Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

 

پرسش ۶۹:

معنای آیه‌ی

 «و اعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئا.... مختالاً فخوراً»

 

السؤال/ ٦٩: قال تعالى: ﴿وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا﴾([165]).

ماذا تعني هذه الآية الكريمة والسلام ؟

المرسل: إبراهيم رغيل

خداوند متعال می‌فرماید: «خدای را بپرستيد و هيچ چيز شريک او مسازيد و با پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و همسايه‌ی خويشاوند و همسايه‌ی بيگانه و يار مصاحب و مسافر رهگذر و بندگان خود نيکی کنيد؛ هر آينه خداوند متکبّران و فخر فروشان را دوست ندارد»([166]).

معنی این آیه‌ی کریم چیست؟ والسلام.

فرستنده: ابراهيم رغيل

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم، والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

﴿وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئاً﴾: المراد هنا الاخلاص في عبادة الله سبحانه، بطاعة خليفته الذي استخلفه على خلقه، وتجنب طريق إبليس لعنه الله في رفض السجود لخليفة الله، فإنّ الله يعبد من حيث يريد هو سبحانه لا من حيث يريد العبد، وإلاّ كان مشركاً وتابعاً لإبليس لعنه الله ([167]).

پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم،والحمدلله رب العالمین،وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّم‌تسلیماً.

«وَاعْبُدُواْ اللهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا»: مراد از اين كلمات اخلاص در عبادت خداوند سبحان، از طریق اطاعت از خليفه‌اى كه جانشین خود بر خلقش نموده است و دوری کردن از راه ابليس لعنت الله كه از سجده بر خليفه‌ی خدا امتناع نمود، می‌باشد. خداوند آنگونه كه خودِ سبحان و متعالش می‌خواهد بايد پرستیده شود نه آنگونه كه بنده بخواهد، که در اين صورت، مشرک و پیرو ابليس که لعنت خدا بر او باد، خواهد بود([168]).

 

﴿وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا﴾: الرسول محمد(ص) والإمام علي (ع) هما الوالدان.

«وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»: رسول خدا حضرت محمد(ص) و امام علی(ع) والدين و پدران امّت می‌باشند.

 

قال رسول الله محمد (ص) لعلي (ع): (يا علي ... أنا وأنت أبوا هذه الأمّة فلعن الله من عقّنا...)([169])،([170]).

رسول خدا(ص) به امام على(ع) فرمود: «ای على... من و تو پدران اين امّت هستيم؛ پس لعنت خدا بر كسانى كه عاقّشان کنیم (حق فرزندیمان را به‌جا نياورند)....»([171]).([172])

 

﴿وَبِذِي الْقُرْبَى﴾: هم آل محمد وبالخصوص الحسن والحسين.

«وَبِذِي الْقُرْبَى»: آنها آل محمد(ع) و به خصوص حسن وحسين(ع) می‌باشند.

 

قال تعالى: ﴿قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ﴾ ([173]).

خداوند متعال می‌فرماید: « بگو:بر اين رسالت مزدی از شما طلب نمی‌کنم مگر دوست داشتن خويشاوندان و هر که کار نيکی کند به نيکويی‌اش می‌افزاييم که خداوند آمرزنده و شکرپذير است »([174]).

 

﴿وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ﴾: واليتيم هو الفرد في قومه الذي لا نظير له فيهم ([175]). والمسكين هو المضطر إلى الله، وآل محمد هم اليتامى فلا نظير لهم، وهم مساكين الله المتضرعون إليه سبحانه في كل زمان ومكان وحال ([176]).

«وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ»: يتيم يعنى كسى كه در قوم خودش نظيری ندارد و تنها است([177]) و مسكين یعنی كسی كه فقط به خداى متعال روی آورده است. آل محمد، همه یتیم هستند چرا که نظیری برای آنها وجود ندارد و آل محمد، مسکینان خداوند نیز می‌باشند چرا که آنها در هر حالت و در هر مکان و زمان به سوى خداوند سبحان روى می‌آورند([178]).

 

قال تعالى: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرائيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناًَ﴾([179]). والميثاق أُخذ على بني اسرائيل وغيرهم من العباد، على موالاة ولي الله وحجته وخليفته سبحانه. ففي هذه الآية أيضاً الوالدان وذو القربى واليتامى والمساكين هم محمد(ص) وعلي (ع) والأئمة (ع) والمهديون من آل محمد(ص).

