Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

 

المقدمة الثانية: في المواقيت

مقدمۀ دوم: وقت نمازها


والنظر في: مقاديرها، وأحكامها.

بحث در مورد زمان‌ها و احکام آن است:

 

أما الأول: فما بين زوال الشمس إلى غروبها وقت للظهر والعصر، وتختص الظهر من أوله بمقدار أدائها، وكذلك العصر من آخره، وما بينهما من الوقت مشترك. وكذا إذا غربت الشمس دخل وقت المغرب، وتختص من أوله بمقدار ثلاث ركعات، ثم تشاركها العشاء حتى ينتصف الليل للمختار والى طلوع الفجر للمضطر. وتختص العشاء من آخر الوقت بمقدار أربع ركعات. وما بين طلوع الفجر الثاني - المستطير في الأفق - إلى طلوع الشمس وقت للصبح.

وقت نمازهای واجب روزانه: وقت نماز ظهر و عصر، از زوال آفتاب تا غروب آن است. وقت مخصوص نماز ظهر، از آغاز زوال به‌اندازۀ خواندن آن([152]) می‌باشد، وقت مخصوص نماز عصر، به‌اندازۀ زمان اقامۀ آن تا غروب، و بین این دو زمان، وقت مشترک است.

همچنین با غروب خورشید وقت نماز مغرب شروع می‌شود، از اول غروب به مدت اقامۀ سه رکعت وقت مخصوص نماز مغرب است، سپس وقت مشترک نماز مغرب و عشا در حالت اختیار تا نیمه‌شب است ولی در حالت اضطرار تا طلوع فجر (اذان صبح) می‌باشد؛ و زمان مخصوص نماز عشا به‌اندازۀ خواندن چهار رکعت مانده به آخر وقت می‌باشد.([153]) بین طلوع فجر دوم -‌فجر منتشرشده در افق‌- تا طلوع خورشید، وقت نماز صبح است.([154])

 

ويعلم الزوال بزيادة الظل بعد نقصانه، والغروب باستتار القرص، وانتظار ذهاب الحمرة من المشرق أفضل لحصول الاطمئنان بسقوط القرص. وخير الأعمال الصلاة في أول وقتها، وصلاة العشاء الأفضل تأخيرها حتى ذهاب الحمرة المغربية وصلاة العصر ساعة أو ساعتين عن زوال الشمس بحسب طول النهار وقصره.

زوال آفتاب وقتی فهمیده می‌شود که سایۀ شاخص بعد از رسیدن به کمترین حدّ خود، شروع به زیادشدن کند. غروب نیز هنگام ناپدید شدن قرص خورشید است، اما بهتر است منتظر از بین رفتن سرخی افق از سمت مشرق بمانیم تا از ناپدید شدن خورشید اطمینان حاصل کنیم.

بهترین اعمال، نماز اوّل وقت است. بهتر است نماز عشا تا از بین رفتن سرخی افق در سمت مغرب به تأخیر انداخته شود، و بهتر است تأخیر نماز عصر با توجه به کوتاهی یا بلندی روز، یک یا دو ساعت بعد از زوال خورشید ‌باشد.

 

 

ووقت النوافل اليومية: للظهر من حين الزوال إلى نصف ساعة، وللعصر إلى ساعة ونصف أو ساعتين ونصف بحسب طول النهار، فإن خرج الوقت وقد تلبس من النافلة ولو بركعة زاحم بها الفريضة مخففة، وإن لم يكن صلى شيئاً بدأ بالفريضة ثم يأتي بالنافلة. ولا يجوز تقديمها على الزوال إلا يوم الجمعة. ويزاد في نافلتها أربع ركعات اثنتان منها للزوال. ونافلة المغرب بعدها إلى ذهاب الحمرة المغربية بمقدار أداء الفريضة، فإن بلغ بذلك ولم يكن صلى النافلة أجمع بدأ بالفريضة. وركعتان من جلوس بعد العشاء ، ويمتد وقتهما بامتداد وقت الفريضة، وينبغي أن يجعلهما خاتمة نوافله.

