Logo
دانلود فایل متنی

 

البيع والشراء والرهن والشركة

خریدوفروش، رهن و شرکت

 

س١٧١/ البيع على المكشوف وهي عملية بيع تقدمها بعض شركات الوساطة عن طريق الانترنت، أي أن يربح البائعون على المكشوف عند تراجع سعر الأسهم. على سبيل المثال: إذا اعتقد مستثمر أن سهم شركة س (سهم س) قد تم تقييمه بأعلى من قيمته الحقيقية عند مستوى ١٥ دولار وبأن السعر سيتراجع، فيمكنه النقر فوق زر "بيع على المكشوف" لفتح صفقة بيع على المكشوف على سهم س. وإذا تراجع سعر السهم إلى ١٠ دولار، يربح المستثمر ٥ دولارات عن كل سهم. لكن إذا ارتفع سعر السهم إلى ٢٠ دولار سيخسر المستثمر ٥ دولارات على كل سهم.

پرسش ۱۷۱:

پیش‌فروش، فرآیند فروشی است که برخی شرکت‌های (تجاری) واسط بر بستر اینترنت انجام می‌دهند که در آن، فروشندگان هنگام پایین آمدن قیمت سهام سود می‌برند.

به‌عنوان‌مثال اگر سرمایه‌گذاری تصور کند سهام شرکت س (سهم س) بالاتر از قیمت واقعی‌اش مثلاً حدود ۱۵ دلار برآورد شده است و اینکه قیمت آن پایین خواهد آمد، می‌تواند بر اساس شرایط «پیش‌فروش» قرارداد فروش سهام س را آغاز نماید. حال اگر قیمت  سهام به ۱۰ دلار کاهش یابد، سرمایه‌گذار 5 دلار سود خواهد نمود ولی اگر قیمت سهام به ۲۰ دلار افزایش یابد، سرمایه‌گذار 5 دلار به ازای هر سهم ضرر خواهد نمود.

 

ج/ يجوز.

پاسخ:

جایز است.

 

س١٧٢/ ما حكم التجارة بالذهب والنفط وبورصات النقد والأسهم وتجارة عقود الآجل والفروقات وغيرها، وكلها تتم عن طريق الإنترنت من خلال شركات وساطة توفر لك خدمة الاتجار بهذه الأمور؟

پرسش ۱۷۲:

حکم تجارت طلا، نفت، بورس نقد و سهام، معاملات مدت‌دار و آتی، و نظایر آن‌که همگی بر بستر اینترنت و از طریق شرکت‌های واسطه‌ای که خدمات تجاری این امور را ارائه می‌دهند انجام می‌شود، چیست؟

 

ج/ يجوز.

پاسخ:

جایز است.

 

س١٧٣/ شخص اشترى كمية ذهب بسعر ستة عشر مليون وباعه على آخر بتسعة عشر وبالأقساط، يزعم أن هذا نفس ربح الحاضر، فهل هذا جائز؟

پرسش ۱۷۳:

شخصی مقداری طلا به قیمت شانزده میلیون خریداری کرد و به شخصی دیگر به قیمت نوزده میلیون به‌صورت اقساط فروخته است و چنین می‌پندارد که این مبلغ، همان سود کنونی است. آیا این کار جایز است؟

 

ج/ لا إشكال في مقدار الربح طالما أنه لم يتجاوز معدل سعر السلعة في السوق.

پاسخ:

اشکالی در مقدار سود نیست تا زمانی که از میانگین قیمت کالا در بازار تجاوز نکند.

 

س١٧٤/ ما حكم بضاعة تم شراؤها ثم اكتشف فيما بعد أنها مسروقة، كيف يجب التصرف بها، هل يجوز الاستمرار في استخدامها، وهل يجب التوقف عن التعامل مع البائع مرة أخرى، هل يجب إبلاغ المسؤولين أن البضاعة مسروقة؟ اشتريت أشرطة فيديو اكتشفت فيما بعد أنها مقرصنة.

