - موضوع الكلام -، فكيف يمكن إذن لأحد أن يقول إنها تكررت، اللهم إلا إن أعماه العناد.  

منظورم از بیان این کلمه آن است که تفاوت آیه‌ی سوره‌ی دخان با آن‌چه که در سوره‌ی زخرف آمده است را بیان نمایم. در این آیه فقط «رسول مبین» نیامده بلکه «الحق و رسول مبین» آمده است و مقدار عددی آن از «جاءهم» محاسبه می‌شود. در سوره‌ی دخان کسی که به سویشان آمده فقط «رَسُولٌ مُّبِينٌ» بوده ولی در سوره‌ی زخرف آن‌چه که به سراغ‌شان آمده «الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُّبِينٌ» بوده است. حال، تکرار عبارت کجا است؟ از نظر خواننده‌ بدون درنظر گرفتن محاسبات، چه بسا (تکرار) رخ داده باشد ولی در مورد محاسبات چنین چیزی رخ نداده است و خواننده باید توجه داشته باشد که یک حرف می‌تواند تمام محاسبات را تغییر دهد. حرف «واو» که به کلمه‌ی «رسول مبین» اضافه شده است برای این که محاسبات را تغییر دهد کافی است و بنابراین برای این که «رَسُولٌ مُّبِينٌ» را با «وَ رَسُولٌ مُّبِينٌ» متمایز سازد ـ‌حداقل در بحث شمارش و محاسبه که موضوع سخن ما است‌ـ کفایت می‌کند؛ بنابراین چطور ممکن است کسی بگوید این عبارت تکرار شده است؟ مگر آن که عناد و خیره‌سری کورش ساخته باشد!

 

والمخاطب بالكلام يعد نفسه ممن اختص بالحساب والكلام جواب على سؤاله فالمفروض أنه يفهم.

مخاطب این سخنان خود را در علم شمارش، خبره قلمداد کرده است و این سخنان، پاسخی به پرسش او می‌باشد و فرض بر این است که او آن را می‌فهمد و درک می‌کند.

 

ولزيادة الفائدة تدبر الآيتين وما قبلها وبعدها، فالرسول المبين في سورة الزخرف ليس هو الرسول المبين في سورة الدخان، ولهذا أكدت على تمييز الرسول المبين في سورة الدخان، لاحظ أنه في سورة الزخرف يوجد كفر وإنكار واجهوا به الحق الذي جاء مع الرسول المبين: ﴿بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ*  وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ﴾([60])، بينما في سورة الدخان هناك التواء وتولي واجهوا به الرسول المبين: ﴿أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ * ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ﴾([61]).

برای درک بهتر، در این دو آیه و آیات قبل و بعد از آنها تدبّر نما. «رسول مبین» سوره‌ی زخرف، همان «رسول مبینِ» سوره‌ی دخان نیست. به همین دلیل بر تفاوت رسول مبین در سوره‌ی دخان تأکید ورزیده‌ام. ملاحظه کن که در سوره‌ی زخرف، کفر و انکار در برابر حقی که با رسول مبین می‌آید، مشاهده می‌شود: (و من اينان و پدران‌شان را از زندگی بهره‌مند کردم تا آنگاه که حق و فرستاده‌ای روشنگر به سويشان آمد * چون حق بر آنها آشکار شد گفتند: اين جادو است و ما به آن ايمان نمی‌آوريم)([62])  در حالی که در سوره‌ی دخان رویگردانی در هنگام مواجهه با «رسول مبین» دیده می‌شود: (کجا پند می‌پذيرند؟ حال آنکه چون فرستاده‌ای روشنگر بر آنها مبعوث شد * از او رويگردان شدند و گفتند: ديوانه‌ای است تعليم يافته است)([63]).

 

وعن الإمام الباقر (ع): (… ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار؛ لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم) ([64]).

از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمود: (.... برای مسلمان جایز نیست که از آن روی‌ برگرداند، و هر کس چنین کند از اهل آتش است چرا که او به حق فرا می‌خواند و به راه مستقیم دعوت می‌کند)([65]).

 

فالرسول المبين في سورة الزخرف جاء معه الحق وكفروا بالحق، أما الرسول المبين في سورة الدخان فهو يدعو للحق الذي جاء وكفروا به.

أحمد الحسن

بنابراین همراه «رسول مبینِ» سوره‌ی زخرف، حق آمده است و آنها به حق کُفر ورزیدند، ولی «رسول مبینِ» سوره‌ی دخان، به حقی که آمده و به آن کفر ورزیدند، دعوت می‌کند.

احمد الحسن

******


 

[52]- الدخان: 13.

[53] - دخان: 13.

[54]- الدخان: 13.

[55]- الزخرف: 29.

[56]- الحق والسداد: ج2.

[57] - دخان: 13.

[58] - زخرف: 29.

[59] - بیان حق و سداد: ج 2.

[60]- الزخرف: 29 – 30.

[61]- الدخان: 13 – 14.

[62] - زخرف: 29 و 30.

[63] - دخان: 13 و 14.

[64]- الغيبة – محمد بن إبراهيم النعماني: ص264.

[65] - غیبت نعمانی: ص 264.


 

پرسش ۳۰۷: «رسول مبین» در سوره‌ی دخان و «رسول مبین» در زخرف

سرفصل ها

همه