Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

پرسش ۲۳۹: 

تفسیر کلام خداوند متعال:

 «وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ * أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ»

 

السؤال/ ٢٣٩: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل على محمد وآل محمد.

سيدي ومولاي أحمد الحسن. منذ تعرّفت على دعوتكم الجليلة لم أكذبها ولم أقل لا أصدقها بل قلت يجب البحث. وبالفعل وقفت على نتف من علمكم الزاخر وبياناتكم وخطبكم الواقفة على أعطاب التدين والمتدينين ومواقف الحق التي سميتم فيها الأمور بأسمائها. فيا مولاي ادعو لي أن يفتح الله قلبي للحق وأن يعرّفني دعوتكم حق معرفتها حتى لا يفوتني هذا الخير وأكون من النادمين. فأنت تعرف مولاي أنّ أنفسنا مكدّرة وبصيرتنا معميّة تعوّدت على الجدل. وذنوبنا اللامتناهية تحجبنا عن الحق. فاسأل الله لي بحق آبائك أن يجعلني من أنصارك والخادمين لك.

أمّا سؤالي مولاي بل سؤال أحد إخوتي هو ما تفسير الاية الكريمة: ﴿وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ * أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ﴾([159]).

العبد المذنب الحقير المقصر في جنب الله

المرسل: عادل بودن من المغرب

بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد.

آقا و مولای من، احمد الحسن! از وقتی دعوت بزرگ شما را متوجه شدم، آن را انکار نکردم و نگفتم که آن را تصدیق نمی‌کنم بلکه گفتم که باید تحقیق نمود. در عمل، بر پَرِ کاهی از علم درخشان شما و بیانات و خطبه‌های شما که خطاب به دین و دین‌داران بود، آگاهی یافتم و موارد حقی که در آنها اموری را به اسم، نام بردید، متوجه شدم. پس ای مولای من، برایم دعا کن تا خدا دلم را به حق بگشاید و دعوتتان را آن گونه که شایسته است، به من بشناساند تا این خیر از من زایل نشود و از نادمین نگردم. شما ای مولای من، می‌دانی که جان‌های ما تیره و بصیرتمان کور است و بر جَدَل کردن عادت کرده است. گناهان بی‌پایان‌مان، ما را از حق باز‌می‌دارد؛ پس به حق پدرانت از خدا بخواه تا مرا از یاران و خادمانت قرار دهد.

اما سوالم مولای من، سوال یکی از برادران است. تفسیر این آیات چیست؟ « پيش از آنها قوم فرعون را آزموديم و فرستاده‌ای بزرگوار نزدشان آمد * که بندگان خدا را به من تسليم کنيد که من برای شما فرستاده‌ای امينم »([160]).

بنده‌ی گنه‌کار حقیر در پیشگاه خدا

فرستنده: عادل بودن از مغرب

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم، والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

أسأل الله  سبحانه أن يجنبك شر الشر سخطه والنار وأن يوفقك لخير الخير رضاه والجنة هو وليي وهو يتولى الصالحين.

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

از خدای سبحان می‌خواهم که تو را از شرترین شر‌ها که خشم او و آتش است بازدارد و تو را بر بهترین خیر خیرها که رضایت او و بهشت است موفق بدارد. او یاور من است و صالحین را سرپرستی می‌کند.

 

قال تعالى: ﴿أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ﴾، أي أطيعوا أمري لأني خليفة الله في أرضه وهذا نفسه نداء إبراهيم (ع): ﴿وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالاً وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴾([161])، أي إنّ نفس قول الحجة ودعوته الناس كافية لأن يمتثلوا أمره ويؤمنوا به ويطيعوه ولا يحتاج لتقديم دليل؛ لأنّ المفروض أنّ الناس يعرفونه إن كان محق؛ لأنهم على علاقة بالله وعلى اتصال بالله الذي أرسله والذي خلقهم وبثهم في هذه الأرض، ولكنهم بالحقيقة ضيعوا هذه العلاقة وضيعوا حظهم وأمسوا عمياناً لا يرون ولا يسمعون من الله فهنا تكون المشكلة فيهم وهم يستحقون العذاب؛ لأنهم لم يعرفوا ويميزوا خليفة الله في أرضه، لأنّ آلية التمييز موجودة عندهم، وهي سؤال الله والسماع منه سبحانه فالله أعطاهم القدرة، ولكنهم ضّيعوها، ومع هذا كانت رحمة الله غالبة في أكثر الرسالات فكان الله يرسل الآيات والحجج مع الرسل ليعرفهم الناس الذين لوثوا وفقدوا فطرتهم التي وهبهم الله لمعرفة الحق.