وقت نمازهای نافلۀ روزانه:

وقت نافلۀ ظهر، از اذان ظهر، به مدت نیم ساعت، و وقت نافلۀ نماز عصر با توجه به طول روز، یک‌ساعت‌و‌نیم یا دو‌ساعت‌و‌نیم (بعد از اذان ظهر) است. اگر شروع به خواندن نافله کرد و وقت آن تمام شد، حتی اگر یک‌رکعت خوانده باشد، نافله را به کوتاه‌ترین شکل، به اتمام برساند [و بعدازآن نماز واجبش را اقامه کند]؛ و اگر از نافله چیزی نخوانده بود، باید اول نماز واجب را بخواند و بعدازآن، نافله را به‌جا آورد. به‌جا آوردن نافلۀ ظهر قبل از اذان ظهر جایز نیست، مگر در روز جمعه. به نافله‌های ظهر و عصر روز جمعه چهار رکعت افزوده می‌شود، که دو رکعت از آن هنگام اذان ظهر خوانده می‌شود.([155])

وقت نافلۀ مغرب، بعد از نماز مغرب است تا زمانی که به مقدار خواندن نماز عشا تا ناپدید شدن سرخی سمت مغرب، وقت باقی‌مانده باشد.([156]) اگر سرخی از بین رفت و فرد شروع به خواندن نافله نکرده بود، ابتدا باید نماز واجب را ادا کند.

نافلۀ عشا (وُتَیرِه) دو رکعت است که بعد از نماز عشا و به حالت نشسته خوانده می‌شود، و وقتش تا آخر وقت نماز واجب (عشا) ادامه دارد، و نیکوست که این دو رکعت را پایان نافله‌هایش قرار دهد.

 

وصلاة الليل بعد انتصافه، وكلما قرب من الفجر كان أفضل. ولا يجوز تقديمها على الانتصاف إلا لمسافر يصده جده، أو شاب يمنعه رطوبة رأسه وقضاؤها أفضل، وآخر وقتها طلوع الفجر الثاني. فإن طلع ولم يكن تلبس منها بأربع بدأ بركعتي الفجر قبل الفريضة حتى تطلع الحمرة المشرقية، فيشتغل بالفريضة. وإن كان قد تلبس بأربع تممها مخففة ولو طلع الفجر. ووقت ركعتي الفجر بعد طلوع الفجر الأول، ويجوز أن يصليهما قبل ذلك، والأفضل إعادتهما بعده، ويمتد وقتهما حتى تطلع الحمرة، ثم تصير الفريضة أولى.

وقت نماز شب از نیمه‌شب شروع می‌شود و هر چه به فجر نزدیک‌تر باشد، بهتر است. خواندن نماز شب قبل از نیمه‌شب جایز نیست، مگر برای مسافری که به دلیل حرکت در شب نمی‌تواند آن را بعد از نیمه‌شب بخواند، یا جوانی که به دلیل خواب‌سنگین نتواند به‌موقع بیدار شود، گرچه قضای آن بهتر است. پایان وقت نماز نافلۀ شب، اذان صبح است.

اگر اذان صبح شود و چهار رکعت از نماز شب را خوانده باشد، نماز‌های نافلۀ شب را به‌طور مختصر به پایان می‌رساند گرچه اذان صبح را گفته باشند، ولی اگر کمتر از چهار رکعت خوانده باشد و اذان صبح شده باشد نافلۀ صبح و سپس نماز صبح را می‌خواند. وقت نافلۀ صبح، بعد از طلوع فجر اول (کاذب) است و قبل از طلوع فجر اول نیز خوانده می‌شود، ولی (اگر قبل از فجر اول خواند) تکرار آن مستحب است. وقت نافلۀ صبح تا آغاز سرخی افق([157]) ادامه دارد، و بعدازآن، اولویت با نماز صبح است.([158])

 

ويجوز أن يقضي الفرائض الخمس في كل وقت ما لم يتضيق وقت الفريضة الحاضرة، وكذا يصلي بقية الصلوات المفروضات، ويصلي النوافل ما لم يدخل وقت فريضة، وكذا قضاؤها.

خواندن قضای نمازهای یومیّه و سایر نمازهای واجب در هر زمان جایز است، به شرطی که باعث تنگی وقت نماز واجب کنونی نشود (این حکم در مورد سایر نمازهای واجب نیز برقرار است). نافله‌ها و قضای نافله‌ها را نیز می‌تواند در هرزمانی بخواند، به شرطی که وقت نماز واجب داخل نشده باشد.

 

وأما أحكامها، ففيه مسائل:

احکام وقت نماز

هشت مسئله:

 

الأولى: إذا حصل أحد الأعذار المانعة من الصلاة كالجنون والحيض، وقد مضى من الوقت مقدار الطهارة وأداء الفريضة وجب عليه قضاؤها، ويسقط القضاء إذا كان دون ذلك. ولو زال المانع فإن أدرك الطهارة وركعة من الفريضة لزمه أداؤها ويكون مؤدياً، ولو أهمل قضى. ولو أدرك قبل الغروب أو قبل الفجر إحدى الفريضتين لزمته تلك لا غير، وإن أدرك الطهارة وخمس ركعات قبل الغروب لزمته الفريضتان.