پرسش ۱۷۴:

کالایی خریداری و سپس مشخص‌شده که دزدی است. حکمش چیست؟ چگونه می‌توان در آن دخل و تصرف کرد؟ آیا می‌توان به استفاده از آن ادامه داد؟ و آیا نباید بار دیگر با آن فروشنده معامله کرد؟ آیا اطلاع‌رسانی به مسؤولین دربارۀ این کالای دزدی واجب است؟ فیلم‌هایی خریداری کرده بودم که بعداً مشخص شد دزدی هستند.

 

ج/ إذا كان يمكن إعادة المسروق إلى صاحبه يُعاد له، وإن لم يمكن إعادته يُعمل بالممكن كأن يُتصدق نيابة عن المالك أو يُدعى له. ولا يجب الامتناع عن التعامل مع البائع ولا يجب الإبلاغ.

پاسخ:

اگر بازگرداندن مال دزدی به صاحبش امکان‌پذیر باشد به او بازگردانده می‌شود و اگر امکان بازگرداندن آن وجود نداشته باشد کاری که امکان‌پذیر است به انجام می‌رسد، مانند اینکه به نیابت از مالک صدقه داده یا برای او دعا شود. امتناع از معامله با فروشنده واجب نیست و اطلاع‌رسانی نیز واجب نیست.

 

س١٧٥/ أريد أن اسأل عن الحكم الشرعي لمعاملتين عقاريتين:

پرسش۱۷۵:

از حکم شرعی دربارۀ دو نوع معاملۀ ملکی سؤال دارم:

 

١/ ما يسمى بالرهينة: وهو أن يقوم المكتري بقرض صاحب المنزل مبلغاً مالياً معيناً على أن يكري له المنزل بثمن يكون صغيراً بالنسبة لثمن الكراء العادي، بعد انتهاء مدة الكراء يرجع له المال الذي أقرضه في الأول؟

۱- رهن: به این شکل که مستأجر مبلغی معین را به صاحب‌خانه قرض می‌دهد تا آن خانه را با قیمتی کمتر از کرایۀ عادی به او اجاره دهد و بعد از پایان یافتن مدت اجاره صاحب‌خانه مبلغی را که قرض گرفته است بازمی‌گرداند.

 

ج١/ يجوز.

پاسخ ۱:

جایز است.

 

٢/ ما يسمى بالساروت: يقوم فيه مكتري قديم للمنزل (ويكون يكتري بثمن صغير جداً بالمقارنة مع ثمن الكراء العادي لأنه اكتراه من زمن بعيد) ببيع كرائه إلى مكتري جديد بثمن يكون غالباً خمس ثمن المنزل؛ إما بإعلام صاحب المنزل أو لا، والكراء يكون مفتوحاً في الوقت بنفس ثمن الكراء السابق؟

۲- ساروت: مستأجر قدیمی یک‌خانه (که به قیمت بسیار پایین‌تر نسبت به کرایۀ عادی کرایه کرده چون زمان زیادی است که آن خانه را کرایه کرده است) اجاره‌اش را به مستأجری جدید به قیمتی که معمولاً یک‌پنجم قیمت خانه است می‌فروشد و این مطلب را یا به اطلاع صاحب‌خانه می‌رساند و یا نمی‌رساند و اجاره‌بها به همان مبلغ اجارۀ قبلی باقی می‌ماند.

 

ج٢/ إن كان المؤجر القديم كان قد دفع مبلغاً معيناً لصاحب البيت لقاء أن يجري عقد الإيجار معه مقابل مبلغ ثابت لا يتغير فعندها يكون له بيع حقه في البيت، أما إن كان مجرد مؤجر قديم فليس له حق.

پاسخ ۲:

اگر مستأجر قدیمی مبلغ معینی به صاحب‌خانه داده باشد تا قرارداد اجاره در مقابل مبلغ ثابتی که تغییر نمی‌کند در اختیار او باشد، در این صورت می‌تواند حق خود در مورد این خانه را بفروشد، اما به صِرف اینکه او مستأجری قدیمی است چنین حقی برایش وجود نخواهد داشت.