خدای متعال می‌فرماید: « که بندگان خدا را به من تسليم کنيد که من برای شما فرستاده‌ای امينم » ؛ یعنی امر مرا اطاعت کنید زیرا من خلیفه‌ی خدا در زمینش هستم و این همان ندای ابراهیم(ع) است که: « و مردم را به حج فراخوان تا پياده يا سوار بر شتران تکيده از راه‌های دور نزد تو بيايند »([162]) ؛ یعنی فقط سخن حجت و دعوتش برای مردم کافی است تا فرمانش را بپذیرند و به او ایمان آورند و اطاعتش کنند و احتیاجی به آوردن دلیل نیست زیرا فرض بر این است که اگر بر حق باشد، مردم او را می‌شناسند زیرا آنها پیوندی با خدا دارند و در اتصال با آن خدایی هستند که او را فرستاده است؛ همان خدایی که آنها را آفرید و در این زمین پراکنده ساخت. ولی آنها در حقیقت، این اتصال را از بین برده‌اند و بهره‌ی خویش را تباه نمودند و کورهایی شدند که نه از سوی خدا می‌بینند و نه از او چیزی می‌شنوند؛ مشکل در خود آنها است و آنها خود شایسته‌ی عذاب‌اند زیرا که خلیفه‌ی خدا در زمینش را نشناختند و تشخیص ندادند؛ چرا که وسیله‌ی تشخیص دادن، در وجود خود آنها قرار دارد که همان، پرسیدن از خدا و شنیدن از او سبحان و متعال است. خدا به آنان این قدرت را داده است ولی آنها، آن را تباه کردند و با این حال در بیشتر رسالت‌ها، رحمت خداوند، غالب است. خدا نشانه‌ها و حجت‌ها و دلایل را با رسولان می‌فرستد تا آنها را به مردمی که فطرت خویش را که خدا برای شناخت حق به آنها بخشیده است، آلوده و گم کردند، بشناسانند.

 

إذن المفروض إنّ الناس يستجيبون عن علم ومعرفة بمجرّد أن ينادي حجة الله: ﴿وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ﴾، فبمجرّد أن تؤذن يأتوك، المفروض أنهم يعرفونك ويأتوك، والله سبحانه لم يأمره أن يقدّم دليلاً في البداية فقط.

بنابراین پیش‌فرض این است که مردم، به صِرف این که حجت خدا اعلام می‌کند، با علم و معرفت او را اجابت کنند: « و مردم را به حج فراخوان تا نزد تو بيايند»  پس به محض این که فرمان می‌دهی، به سوی تو می‌آیند. فرض بر آن است که آنها تو را می‌شناسند و به سوی تو می‌آیند و خدای سبحان به او(ع) (ابراهیم) فرمان نداد که در ابتدای کار، فقط دلیل بیاورد.

 

أذّن، أي ناد واصدع بالدعوة. وهناك أناس لم يلوثوا فطرتهم فهم يسمعون من الله ويسألون الله وهم يستجيبون بمجرّد صدور النداء وهؤلاء حجة على بقية الناس فهم كبقية الناس، فقط هم لم يلوثوا فطرتهم وعرفوا أنّ الرسول حق من الله فبمجرّد أن نادى (أذّن) جاءوه (يأتوك).

«أذّن» یعنی صدا بزن و به دعوت بخوان. انسان‌هایی هستند که فطرتشان را آلوده نساختند، از خدا می‌شنوند و از خدا درخواست می‌کنند و آنها به محض آمدن ندا، اجابت می‌کنند و اینان، حجت بر بقیه‌ی مردم‌اند. اینها مانند بقیه‌ی مردم‌اند، فقط فطرت خویش را نیالودند و دانستند که فرستاده، حقی از طرف خدا است؛ پس همین که ندا سر دهد (اذّن) به سوی او می‌آیند (یاتوک).

 

والحقيقة إنّ الناس كلهم جاءوه كما أخبره تعالى، أمّا باقي الخلق فالله يعلم ما هم ولكن أكيد إنهم ليسوا ناساً وإن تسموا بهذا الاسم.

أحمد الحسن

در حقیقت انسان‌ها، همه به سوی او آمدند همان گونه که خدای متعال خبر داده است، اما بقیه‌ی خلق، خدا می‌داند که درواقع چه هستند؛ ولی تاکید می‌کنم که آنها انسان نیستند، اگرچه به این نام خوانده می‌شوند.

احمد الحسن

******


 

[159]- الدخان: 17 – 18.

[160] - دخان: 17 و 18.

[161]- الحج: 27.

[162] - حج: 27.

پرسش ۲۳۹: تفسیر کلام خداوند متعال: «وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ * … إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ»

سرفصل ها

همه