Logo
دانلود فایل متنی

النقطة الأولى: 

في وجوب الخمس

محور اوّل:

در واجب بودن خمس


 

لا إشكال في وجوب الخمس، وهو فريضة إلهية كوجوب الصلاة والصيام والحج وسائر الفرائض الإلهية الأخرى. 

در واجب بودم خمس اشکالی وجود ندارد و خمس واجبی است الهی، مانند واجب بودن نماز، روزه، حج و سایر موارد.


 

قال تعالى: ﴿وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللّهِ ...﴾().

حق تعالی می‌فرماید: ﴿(و بدانيد که هرگاه چيزی به غنيمت گرفتيد خمس آن از آنِ خدا و پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و مسکينان و در راه‌ماندگان است، اگر به خدا ایمان آورده‌اید...)﴾؛().


 

وليس بوسع أحد صرف الآية إلى غنائم الحرب فقط ()، إذ عدل القرآن وترجمانه لديهم القول الفصل في ذلك، وقد قالوا (علیهم السلام) بشمول الغنيمة لكل ما يكسبه الإنسان ويغنمه من فوائد، فقد ورد في صحيحة علي بن مهزيار عن الإمام الجواد ع: (فأما الغنائم والفوائد فهي واجبة عليهم في كل عام، قال الله تعالى: (واعلموا أنما غنمتم) الآية، فالغنائم والفوائد - يرحمك الله - فهي الغنيمة يغنمها المرء، والفائدة يفيدها) ().

هیچکس نمی‌تواند این آیه را فقط مربوط به غنایم جنگ بداند() در حالیکه فصلالخطاب و سخن نهایی دربارۀ آن، تنها نزد همتای قرآن و بازگوکنندۀ آن می‌باشد و ایشان (علیهم السلام) فرموده‌اند که غنیمت هر آنچه را که انسان به دست آورد و هر سودی را که به دست ‌آورد شامل می‌شود. در صحیحۀ علیبن مهزیار از امام جواد ع  نقل شده است: (امّا در مورد غنائم و فواید، بر مردم لازم است که در هر سال خمس آن را بدهند. حق تعالی می‌فرماید: ﴿(و بدانيد هرگاه چيزی به غنيمت گرفتيد)﴾؛  پس غنایم و فواید ـ‌خدا تو را بیامرزد‌ـ بهره‌‌ای است كه انسان به چنگ می‌آورد و سودی است كه به او می‌رسد).()


 

وفي الرضوي: (وقال جل وعلا: (واعلموا أنما غنمتم) الآية، فتطوّل بذلك علينا امتناناً منه ورحمة ..... وكل ما أفاده الناس فهو غنيمة، لا فرق بين الكنوز والمعادن والغوص ومال الفيء الذي لم يختلف فيه، وما ادعي فيه الرخصة، وهو ربح التجارة وغلة الضيعة وسائر الفوائد من المكاسب والصناعات والمواريث وغيرها، لأن الجميع غنيمة وفائدة) ().

و در فقه رضوی آمده است: (و خداوند بزرگ و بلند مرتبه می‌فرماید: ﴿(و بدانيد هرگاه چيزی به غنيمت گرفتيد)﴾؛  پس با آن از روی رحمت و منّت خود بر ما فضل و کرم فرمود... . و هر چه مردم به دست آورند غنیمت به شمار می‌آید، خواه گنج باشد یا معادن یا از غوّاصی در دریا به دست آید یا اموالی باشد كه بدون جنگ از کفّار بهدستآمدهاست ـ‌که اختلافی در آن نیست‌ـ و هرآنچه را كه ادّعا كرده‌اند خمسی ندارد ـ‌مثل سود بازرگانی، محصولات كشتزارها و باغ‌ها و دیگر در آمدهای بازرگانی و صنعتی و ارث و چیزهای دیگر‌ـ زیرا همة اینها غنیمت و سود و بهره محسوب می‌شود).()


 

وقال تعالى: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ﴾()، فالآية في الخمس أيضاً، والصلاة عليهم: أي الدعاء لهم.