خداوند متعال می‌فرماید: « آن هنگام را که از بنی‌اسرائيل پيمان گرفتيم که جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر خويشاوندان و يتيمان و مسکینان نيکی کنيد و با مردمان سخن نيک گوييد ً»([180]). و عهد و ميثاقی که از بنی اسرائيل و ديگر بندگان گرفته شد، پیروی از ولىّ خدا و حجّت او و جانشین او سبحان و متعال می‌باشد. در اين آيه نیز والدین و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، حضرت محمد(ص) و على(ع) و ائمه و مهديين از آل محمد(ع) می‌باشند.

 

قال تعالى: ﴿أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً﴾([181])، والناس في هذه الآية هم محمد وآل محمد.

خداوند متعال می‌فرماید: « يا بر مردم به خاطر نعمتی که خداوند از فضل خويش به آنان ارزانی داشته است، حسد می‌برند؟ در حالی که ما به خاندان ابراهيم، کتاب و حکمت داديم و فرمان‌روايی بزرگ ارزانی‌شان داشتيم »([182])  و در اين آيه، «الناس» (مردم) همان محمد و آل محمد(ع) هستند.

 

﴿وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناًَ﴾ أي: أحسن ما يقال.

« و با مردم به نیکویی سخن گویید »: یعنی هر چه گفته می‌شود را نیکو بدار.

 

﴿وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ﴾ أي: قولوا للناس وفيهم ما تحبون أن يقال لكم وفيكم، وعاملوهم بما تحبون أن يعاملوكم، ﴿وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾.

« و همسايه‌ی خويشاوند و همسايه‌ی بيگانه و يار مصاحب و مسافر رهگذر و بندگان خود نيکی کنيد »: يعنى به مردم و درباره‌ی آنها آنچه دوست داريد به خودتان و درباره‌ی خودتان بگويند، بگویيد و آن گونه که دوست دارید با شما رفتار شود، با آنها رفتار نمایید، « و با مردم به نیکویی سخن گویید ».

 

﴿إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا﴾ أي: إنّ الله لا يحب من كان تابعاً لإبليس (لعنه الله) في تكبره على آدم (ع)، والله يحب النفوس الطيبة المباركة الساجدة المطيعة المحبّة لخليفته سبحانه ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾([183]).

« هر آينه خداوند متکبّران و فخر فروشان را دوست ندارد »: يعنى خداوند کسی که در تکبّر ابلیس (لعنت الله) بر آدم(ع)، از او پیروی کند را دوست نمی‌دارد و خداوند جان‌های پاکِ مبارکِ سجده‌کننده‌ی مطيعِ دوست‌دارِ خليفه‌ی خود را دوست می‌دارد: « بگو : اگر خدا را دوست می‌داريد، از من پيروی کنيد تا او نيز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد، که خداوند آمرزنده‌ی مهربان است »([184]).

******


 

[165]- النساء: 36.

[166] - نسا: 36.

[167]- عن أبي بصير، قال: سمعت أبا عبد الله (ع) يقول: ( "لاَ تَتَّخِذُواْ إِلـهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ" يعني بذلك ولا تتخذوا إمامين، إنما هو إمام واحد) بحار الأنوار: ج32 ص357. (المعلق).

[168] - از ابو بصير نقل شده است که گفت: شنیدم ابا عبد الله(ع) می‌فرمود: «لَا تَتَّخِذُوا إِلَٰهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ» (دو خدا را مپرستيد و جز اين نيست که او خدای يکتا است) منظور این است که از دو امام پیروی نکنید که امام، یکی است». بحار الانوار: ج 32 ص 357.

[169]- بحار الانوار: ج36 ص6.

[170]- عن جعفر بن محمد بن سعيد، باسناده عن الصادق (ع)، في قوله تعالى: (وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً) قال: (إن رسول الله (ص) وعلي بن أبي طالب (ع) هما الوالدان، (وَبِذِي الْقُرْبَى) قال: الحسن والحسين (عليهما السلام) ). بحار الأنوار: ج32 ص269. (المعلق).

[171] - بحار الانوار: ج 36 ص 6.

[172] - از جعفر بن محمد بن سعيد با سند خودش از امام صادق(ع) درباره‌ی این سخن خداوند متعال «وَاعْبُدُواْ اللهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» نقل شده است که فرمود: «رسول خدا(ص) و علی بن ابی طالب(ع) پدران اين امّت هستند و «وَبِذِي الْقُرْبَى» فرمود: حسن و حسين(عليهما السلام)  می‌باشند». بحار الانوار: ج 32 ص  269.

[173]- الشورى: من الآية23.

[174] - شوری: بخشی از آیه‌ی 23.

[175]- عن عباية بن ربعي، عن ابن عباس، قال: سئل عن قول الله: (أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوَى) قال: (إنما سمي يتيماً؛ لأنه لم يكن له نظير على وجه الأرض من الأولين والآخرين، فقال عزوجل: ممتناً عليه نعمه: (أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً) أي وحيداً لا نظير لك... ). بحار الأنوار: ج61 ص141.

