Logo
دانلود فایل متنی

پرسش ۸۲۱:

 رؤیاهایی در خصوص شهادتین، 

مهدی(ع)،

 ماه‌ها و غیره

 

السؤال/ ۸۲۱: بسم الله الرحمن الرحيم، وصلى الله على نبينا محمد وآله الأئمة والمهدين وسلم تسليماً كثيراً.

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی نبینا محمد و آله الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

 

السلام عليك وأهلاً بك يا أبن فاطمة البتول يا سرّها المستودع فيها، والحمد لله أن هدانا لمعرفة حقك، والحمد لله سيدي إنني علمت بقدومك ليس من بشر لكن وحياً من الله تعالى قبل أن أسمع بكم في هذا العالم الجسماني بسنين، والرؤيات التي أريد أن تتفضل عليه بتأويلها وهي:

ای فرزند فاطمه‌ی بتول، ای سِرّ به ودیعه نهاده شده در او، سلام و درود به تو. سپاس خدایی که ما را بر شناخت حق شما، هدایت فرمود. آقای من! سپاس خدای را که من به گام‌های شما آگاه شدم؛ ولی نه توسط یک انسان، بلکه با وحیی از جانب خداوند متعال و دو سال پیش از شنیدن دعوت شما در این عالم جسمانی. رؤیاهایی که مایلم تفضّل فرموده، تأویل‌شان کنید، به شرح زیر است:

 

قبل سماعي بالدعوة سيدي لقد بعثت لكم هذه الرؤى لأجل أن تفسروها لي لكن لم يصلني الرد، ويمكن بسبب إنني غيرت بعد أن نسيت عنوان بريدي الكتروني فارجوا أن تفسّر لي هذه الرؤى أيها الصديق يوسف آل محمد (صلى الله عليه وآله).

سرورم، پیش از اینکه دعوت شما را بشنوم، این رؤیاها را برایتان فرستادم تا آنها را برایم تفسیر کنید؛ ولی پاسخی به من داده نشد. شاید به خاطر تغییر دادن آدرس پست الکترونیکی‌ام پس از فراموش کردن عنوانش باشد. ای راستگو، ای یوسف آل محمد(ع)! امیدوارم این رؤیاها را برایم تفسیر کنید.

 

لقد رأيت قبل سماعي بدعوتكم المباركة في عالم الملكوت وكانت رؤى واضحة جداً أولاً، وأنا في ليلة أرمق السماء بنظري وإذا بي أرى في السماء يكتب بأحرف من نور لا إله إلّا الله محمد رسول الله وتكرر نفس الرؤيا في أيام لاحقة، وتكرر أيضاً في أن تكتب هذه الكلمات بالنجوم أي الشهادتين. ورأيت بعدها إنني آمنت بأن المهدي (عليه السلام) قد ظهر ورحت أدعو الناس لإيمان به ورحت أقول ألا وأن لكل مأموم إمام يستضيء بنور علمه ألا وأن إمامكم الإمام المهدي (عليه السلام) قد ظهر فآمنوا، وعندما استيقظت من الرؤيا استغربت وقلت هل ظهر الإمام (عليه السلام) ولكني لم أسمع به في عالم الشهادة، ولكنني نسيت الروية هذه، وعندما علمت بدعوتكم في هذا العالم وكنت أقول للإخوة الأنصار باركهم الرب أنتم شاهدتم الرؤى وأنا لم أرى، وبعد تذكيري بكم وإيماني بهذا العالم بدعوتكم المباركة كنت أمشي في سيارتي ووجهت سلامي لكم مباشرتاً لأول مرّة بيني وبين الله ورحت أقول السلام عليك يا إمامي يا أحمد يا ولي الله يا حجة الله تذكرت على الفور الرؤيا التي كنت قد رأيتها بأنني كنت ادعوا لإمام (عليه السلام) فبكيت بكاءً شديداً، وتأولت هذه الرؤيا في الدنيا وصدمت بكمية العميان فيها وعلمت أن الله تعالى يخاطبني ويقول لي أن الذي رأيته في الرؤيا ودعوت له هو المهدي الأول (عليه السلام).