و حق تعالی می‌فرماید: ﴿(از اموال آنها صدقه‌ای بستان تا آنها را با آن پاک و منزّه سازی، و براي آنها دعا کن زيرا دعای تو مايۀ آرامشی برای آن‌ها است)﴾؛(). پس این آیه نیز در مورد خمس است و عبارت (الصلاه علیهم) یعنی (دعا برای آنان).


 

فقد كتب الإمام أبو جعفر الجواد ع إلى علي بن مهزيار، وكان مما كتب له: (... إن موالي أسأل الله صلاحهم أو بعضهم قصروا فيما يجب عليهم، فعلمت ذلك وأحببت أن أطهرهم وأزكيهم بما فعلت في عامي هذا من الخمس، قال الله تعالى: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ...﴾) ().

امام ابوجعفر جواد ع به علیبن مهزیار نامه‌ای نوشت که از جملۀ آن است: (... همانا دوستان (شیعیان) من ـ‌كه از خداوند صلاح آنها را خواهانم‌ـ یا برخی از آنها در پرداخت آنچه بر آنها واجب شده است كوتاهی كرده‏اند و من از آن اطّلاع پیدا كرده‌ام. پس بر آن شدم تا آنها را با کاری كه در خصوص خمس در این سال اجرا كردم پاک و تزکیه نمایم) که  حق تعالی می‌فرماید: ﴿(از اموال آنها صدقه‌ای بستان تا آنها را با آن پاک و منزّه سازی، و براي آنها دعا کن زيرا دعای تو مايۀ آرامشی برای آنها است، و خداوند شنوا و دانا است)؛.()


 

فالخمس إذن يخص الإمام المعصوم ع والحجة على الخلق في كل زمان وهم أوصياؤه لهم أن يضعوه حيث يشاءون. 

بنابراین خمس به امام معصوم ع و حجّت بر خلق در هر زمان ـ‌که اوصیای وی هستند‌ـ اختصاص دارد و آنان حق دارند که آنرا هر جا بخواهند قرار دهند (و هرگونه بخواهند مصرف کنند).


 

عن عبد الله بن سنان، عن أبي عبد الله ع، قال: (على كل امرئ غنم أو اكتسب الخمس مما أصاب لفاطمة ولمن يلي أمرها من بعدها من ذريتها الحجج على الناس، فذلك لهم خاصة، يضعونه حيث شاءوا، وحرم عليهم الصدقة، حتى الخياط يخيط قميصاً بخمسة دوانيق فلنا منه دانق، إلا من أحللناه من شيعتنا، لتطيب لهم به الولادة) ().

عبداللهبن سنان از امام صادق ع نقل می‌کند که ایشان فرمود: (هر کسی که غنیمت یا درآمدى به دست آورد باید خمسش را به فاطمه‏ (علیها السلام) و هر کسی که پس از او از فرزندانش ولیّ امرش و حجّت خدا بر مردم است بپردازد، و این سهم خاص آنان است و در هرجا كه بخواهند قرار می‌دهند و صدقه بر آنان حرام شده است؛ حتّی اگر ‏خیاطی پیراهنی را به پنج درهم بدوزد یک درهم از آن برای ما خواهد بود مگر اینکه آن را بر شیعیان حلال سازیم تا فرزندان آنان پاک به دنیا آیند).()


 

فللمعصوم ع وضع الخمس حيث شاء، وله أيضاً تحليل من شاء منه بعد أن كان حقه المفروض من الله على عباده، وهذا ما أوضحته نصوص كثيرة لست بصدد استقصائها وذكرها، وأكتفي بنقل ما ورد في نص التوقيع الشريف الصادر من الإمام المهدي ع لإسحاق بن يعقوب عن طريق السفير الثاني محمد بن عثمان العمري، إذ ورد فيه : ( ... وأما المتلبسون بأموالنا فمن استحل منها شيئاً فأكله فإنما يأكل النيران. وأما الخمس فقد أبيح لشيعتنا وجعلوا منه في حل إلى وقت ظهور أمرنا لتطيب ولادتهم ولا تخبث ...) ().