وقال علي بن إبراهيم القمي (رحمه الله): ثم قال: (أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوَى) قال: (اليتيم الذي لا مثل له، ولذلك سميت الدرة: اليتيمة؛ لأنه لا مثل لها) بحار الأنوار: ج61 ص142.

وعن أبي جعفر (ع) في حديث: (... فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ) يقول: (ما  أعلمك، وكل شئ في القرآن (ما أدراك) فهو ما أعلمك (يَتِيماً ذَا مَقْرَبَةٍ) يعني رسول الله (ص)، والمقربة: قرباه (أَوْ مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَةٍ) يعني أمير المؤمنين (ع) مترب بالعلم). بحار الأنوار: ج42 ص282. (المعلق).

[176]- عن عمرو بن أبي المقدام، عن أبيه، قال: سألت أبا جعفر (ع) عن قول الله عزوجل: (مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ) فقال أبو جعفر (ع): (هذه الآية نزلت فينا خاصة، فما كان لله وللرسول فهو لنا ونحن ذوا القربى ونحن المساكين لا تذهب مسكنتنا من رسول الله (ص) أبداً، ونحن أبناء السبيل فلا يعرف سبيل إلا بنا، والأمر كله لنا) بحار الأنوار: ج32 ص258. (المعلق).

[177] - از عباية بن ربعی از ابن عباس نقل شده است که گفت: در مورد این سخن خداوند متعال«أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوَى» (آیا خداوند تو را یتیم نیافت، پس پناهت نداد؟) پرسیده شد. گفت: «فقط به این دلیل یتیم نامیده شد که بر روى زمين از اولين تا آخرين، هیچ نظیر و مانندی برای او وجود نداشته است. بنابراین خداوند عزوجل که نعمت‌هایش را بر او ارزانی داشت می‌فرماید: «أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً» یعنی تنها هستی و نظیر و همانندی نداری». بحار الانوار: ج 61 ص 141.

على بن ابراهيم قمى(رحمه الله) می‌گوید: «سپس فرمود: «أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوَى» يتيم، كسى است كه همانند و نظیری ندارد؛ گوهر از‌این‌رو يتيمه ناميده می‌شود که همانندی ندارد(الدرّه اليتيمه)». بحارالانوار: ج61 ص142.

از ابو جعفر(ع) در حديثى طولانى نقل شده است که فرمود: «.... «فَلَا اِقْتَحَمَ الْعَقَبَة * وَمَا أَدْرَاك مَا الْعَقَبَة» (و از آن گذرگاه سخت عبور نکرد * و تو چه دانی که گذرگاه سخت چيست؟) می‌فرماید: چه كسى به تو ياد داد در حالی که همه چيز در قرآن است «مَا أَدْرَاكَ» (و تو چه می‌دانی) و او همه چیز را به تو آموخت «يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ» (یتیمی که خویشاوند است) يعنی رسول خدا(ص) و «المقربه» نزديكش نمود و «أوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ» (یا مسکینی خاک‌نشین) يعنی اميرالمؤمنين(ع) خاکی که به علم آغشته می‌باشد». بحار الانوار: ج 42 ص 282.

[178] - از عمر بن ابو مقدام از پدرش نقل شده است که گفت: از ابا جعفر(ع) در مورد این سخن خداوند عزوجل پرسيدم: «مَّا أَفَاء اللهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ» (آن غنيمتی که خدا از مردم قريه‌ها نصيب پيامبرش کرده است از آنِ خدا است و از آنِ پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و مسکينان و مسافران در راه مانده). ابو جعفر(ع) فرمود: «اين آيه در خصوص ما نازل شد و هر چه برای خدا و رسول خدا(ص) بود، برای ما نیز هست. ما «ذی القربى» (خویشاوندان) هستیم و ما مساكين هستيم و مَسكَنَت (نیازمندی) ما هیچ گاه از رسول خدا(ص) دور نخواهد شد. ما «ابناء سبيل» (در راه ماندگان) هستيم که هيچ راهى جز به وسيله‌ی ما شناخته نخواهد شد و تمامی امور از آنِ ما است». بحار الانوار: ج 32 ص 258.

[179]- البقرة: 83.

[180] - بقره: 83.

[181]- النساء: 54.

[182] - نسا: 54.

[183]- آل عمران: 31.

[184] - آل عمران: 31.

پرسش ۶۹: معنای آیه‌ی «و اعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئا.... مختالاً فخوراً»

سرفصل ها

همه