پیش از شنیدن دعوت مبارک شما، در عالم ملکوت رؤیایی دیدم و رؤیا واقعاً روشن بود. من شبی با دقت به آسمان نگاه می‌کردم. دیدم که آسمان با حرف‌هایی از نور نوشته شده است: لا اله الا الله، محمد رسول الله. این رؤیا در روزهای بعدی نیز تکرار شد. همچنین اینگونه تکرار شد که این کلمات ـ‌یعنی شهادتین‌ـ با ستاره‌ها نگاشته شدند. و پس از آن دیدم که ایمان آوردم که مهدی(ع) ظهور کرده است و رفتم تا مردم را به ایمان آوردن به ایشان دعوت کنم. می‌رفتم و می‌گفتم: آگاه باشید که برای هر مأمومی، امامی است که از نور علمش، نور می‌گیرد؛ امام شما، امام مهدی(ع) ظهور کرد؛ پس به ایشان ایمان بیاوید. وقتی از رؤیا بیدار شدم، بعید شمردم و گفتم: آیا امام(ع) ظهور کرده است؟ ولی این را در عالم شهادت (دنیا) نشنیدم و این رؤیا را فراموش کردم. هنگامی که در این عالم، دعوت مبارک شما را شنیدم، در حالی که به برادران انصار می‌گفتم پروردگار، شما را برکت داد، شما رؤیا دیدید و من نمی‌بینم. پس از یادآوری شما و ایمان آوردنم در این عالم به دعوت مبارک شما، با ماشین خودم در حال رفتن بودم و برای اولین بار و بین خودم و خدایم، سلام خود را به شما فرستادم و می‌گفتم: ای امام من، ای احمد! سلام علیک. ای ولیّ خدا. ای حجت خدا. فوراً رؤیایی را که دیده بودم و در آن برای امام(ع) دعوت می‌کنم، به یاد آوردم. بسیار گریه کردم و این رؤیا در این دنیا تأویل شد.... میزان نادانی‌ام در آن را دانستم و فهمیدم که خداوند متعال مرا خطاب قرار داده و به من فرموده است: کسی که در رؤیا دیدم و به سوی او دعوت می‌کردم، مهدی اول(ع) بود.

 

أمّا الرؤيات الأخرى التي رأيتها هي أنني في باطن الكعبة رأيت إثنان أقزام سود وهم يدخنون فطردتهم وصليت في الكعبة.

اما رؤیای دیگری که دیدم به این صورت بود که من داخل کعبه بودم و دو سیاهپوست قد کوتاه را دیدم که سیگار می‌کشند. من آنها را راندم و دور کردم و در داخل کعبه‌ی شریف نماز خواندم.

 

والرؤيا الأخرى إنني بعد أن أحييت ليلة القدر في الثالث والعشرين من شهر رمضان ونمت رأيت الملائكة تتنزل في ليلة القدر وبعد تصديقي بكم في عالم الدنيا في شهر رمضان كنت أنام وأشعر بأنني سعيد جداً في عالم آخر، ومن ثم في نفس شهر رمضان رأيت أنّ السماء انفتحت وروحي صعدت إلى السماء وهي معلقه بجسدي في الدنيا وقلبي يخفق ولكنني يقيناً فتحت لي السماء وصعدت اليا وكنت أرى النجوم لم أرى سيدي مثل ذلك في حياتي أبداً، فهل هي ليلة القدر سيدي وهل هي شبيه قول الله تعالى لو نشأ لفتحنا عليهم باب من السماء إلى آخر الآية الكريمة، ومن ثم رأيت أربع أقمار فقلت في نفسي من العادة أن أرى قمر واحد فلابد أنه سيحدث شيء في الدنيا، وكانت هذه الأقمار الأربعة مكتملة، وبعد قليل رأيت قمراً منهم يقترب من الأرض ويكبر بمئات المرّات من القمر العادي وهو ينظر لي ويدور باتجاه القبلة ونوره يضيء الأرض، ومن ثم شكرت الله وسجدت شاكراً نحو القبلة لكن كان معي أحدهم لم أعرفه وقمت من النوم وشعرت إنني في عالم الملكوت شعور من عالم مختلف، وبعدها رأيت أنّ الرسول ص مسجّى وبعد أن قال الوصية ظهر القائم الأول أحمد (عليه السلام) مع أصحابه بعد أن أخذ الرسول ص ليوارى الثرى أفيدونا أفادكم الله ونصرنا بكم وبنا سادتي والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته حجتي أحمد الحسن (عليه السلام).