پس معصوم ع به هر شکل که بخواهد خمس را مصرف می‌کند و نیز با وجود آنکه خمس حقّ فرض شده و واجبِ وی از سوی خدا بر بندگان است، می‌تواند آنرا برای هر کسی که بخواهد حلال کند و این مطلب را متون بیان کرده‌اند که درصدد برشمردن و ذکر آنها نیستم و تنها به نقل آنچه در توقیعِ شریفِ صادر شده از امام مهدی ع به اسحاقبن یعقوب از طریق سفیر دوّم ـ‌محمد بن عثمان عمری آمده است‌ـ اکتفا می‌کنم؛ به این قرار: (... و امّا در مورد آنان كه اموال ما را با اموال خودشان درمی‌آمیزند؛ پس هر کس که از آن چیزی را حلال نماید و بخورد، جز این نیست که آتش خورده‏ است، و اما خمس بر شیعیان ما مباح و تا ظهور امرِ ما بر ایشان حلال شد  تا ولادت ایشان پاكیزه باشد و خبیث و آلوده نباشد...).()


 

ومنه يعرف أن جناية التلبس واستحلال فقهاء الضلالة لأموال آل محمد (علیهم السلام) واضحة للعيان جداً فكيف ستكون المصيبة إذن إذا علم الإنسان أنهم يقاتلون إمامهم المغيب بمحاربتهم لدعوته التي ابتدأت بإرساله لوصيه ويمانيه أحمد الحسن، وبأمواله التي استحلوها ظلماً ؟!!

از این توقیع شریف فهمیده می‌شود که جرم و گناه چپاول و حلال کردن اموال آل محمد (علیهم السلام) توسّط فقهای گمراه برای عموم بسیار واضح و روشن است. حال چه مصیبت بزرگی خواهد بود اگر انسان بداند که آنها با امام مُغیَّبِ خود (غایب شده توسط دیگران) با ستیز با دعوتش ـ‌که با فرستادن وصی و یمانى‌اش احمدالحسن ع آغاز شده است‌ـ آن هم به وسیلۀ اموال امامشان ـ‌که ظالمانه برای خود حلال شمرده‌اند‌ـ به نبرد پرداخته‌اند؟!


 

على أنّ لصاحب الخمس موقفاً يوم القيامة يطالب فيه بحقه، وسيكون يوماً شديداً على الجاحدين والمانعين صاحب الحق حقه الإلهي، فما بالك بالآكل له عدواناً !! عن محمد بن مسلم، عن أحدهما عليهما السلام، قال: (إن أشد ما فيه الناس يوم القيامة أن يقوم صاحب الخمس فيقول: يا رب خمسي، وقد طيبنا لشيعتنا لتطيب ولادتهم ولتزكو ولادتهم) ().

این در حالی است که صاحب خمس در روز قیامت مُوقِف و ایستگاهی دارد که در آن حقِّ خود را مطالبه می‌کند و روز سختی بر انکارکنندگان (کسانی که با وجود دانستن حق، آن را انکار می‌کنند) و منعکنندگان حقِّ الهیِ صاحبِ حق خواهد بود، چه برسد به کسی که آنرا به عداوت و دشمنی می‌خورد!!! محمدبن مسلم از یکی از دو امام باقر و صادق (علیهما السلام)  روایت می‌کند: (سخت‌ترین شرایط برای مردم در روز قیامت این است كه صاحب خمس برخیزد و بگوید: پروردگارا خمس من؟ ما خمس را برای شیعیان مباح ساختیم تا ولادتشان پاک و طاهر گردد).()


 

وينبغي للمؤمن الالتفات إلى أن إعطاء الخمس لأهله المعينين نفع يعود على المؤمن نفسه دون من سواه، فمَنْ من المؤمنين مستغنٍ عن التطهير والتزكية - بنص الكتاب - الحاصلة بأخذ الإمام منه الخمس، فله سبحانه الفضل الكبير ولهم صلوات ربي عليهم المنّة علينا.