 

س١٧٦/ يوجد موقع على الانترنت للاشتراك بالبورصة العالمية الانترنيتية حيث يتم التداول انترنيتياً بالذهب والنفط والعملات، ويتم الاشتراك بالموقع من خلال أن يدفع المشترك اشتراك أقل شيء ٣٠٠ دولار ويدخل بالموقع، فاشتركت من دون أن أعرف حلية أو حرمة الاشتراك به فكل توقعي أنه حلال ولكن أخبرني أحد الأخوة الأنصار أنه حرام.

https://financikalive.tradenetworks....heme=Financika

ولكن هل يمكنني أن أتعامل معهم إلى أن أحصل على مالي الذي اشتركت به؟

پرسش ۱۷۶:

در اینترنت وب‌سایتی برای اشتراک در بورس اینترنتی جهانی وجود دارد به‌گونه‌ای که مبادلات طلا و نفت و پول به‌صورت اینترنتی انجام می‌شود و اشتراک سایت به این شکل است که مشترک حداقل مبلغ ۳۰۰ دلار پرداخت می‌کند و داخل سایت می‌شود. من بدون اینکه حلال یا حرام بودن این اشتراک را بدانم مشترکش شدم و انتظار داشتم که این کار حلال باشد ولی یکی از برادران انصار به من گفت که حرام است.

https://financikalive.tradenetworks....heme=Financika

آیا من می‌توانم با آن‌ها معامله کنم تا پولی که با آن مشارکت کرده‌ام را به دست بیاورم؟

 

ج/ يجوز التعامل إذا كان البيع والشراء حقيقياً، أما إذا كان مجرد رهان على ارتفاع وانخفاض الأسعار دون وجود أي معاملة شراء حقيقية لمواد أو أسهم معينة فلا يجوز، أما مسألة استرداد مالك فيجوز لك أن تسترد مالك منهم.

پاسخ:

اگر خریدوفروش حقیقی باشد معامله کردن جایز است اما اگر فقط شرط‌بندی برای بالا و پایین کردن قیمت‌ها باشد بدون اینکه هیچ‌گونه معاملۀ خرید حقیقیِ مواد یا سهم‌های معین در کار نباشد، جایز نیست. اما مسئلۀ بازگرداندن پولت، جایز است پولت را از آن‌ها پس بگیری.

 

س١٧٧/ سيدي سؤالي بخصوص النجمة الخماسية هل هي تعود إلى نبي من الأنبياء مثل النجمة السداسية تعود إلى النبي داود (عليه السلام)، وهل يجوز شراء سيراميك الصحيات الذي يحتوي على النجمة الخماسية؟

پرسش ۱۷۷:

آقای من! پرسش من در خصوص ستارۀ پنج‌‌پر است؛ اینکه آیا این ستاره به پیامبری از انبیا بازمی‌گردد مثل ستارۀ شش‌پر که به داوود نبی (عليه السلام) بازمی‌گردد؟ و آیا خریدن سرامیک‌های دستشویی که دارای ستاره پنج پر هستند جایز است؟

 

ج/ يجوز شراء السيراميك سواء عليه نجمة خماسية أم سداسية.

پاسخ:

خریدن سرامیک چه بر آن ستارۀ پنج پر باشد و چه شش پر، جایز است.

 

س١٧٨/ قررت الاشتراك مع أحد المسيحيين في إحدى الدول الأوربية بافتتاح مطعم أو كافيه، ونظراً لكون المطاعم هنا تتضمن فقرات متعددة وتكون كبيرة نوعاً ما فقد اشترطت عليه منذ البداية بأن تكون اللحوم حلال، وكذلك اشترطت عليه بأن لا يكون هناك أي نوع من أنواع الكحول، وقد وافق على هذه الشروط، فقررنا على هذا الأساس العمل معاً مناصفةً، وبعد أن دُفعت الأموال وكُتبت العقود اكتشفت بأن الشريك المسيحي يريد أن يجعل ضمن فقرات المطعم ما يسمى بفقرة الميكروفون (وهي تعني أن يكون هناك سماعة في المطعم يستعملها أي أحد يريد من الزبائن لإلقاء كلمة معينة أو أغنية معينة أو أي فقرة تعجبه وذلك نظير مبلغ معين من المال يدفعه الزبون للمحل)، وقد اعترضت على ذلك ولم استطع إقناع الشريك بإلغاء هذه الفقرة، ولذلك فاني الآن أمام خيارين:

الأول: أن آخذ نصف الأرباح - على اعتبار أني شريك بالنصف - ويكون في نيتي إن ما وصلني من واردات لا تتضمن فقرة الميكروفون.

