Logo
دانلود فایل متنی

المحور الخامس: تأويل الرؤى

مــحـور‌پنجم: تعبیر رؤیا

 

پرسش ۸۱۳:

 رؤیای حمل شیر و فروختن آن

 

السؤال/ ۸۱۳: بسم الله الرحمن الرحيم

والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآله الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

بسم الله الرحمن الرحیم

والحمدلله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسلیماً.

 

الحمد لله الذي فتح لنا إخوتنا هذا الباب القريب إلى قائم آل محمد (صلى الله عليه وآله) وجزاهم الله خير جزاء المحسنين.

خدا را شکر که برادران ما، این درب نزدیک به قائم آل محمد (ص) را برای ما گشودند و خداوند به آنها بهترین پاداش نیکوکاران را دهد.

 

رأيت أعوذ بالله من الأنا وكأني حامل لبن لمجموعة من الأشخاص لا أذكر هل هم من الأنصار أم لا فأعطيت اللبن لأحدهم كي يفرغه في إنائه الإناء عبارة عن (بوتل) فأخذ الشخص يفرغ اللبن في إنائه وكأنه يضيعه على الأرض فأصريت أن أفرغه له بنفسي فأفرغت له اللبن وكان من المفروض أن يعطوني ثمنه الثمن المقدر 25 درهم فأخذوا  يماطلون ويجروني لأحاديث جانبية قصده أن أنسی أمر الثمن وأروح لكن أصريت فأخذت منهم الثمن وذهبت ففتحت يدي وإذا بي أجد فقط (5 دراهم) بحثت عن الباقي فوجدته الورقة مال 20 درهم على الأرض فالتقطتها وذهبت. المرة الثانية طارت مني الورقة مال 20 إلى حائط شيئاً ما عالٍ فأردت أن أتسلق الحائط وكان وقت مطر والحائط كأنه هاري كلما أضع يدي بجانب تنزلق فأضع الأخرى حتى التقطت الورقة فلما نزلت من الحائط وجدت ثيابي فيها طلاء أصفر، وانتهت الرؤيا والحمد لله.

المرسل: خادمكم شفيق - المغرب

من در رؤیا دیدم ـ ‌و پناه بر خدا از منیت‌ـ که برای عدّه‌ای شیر می‌برم و به یاد ندارم آن‌ها از انصار بودند یا خیر. شیر را به یکی از آنها دادم تا در ظرفش خالی کند و ظرف یک بطری بود. آن شخص آن را گرفت تا در ظرفش خالی کند و گویی آن را روی زمین می‌ریخت. من اصرار کردم خودم آن را بریزم. شیر را برایش خالی کردم. او باید هزینه‌اش را که معادل ۲۵ درهم بود به من پرداخت می‌کرد. آنها سهل‌انگاری می‌کردند و مرا به سخنان حاشیه‌ای می‌بردند و هدف او این بود تا من موضوع هزینه را فراموش کنم و بروم. ولی اصرار کردم و پول را از ایشان گرفتم و رفتم. دستم را باز کردم و فقط ۵ درهم دیدم. دنبال بقیه‌اش گشتم. اسکناس ۲۰ درهمی را روی زمین پیدا کردم؛ آن را برداشتم و رفتم. بار دیگر اسکناس ۲۰ درهمی از دستم افتاد و روی دیوار نسبتاً بلندی رفت. خواستم از دیوار بالا بروم. در آن هنگام باران می‌بارید. گویی دیوار در حال فرو ریختن بود. دستم را از گوشه‌ای گرفتم تا بالا روم و دست دیگرم را هم نهادم تا اینکه اسکناس را برداشتم. وقتی از دیوار پایین آمدم، دیدم در لباس‌های من رنگ زردی وجود دارد. رؤیا تمام شد. الحمد لله.

فرستنده: خادم شما، شفیق ـ مغرب

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم

والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم

والحمدلله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسلیماً.

 

اللبن علم وثمنه أي حسنات تحصل عليها من المؤمنين وممن يبحثون عن الحق حيث إنك نفعتهم بنقل هذا العلم لهم أو سهلت نقله لهم وتحصيلهم له، وأمّا أن المال حصلت عليه بصعوبة فمعنى هذا إنك ربما الحقت عملك الحسن بشيء من المن والأذى وكان هذا التقصير منك سيتسبب بنقص أجرك وحسناتك

شیر، علم است و مبلغ آن، نیکی‌هایی است که مؤمنین از کسانی که به دنبال حق هستند، دریافت می‌کنند؛ چرا که شما با منتقل کردن این علم به آنها سود رساندی یا انتقال و دست یافتن به آن را برایشان آسان کردی. اما اینکه پول را به سختی به دست آوردی به این معنا است که چه بسا به کار نیکوی شما، مقداری منت و آزار افزوده شده باشد. این کوتاهی از شما، باعث کمبود پاداش و نیکی‌های شما خواهد شد.

 

ولكن الله رحمك فلم ينقص من أجرك شيئاً، وأمّا أنّ جزءاً من المال سقط منك أو طار فهو تعبير عن نفس الأمر الأول أي ذهاب الجزء الأكبر من حسناتك والتقاطك لها بصعوبة، أي رجوعها لك بسبب كأن يكون محاربة نفسك وحملها على ما تكره وهو قبول رأي مخالف لرأيك أو اعتذارك عن الخطأ.

ولی خداوند به شما مهربانی نمود و از پاداشت چیزی کم نکرد.اما اینکه بخشی از پول از دست شما افتاد یا بالا رفت، تعبیرش همان مورد اول است؛ یعنی رفتن بخش بزرگی از نیکی‌هایت و به دست آوردن آن با سختی. یعنی بازگشت آن برای شما به دلیلی بوده است؛ مانند اینکه با خودت بجنگی و مسئله‌ای که نفست ناپسند می‌داند را به او تحمیل کنی؛ مثل پذیرش نظری مخالف نظر خودت یا معذرت‌خواهی از خطا و اشتباه.

 

وأمّا اللون في ثيابك فهو نتيجة حتمية للخطأ والاعتذار منه، فالأفضل أن تتجنب الخطأ مع الآخرين حتى وإن كان بسيطاً، بل حتى وإن أخطأوا هم بحقك فلا تخطأ أنت بحقهم لكي لا تعتذر وتتلطخ ثيابك، قابل المسيء لك بالإحسان وعامل الناس برفق وإحسان يرحمك الله ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى﴾.

أحمد الحسن - ربيع الثاني/ 1433 هـ

اما رنگ در لباست، نتیجه‌ی حتمی خطا و عذرخواهی از آن می‌باشد. بهتر این است که از اشتباه کردن در حق دیگران ـ‌هر قدر هم که کوچک باشد‌ـ اجتناب کنی؛ حتی اگر آنان در حق شما اشتباه کرده باشند، شما در حق ایشان خطا و اشتباه نکنی؛ تا پوزش نخواهی و لباست را کثیف نکنی. به کسی که به شما بدی کرده است، نیکی کن و با مدارا و نیکی با مردم تعامل داشته باش تا خداوند به تو رحم آورد: ﴿اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد﴾.

احمدالحسن ـ ربیع الثانی ۱۴۳۳ هـ

******


 

مــحـور‌پنجم: تعبیر رؤیا پرسش ۸۱۳: رؤیای حمل شیر و فروختن آن

سرفصل ها

همه