شایسته است مؤمن توجه داشته باشد که پرداختن خمس به اهل معیّن شده‌اش سودی است که به خود مؤمن برمی‌گردد نه به کس دیگر. کدام یک از مؤمنان از تطهیر و تزکیه ـ‌طبق نص و متن قرآن‌ با دریافت خمس توسّط امام از مؤمن‌ حاصل می‌شود‌ـ بی‌نیاز است؟ پس این فضل بزرگی از جانب خداوند و منّتی از سوی آنان ـ‌صلوات و درود خداوند بر آنان‌ـ بر ما است.


 

عن أبي عبد الله ع: (من زعم أن الإمام يحتاج إلى ما في أيدي الناس فهو كافر، إنما الناس يحتاجون أن يقبل منهم الإمام، قال الله عز وجل: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا﴾) ().

از اباعبدالله امام صادق ع  روایت شده است: (هر کس بپندارد که امام به آنچه در دست مردم است محتاج است وِی کافر است، این مردم هستند که نیاز دارند تا امام از آنها بپذیرد. خداوند عزوجل می‌فرماید: ﴿(از اموال آنها صدقه‌ای بستان تا آنها را با آن پاک و منزّه سازی)﴾؛.()


 

وما لوحظ من قبيح صنيع وكلاء مرجعية فقهاء آخر الزمان التي لا تكاد تخفى على أحد لحري بالتأمل، ورغم أنّ أسباب خيانتهم لدين الله كثيرة والجريمة كبيرة لا تحيط بها أسطر هذه الرسالة المختصرة والمعقودة لتوضيح مهمات مسائل الخمس، إلا أني أنبه من يخاف الله وأؤشر له على أحد أسباب التحلل الأخلاقي في مكاتب المرجعية ووكلائها وبعض أتباعهم، وهو بكل وضوح أكل مال الخمس بلا وجه حق.

و آنچه از عمل قبیح وُکلای مرجعیّت فقهای آخرالزّمان ـ‌که بر کسی پوشیده نیست‌ـ ملاحظه شده، شایستۀ تأمّل است. علیرغم اینکه دلایل خیانت آنان به دین خدا بسیار و جرم نیز بزرگ است ‌ـ‌به حدّی که سطرهاى این مختصر رساله که محدود به توضیح مسایل مهم خمس است آنرا در بر نمی‌گیرد‌ـ ولی من کسی را که از خدا می‌ترسد هوشیار می‌سازم و برای وی به یکی از دلایل فساد اخلاقی در دفاتر مرجعیّت و وکلای آنها و بعضی از پیروان آنان اشاره‌ای می‌کنم و آن ـ‌با وضوح کامل‌ـ خوردن مال خمس بی هیچ صورت حقّی است.


 

عن ضريس الكناسي، قال: قال أبو عبد الله ع: (من أين دخل على الناس الزنا ؟ قلت: لا أدري جعلت فداك، قال: من قبل خمسنا أهل البيت، إلا شيعتنا الأطيبين، فإنه محلل لهم لميلادهم) ().

ضریس کناسی از اباعبدالله امام صادق ع نقل می‌کند که ایشان فرمود: (چگونه زنا بر مردم وارد شده است؟) عرض كردم: نمى‌دانم، فدایت گـردم. فرمود: (از راه خمس ما اهلبیت (كه نمى‌پردازند) مگر شیعیان پاک‌ ما که خمس برای آنها برای هنگام تولدشان حلال است).()


 

والحمد لله رب العالمين على نعمة الهداية والولاية.

و سپاس خدایی که پروردگار جهانیان است، برای نعمت هدایت و ولایت!

 

محور اوّل: در واجب بودن خمس

سرفصل ها

همه