اول: هرگاه یکی از عذرهایی که مانع نماز هستند -‌مثل جنون و حیض‌- برایش پیش بیاید و قبل از پیش آمدن آن در‌حالی‌که به‌اندازۀ طهارت و خواندن نماز از وقت اذان گذشته باشد، واجب است [بعد از برطرف شدن عذر]، قضای نماز را به‌جا آورد و اگر به‌اندازۀ طهارت و نماز از اذان نگذشته باشد قضا ساقط می‌شود. اگر عذرش [که مانع نماز است، دقایقی]  قبل از اتمام وقت نماز برطرف شود و به‌اندازۀ طهارت و خواندن یک‌رکعت از نماز وقت داشته باشد، باید نماز را به نیت ادا به‌جا آورد، و اگر کوتاهی کند([159]) باید بعداً قضایش را به‌جا آورد.

اگر دقایقی قبل از غروب (برای نماز ظهر و عصر) یا قبل از فجر (برای نماز مغرب و عشا) عذرش برطرف شود و فقط به‌اندازۀ طهارت([160]) و اقامۀ یکی از دونماز وقت داشت، باید همان نمازی که وقت مخصوصش است را بخواند؛([161]) و اگر قبل از غروب به‌اندازۀ طهارت و پنج رکعت نماز وقت داشت، باید هر دونماز (ظهر و عصر) را بخواند.([162])

 

الثانية: الصبي المتطوع بوظيفة الوقت، إذا بلغ بما لا يبطل الطهارة والوقت باق استأنف، وإن بقي من الوقت دون الركعة بنى على نافلته، ولا يجدد نية الفرض.

دوم: نوجوانی که (قبل از بلوغ) نمازهایش را [به نیت استحباب] داوطلبانه سر وقت می‌خوانده، اگر با موردی که طهارت را باطل نمی‌کند، بالغ شود [مثلاً پانزده سال یا نه سالش کامل شود] و وقت نماز باقی‌مانده باشد، نمازش را دوباره [به نیت وجوب] بخواند، ولی اگر از وقت نماز کمتر از یک‌رکعت مانده باشد بر همان نیت مستحب که داشته است باقی بماند و تجدید نیت به نماز واجب نکند.

 

الثالثة: إذا كان له طريق إلى العلم بالوقت لم يجز له التعويل على الظن، فإن فقد العلم اجتهد، فإن غلب على ظنه دخول الوقت صلى فإن انكشف له فساد الظن قبل دخول الوقت استأنف، وإن كان الوقت دخل وهو متلبس ولو قبل التسليم لم يعد. ولو صلى قبل الوقت عامداً أو جاهلاً أو ناسياً كانت صلاته باطلة.

سوم: اگر انسان راهی داشته باشد که نسبت به‌وقت نماز یقین پیدا کند نمی‌تواند به ظن و گمان خود اکتفا نماید، اما اگر نتوانست نسبت به‌وقت نماز یقین پیدا کند باید کوشش نماید [تا نسبت به‌وقت نماز یقین یابد]؛ اگر ظن و گمان غالب برایش پدید آمد که وقت داخل شده است، نماز را ­بخواند؛ و اگر پیش‌از‌آنکه وقت داخل شود، فهمید که ظن و گمانش اشتباه بوده و هنوز وقت نماز نبوده است، [دو حالت دارد] اگر قبل از اینکه وقت نماز شود، نمازش تمام شد، باید بعد از اینکه وقتش شد نماز را دوباره بخواند؛ اما اگر وقت داخل شد و هنوز نمازش تمام نشده بود، حتی اگر فقط سلام نماز باقی‌مانده باشد، نیاز نیست نماز را دوباره بخواند.

اگر کسی قبل از داخل شدن وقت نماز، عمداً یا نادانسته یا به سبب فراموشی نماز بخواند، نمازش باطل است.([163])

 

الرابعة: الفرائض اليومية مرتبة في القضاء بالنسبة لليوم الواحد، فلو دخل في فريضة فذكر أن عليه سابقة من نفس اليوم عدل بنيته ما دام العدول ممكناً، وإلا أستأنف المرتبة. أما بالنسبة ليومين مختلفين فلا يشترط الترتيب في القضاء، فله أن يقضي صلاة الصبح ليوم قبل أن يقضي الظهر ليوم سبقه.