الثاني: أن أطلب من شريكي بأن يتم عزل الوارد من فقرة الميكروفون تماماً عن باقي واردات المحل ولا علاقة لي به، وبالتالي تكون حصتي هي النصف من باقي الواردات فقط وبالتالي تكون حصتي إجمالاً أقل من حصة الشريك.

علماً أني لا مانع لدي في الحالتين ولكن المهم أن أتأكد من حلّية المال الداخل في ذمتي، فهل يحق لي أن آخذ نصف الأرباح الواردة من مجمل واردات المحل بضمنها فقرة المايكروفون، أم لا يحق لي ذلك ويلزمني عزلها؟

پرسش ۱۷۸:

قراردادی مشارکتی با یکی از مسیحیان در یکی از کشور‌های اروپایی بستم که رستوران یا کافه‌ای بازکنیم. ازآنجاکه رستوران‌های اینجا شامل آپشن‌های مختلفی هستند و به‌نوعی بزرگ می‌باشند، با او از ابتدا شرط کردم که گوشت‌ها حلال باشد. همچنین با او شرط کردم که در اینجا هیچ نوع از انواع الکل‌ها سِرو نشود و او هم با این شروط موافقت کرد. به‌این‌ترتیب قرارداد بستیم که نصف به نصف مشارکت کنیم. بعدازاینکه پول‌ها ردوبدل و قرارداد نوشته شد معلوم شد که شریک مسیحی می‌خواهد ضمن آپشن‌های رستوران آپشنی به نام میکروفن قرار دهد (و این یعنی بلندگویی در رستوران قرار داده شود تا هرکدام از مشتریانی که می‌خواهد از آن استفاده کند تا گفتاری معین یا موسیقی معین یا هر چیزی که خوشش بیاید را اجرا نماید و این معادل مبلغ معینی پول است که مشتری به‌حساب‌دار می‌دهد). من به این کار اعتراض کردم و نتوانستم شریک خود را در لغو کردن این آپشن قانع سازم. اکنون من دو انتخاب دارم:

اول: نصف سود را دریافت کنم ـ‌چون من پنجاه‌درصد شریک هستم‌ـ و در نیّتم چنین باشد که آنچه از درآمد به من می‌رسد آپشن میکروفن را در برنداشته باشد.

دوم: از شریکم بخواهم آنچه از آپشن میکروفن به‌دست‌آمده است را به‌کلی از سایر درآمدهای رستوران کم کند و به‌این‌ترتیب من هیچ ارتباطی با آن نداشته باشم، و طبیعتاً در این صورت سود من فقط نیمی از باقی سود هست و سود من به‌طورکلی کمتر از سود شریکم خواهد بود.

با توجه به اینکه در هر دو حالت مانعی برای من وجود ندارد ولی آنچه برای من مهم است تأکید داشتن بر حلال بودن پولی است که به دستم می‌رسد. بنابراین آیا من حق دارم که نصف سود درآمد کل درآمدهای رستوران را که در ضمن آن آپشن میکروفن نیز هست بردارم؟ یا من چنین حقی ندارم و باید آن را کنار بگذارم؟

 

ج/ يحق لك أخذ نصف الأرباح دون التنازل عن أي شيء منها.

پاسخ:

گرفتن نصف سود بدون کوتاه آمدن از هیچ‌چیزی از آن، حق تو است.

 

 

 

* * *


 

در خصوص خریدوفروش، رهن و شرکت

سرفصل ها

همه