المرسل: ابنكم عبد الوهاب عثمان - السويد/ مالمو

و رؤیای دیگر: در شب قدر پس از اینکه شب ۲۳ ماه رمضان را احیا گرفتم و خوابیدم، دیدم فرشتگانی از نور بر زمین فرود می‌آیند. پس از تصدیق شما در عالم دنیا، در ماه رمضان خوابیدم و احساس کردم در جهانی دیگر بسیار خوشبخت می‌باشم. به دنبال آن در همین ماه رمضان دیدم آسمان باز شد و روحم به آسمان بالا رفت در حالی که در دنیا به جسد من آویزان است و قلبم می‌زند. ولی یقین داشتم که آسمان برای من باز شده است و بالا رفتم. ستارگان را می‌دیدم و آقای من، در زندگی‌ام چنین چیزی را هرگز ندیده بودم. آیا این شب قدر است، آقای من، و آیا این مشابه سخن خداوند متعال است: ﴿اگر می‌خواستیم، برای ایشان دربی از آسمان باز می‌کردیم﴾  تا آخر آیه‌ی کریم. چهار ماه را دیدم و با خودم گفتم: باید طبق معمول یک ماه ببینم؛ پس باید اتفاقی در دنیا افتاده باشد. این چهار ماه، کامل بودند. پس از مدتی دیدم که یکی از ماه‌ها، به زمین نزدیک می‌شود و صد برابر ماه عادی بزرگ می‌شود، به من نگاه می‌کند و به سوی قبله می‌چرخد و نورش زمین را نورانی می‌کند. اینجا بود که خدا را شکر کردم و به سوی قبله از خداوند تشکر کردم. ولی یکی با من بود که آن را نمی‌شناسم و از خواب بیدار شدم و احساس کردم که من در عالم ملکوت هستم؛ احساسی از عالمی دیگر. پس از آن دیدم که رسول خدا(ص) کفن‌ شده است؛ بعد از آنکه وصیت را فرمود و پس از اینکه حضرت(ص) را دفن گردند، قائم اول احمد(ع) همراه با یارانش ظاهر شد. ما را بهره‌مند سازید، خداوند شما را بهره‌مند سازد و با شما و با ما، ما را یاری دهد، آقایان من. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته، حجت من، احمدالحسن(ع).

فرستنده: فرزند شما، عبدالوهاب عثمان ـ سوئد ـ مالمو  

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم

والحمدلله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسلیماً.

 

وفقك الله لكل خير، رؤاك كلها خير وفضل من الله عليك، وقد أوحى الله لك بالغيب كما أوحى للأنبياء (عليه السلام) فاحمد الله أن تفضل عليك بهذا الفضل العظيم وإن شاء الله أنت من الموفقين، وأسأل الله لك الثبات على الحق ونصرته، وإن شاء الله تأويل بعض رؤاك أنّ الله سيتفضل عليك بنصرة المهديين والله ولي التوفيق، أسال الله لك أن تبقى على الحق وأن يثبتك الله عليه أبداً ما حييت هو وليي وهو يتولى الصالحين، واعتذر لك عن تفصيل رؤاك مرّة أخرى فإن كانت قد فقدت فيما مضى فهذه مشيئة الله فلنسلم لما يريد الله سبحانه، والحمد لله رب العالمين.

خداوند بر هر خیری توفیقت دهد. همه‌ی رؤیاهای شما خیر و فضلی از سوی خداوند بر شما می‌باشد. خداوند با غیب به شما وحی نمود، همان‌طور که به پیامبران(ع) وحی نمود. به پاس فضل خداوند با این تفضل بزرگ به تو، خدا را ستایش کن. ان‌شاءالله شما از توفیق‌یافتگان می‌باشی. از خداوند برای شما، ثابت بودن و یاری دادن آن را خواستارم. ان‌شاءالله تأویل برخی از رؤیاهایت این است که خداوند با یاری دادن مهدییّن بر شما تفضل می‌فرماید و خداوند توفیق‌رسان است. از خداوند خواستارم که بر حق باقی بمانی و تا زمانی که زنده‌ای، خداوند تو را بر آن ثابت بدارد. او سرپرست من است و سرپرست شایستگان. از اینکه دوباره رؤیایت را به تفصیل بیان کردی، از شما عذر می خواهم. اگر آن را در گذشته از دست رفته است، خواست خداوند چنین بوده است و باید تسلیم اراده‌ی خداوند سبحان باشیم. والحمدلله رب العالمین.

 

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.

أحمد الحسن - محرم الحرام/ 1432 هـ

والسلام علیکم ور حمة الله و برکاته.

احمدالحسن ـ محرم الحرام ۱۴۳۲ هـ

******


 

پرسش ۸۲۱: رؤیاهایی در خصوص شهادتین، مهدی(ع)، ماه‌ها و غیره

سرفصل ها

همه