چهارم: در به‌جا آوردن نمازهای قضای یک روز، باید ترتیب را رعایت کرد، یعنی اگر خواندن یک نماز واجب را شروع کرد و به یاد آورد که نماز واجب قبل از آن را (که مربوط به همین روز بوده است) نخوانده است، تا وقتی‌که امکان برگشت وجود داشته باشد، باید از نیت خود به نیت نماز قبل بازگردد وگرنه باید [نماز قضاشده] مُترتِّب [بر نماز حاضر] را از نو بخواند.([164])

اما در قضای نمازهای دو روز مختلف ترتیب لازم نیست و مثلاً می‌توان نماز صبح یک روز را قبل از به‌جا آوردن قضای نماز ظهر روز قبل از آن به‌جا آورد.

 

الخامسة: لا تكره النوافل المبتدأة عند طلوع الشمس، وعند غروبها، وعند قيامها، وبعد صلاة الصبح، وبعد صلاة العصر.

پنجم: اقامۀ نوافل مبتدئه([165

]) هنگام طلوع خورشید و غروب و در طول روز و بعد از نماز صبح و عصر، مکروه نیست.

 

السادسة: ما يفوت من النوافل ليلاً يستحب تعجيله ولو في النهار، وما يفوت نهاراً يستحب تعجيله ولو ليلاً، ولا ينتظر بها النهار.

ششم: مستحب است نوافلی را که در شب انجام نداده است، هر‌چه سریع­تر به‌جا آورد، هرچند که در روز باشد و نوافل روز را هر‌چه سریع­تر به‌جا آورد، هرچند در شب باشد و منتظر روز نماند.

 

السابعة: الأفضل في كل صلاة أن يؤتى بها في أول وقتها، إلا المغرب والعشاء لمن أفاض من عرفات، فإن تأخيرها إلى المزدلفة أولى ولو صار إلى ربع الليل. والعشاء الأفضل تأخيرها حتى يسقط الشفق الأحمر. والمتنفل يؤخر الظهر والعصر حتى يأتي بنافلتهما. والمستحاضة تؤخر الظهر والمغرب.

هفتم: به‌جا آوردن همۀ نمازها در اول وقت بهتر است، به‌جز نماز مغرب و عشای کسی که از عرفات (به سمت مزدلفه) به راه افتاده، که تأخیر انداختن آن تا وقتی به مزدلفه برسد بهتر است، هرچند که یک‌چهارم شب نیز گذشته باشد.

همچنین مستحب است نماز عشا را تا ناپدید شدن سرخی مغربی([166]) به تأخیر بیندازد. کسی که نافله می­خواند نیز نماز ظهر و عصر را تا اقامۀ نوافل به تأخیر اندازد. همچنین زن مستحاضه نماز ظهر و مغرب را به تأخیر ­اندازد.([167])

 

الثامنة: لو ظن أنه صلى الظهر فاشتغل بالعصر، فإن ذكر وهو فيها عدل بنيته، وإن لم يذكر حتى فرغ فإن كان قد صلى في أول وقت الظهر عاد بعد أن يصلي الظهر، وإن كان في الوقت المشترك أو دخل وهو فيها أجزأته وأتى بالظهر.

هشتم: اگر به گمان اینکه نماز ظهرش را خوانده است نماز عصر را شروع کند، سپس در حال خواندن نماز عصر به یاد آورد که نماز ظهر را نخوانده است، نیت خود را به نماز ظهر تغییر دهد؛ و اگر به یاد نیاورد و نماز عصر خود را تمام کرد، [دو حالت پیش می­آید]: یا اقامۀ نماز عصر در اول وقت ظهر (وقت مخصوص ظهر) بوده است، که نمازش باطل است و باید نماز ظهر و سپس عصر را بخواند، و یا اینکه تمام یا بخشی از نماز در وقت مشترک دو نماز بوده است که در این حالت نماز عصر خوانده‌شده صحیح است و فقط نماز ظهر خود را به‌جا می‌آورد.




[152]- یعنی اقامۀ چهار رکعت در حضر و یا دو رکعت در سفر. (مترجم)

[153]- نیمه‌شب شرعی، وسط وقت بین غروب آفتاب و طلوع فجر (اذان صبح) می‌باشد؛ مثلاً اگر غروب خورشید ساعت 6 عصر و اذان صبح ساعت 5 باشد، فاصلۀ مابین آن دو، یازده ساعت است، نصف این مقدار که همان پنج ساعت و نیم است را به‌وقت غروب اضافه می‌کنیم (می‌شود 5/5+6) درنتیجه، نیمه‌شب می‌شود ساعت یازده‌و‌نیم. حال اگر کسی در حالت اختیار بود، وقت مختص نماز عشایش به‌اندازۀ خواندن یک نماز عشا تا نیمه‌شب شرعی می‌باشد، اما اگر در حال اضطرار بود، تا طلوع فجر برای خواندن نماز عشا وقت دارد و وقت مختص نماز عشایش به‌اندازۀ خواندن یک نماز عشا تا طلوع فجر است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 14)

[154] - فجر دوم آن است که در افق منتشرشده و به آن متصل است و به آن فجر صادق نیز می­گویند، زیرا هر‌کس آن را ببیند، می­فهمد که پس‌ازآن صبح خواهد بود، اما فجر اول این‌گونه نیست، بلکه روشنی‌ای است که در آسمان به‌طرف بالا منتشرشده است ولی به افق متصل نیست و به آن فجر کاذب می‌گویند، زیرا بعدازآن دوباره تاریکی برمی‌گردد. برای تشخیص فجر صادق به ترتیب، به یکی از این سه‌راه عمل می­کنیم: اگر ممکن بود، از روی پخش شدن و انتشار روشنایی در افق به‌صورت متصل، می­فهمیم که طلوع فجر صادق اتفاق افتاده است و اگر نشد، زمانی را که خورشید در 19 درجه زیر افق قرار دارد، فجر محاسبه می‌شود و اگر این راه هم نشد، 90 دقیقه قبل از سر زدن آفتاب، وقت فجر صادق می‌باشد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 14)

[155] - برای اطلاع از کیفیت بیست رکعت نافله ظهر و عصر جمعه، به مبحث آداب نماز جمعه مراجعه شود. (مترجم)

[156] - مثلاً ناپدید شدن سرخی سمت افق ساعت 19:00 می‌باشد و برای خواندن نماز عشا 5 دقیقه نیاز باشد، در این صورت بعد از خواندن نماز مغرب تا 18:55 برای خواندن نافلۀ مغرب وقت دارد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 17)

[157] - به سرخى پدید آمده در طرف شرق افق قبل از طلوع آفتاب، حُمرۀ مَشرقیه می‌گویند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 18)

[158] - اگر حمرۀ مشرقیه طلوع کرد، ابتدا نماز فریضه را می‌خواند، بعد از فریضه، اگر هنوز خورشید طلوع نکرده بود نافله را به نیت ادا می‌خواند و اگر خورشید طلوع کرده بود و خواست نافله را به‌جا آورد، به نیت قضا می‌خواند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 18)

1- یعنی سریع نماز را نخواند و وقت تمام شود. (مترجم)

1- منظور از طهارت وضو، غسل یا تیمّم است. (مترجم)

[161]- یعنی باید فقط عصر را بخواند، یا اگر قبل اذان صبح بود، فقط عشا را بخواند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 21)

3- اگر قبل از اذان صبح بود و به‌اندازۀ طهارت و چهار رکعت وقت داشت، بازهم باید هر دو نماز (مغرب و عشا) را بخواند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 21)

[163] - اگر با شنیدن اذان نماز بخواند و بعد بفهمد هنوز وقت داخل نشده است، باید دوباره نمازش را بخواند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 22)

[164]- مثلاً اگر فردی شروع به خواندن نماز ظهر کرد و به یاد آورد که نماز صبح آن روز را نخوانده است، تا وقتی وارد رکعت سوم نشده است وقت دارد به نیت نماز صبح قضا شدۀ خود عدول کند، اما در رکعت سوم به بعد، دیگر این عدول ممکن نیست، در اینجا نماز ظهر را کامل کرده، سپس قضای صبح را به‌جا می‌آورد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 23)

1- نوافلی که دارای زمان و کیفیت خاصی نیستند و تنها برای نزدیکی به خداوند خوانده می‌شود. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء دوم، صلاة: ص 23)

[166]- شَفَق حُمرۀ مغربیه، سرخی پدید آمده‏ در افق غربی پس از غروب آفتاب است. (مترجم)

3- زن مستحاضه­ای که غسل‌کردن بر او واجب است، نماز ظهر را تا آخر وقتش به تأخیر می­اندازد، تا بین آن و نماز عصر با یک غسل جمع نماید، همچنین نماز مغرب را تا آخر وقتش به تأخیر می­اندازد تا بین نماز مغرب و عشا با یک غسل جمع کند. (مترجم)

مقدمۀ دوم: وقت نمازها

سرفصل ها

همه