Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

رواية: (لا تنقضي الدنيا حتى يجتمع رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) وعلي (علیه السلام) في الثوية ..) ..

 روایت « دنیا پایان نمی‌پذیرد تا رسول الله(صلی الله علی وآله وسلّم) و علی(علیه السلام) در ثویه گرد هم آیند ....»


 

لا شك في وجود عالم الرجعة، كما لا شك في وجود عالم الذر أيضاً، بنص الآيات الكريمة وعشرات الأحاديث الشريفة، وبضمهما إلى عالم الدنيا تكون عوالم قوس النزول ثلاثة ()، ولست بصدد البحث فيها الآن بقدر ما وددت الإشارة إلى أنّ عالم الرجعة غير عالم الدنيا.

با استناد به نصّ آیات قرآن کریم و ده‌ها روایت شریف، در وجود عالم رجعت هیچ شک و شبهه‌ای نیست، همان طور که در وجود عالم ذرّ تردیدی وجود ندارد. از انضمام این دو با عالم دنیا، عوالم سه گانه‌ی قوس نزول تشکیل می‌شود. البته من اکنون درصدد بحث و گفتگو در این خصوص نیستم، فقط خواستم اشاره کنم که عالم رجعت غیر از عالم دنیا است.


 

ولما يستحضر المرء هذه الحقيقة يخطر في باله الكثير من روايات آل محمد (علیهم السلام) وهم يؤكدون على اجتماع رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) وأمير المؤمنين (علیه السلام) في هذا العالم بالكوفة في آخر الزمان لبناء مسجد يخص دولة العدل الإلهي العالمية. ولا يخفى أنّ تأويل مثل هذه الأحاديث بعالم الرجعة فاشل جداً ومجانب للحقيقة بعد اتضاح اختلاف عالم الرجعة عن عالم الدنيا كما قدمنا، والروايات تصرح بأنّ الاجتماع يكون في هذا العالم الذي نحن فيه، أي الدنيا. فماذا تعني تلك الروايات إذن ؟  

وقتی که فرد این حقیقت را درمی‌یابد، روایات زیادی از آل محمد(علیهم السلام) به ذهنش خطور می‌کند که در آنها بر جمع شدن رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلّم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) در آخرالزمان، در این عالم و در کوفه به قصد ساختن مسجدی که مخصوص دولت عدل الهی جهانی خواهد بود، تاکید شده است. همان طور که قبلا بیان شد، اکنون مشخص شده که عالم رجعت متفاوت از عالم دنیا است لذا تاویل و تفسیر این روایات به عالم رجعت کاملاً بی‌ربط و به دور از حقیقت است؛ حال آن که روایات تصریح می‌کند که این گردهم آمدن در همین عالمی که ما در آن هستیم رخ خواهد داد، یعنی در دنیا! پس معنی و مفهوم این روایات چیست؟


 

سألت العبد الصالح (علیه السلام) عن بعض تلك الروايات، وقلت: حين مطالعة بعض الروايات الشريفة يخطر في البال معنى، بل يؤيده بعض الذي عرفناه في دعوة الحق، ولكن يبقى الخوف من التحدث به قبل الرجوع إليك، مثلاً: رواية اجتماع رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) وعلي (علیه السلام) في الكوفة وبناؤهما لمسجد فيه ألف باب، والقوم عند عرض هذه الروايات وأمثالها مباشرة يقولون أنّ ذلك يكون في الرجعة.

از عبد صالح(علیه السلام) در مورد شماری از این روایات سؤال نمودم و گفتم: هنگام مطالعه‌ی برخی روایات شریفه، معنایی به ذهنم خطور می‌کند که برخی از مطالبی که در دعوت حق فهمیده‌ایم، آن را تایید می‌کند ولی قبل از این که به شما رجوع کنیم، از بیان آنها بیمناکم؛ مثلاً روایت گرد آمدن رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلّم) و علی(علیه السلام) در کوفه و ساختن مسجدی که هزار در دارد. به هنگام مطرح نمودن این روایات و امثال آن، مردم بلافاصله می‌گویند این کارها در رجعت به وقوع می‌پیوندند.


 

فقال (علیه السلام): (تقصد مثلاً: قوله تعالى: ﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاء بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ() ).  

ایشان(علیه السلام) فرمود: «منظور شما مثلاً این سخن خداوند است که: «(آن کس که قرآن را بر تو نازل کرده است، تو را به وعده‌گاهت باز‌می‌گرداند، بگو: پروردگار من بهتر می‌داند که چه کسی بر راه راست و چه کسی در گمراهی آشکار است)» ».


 

فقلت: نعم، والرواية هي هذه: عن أبي مروان قال: سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن قول الله عز وجل ﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ﴾، قال: فقال لي: لا والله لا تنقضي الدنيا ولا تذهب حتى يجتمع رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) وعلي بالثوية ، فيلتقيان ويبنيان بالثوية مسجداً له اثنا عشر ألف باب، يعني موضعاً بالكوفة ().

گفتم: آری، و روایت این است: ابی مروان می‌گوید از ابا عبدالله امام جعفر صادق (علیه السلام) درباره‌ی فرموده‌ی خدای عزّوجلّ که «إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَىٰ مَعَادٍ» پرسیدم، حضرت فرمود: «نه به خدا سوگند، دنیا به پایان نمی‌رسد و از بین نمی‌رود تا این که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلّم) و علی (علیه السلام) در ثویه گرد هم آیند، و با هم ملاقات کنند و در ثویه مسجدی بسازند که دوازده هزار در دارد.»؛ یعنی جایی در کوفه.


 

فقال (علیه السلام): (لديك رواية أخرى عن نفس هذا المسجد، هل تعرفها ؟ هل تعرف الرواية الأخرى عن المسجد الذي ذكرته هذه الرواية ؟).

ایشان (علیه السلام) فرمود: «شما روایت دیگری درباره‌ی همین مسجد دارید، آیا آن را می‌دانی؟ آیا روایت دیگری از مسجدی که همین روایت به آن اشاره می‌کند، سراغ داری؟».


 

فقلت: قرأت روايات أن المسجد يصلي فيها اثنا عشر إماماً عدلاً ().

گفتم: در روایات خوانده‌ام که در این مسجد، دوازه امام عادل نماز می‌گزارند.


 

فقال (علیه السلام): (لا ليس هذه، بل إن الناس يطلبون من القائم أن يبني مسجداً يسعهم؛ لأن الصلاة خلفه تعدل الصلاة خلف رسول الله، فيبني لهم مسجداً له ألف باب ()).

فرمود: «نه (منظورم) این نیست، بلکه مردم از قائم می‌خواهند که مسجدی بسازد که گنجایش آنها را داشته باشد؛ چرا که نماز خواندن پشت سر وی، برابر با نماز خواندن پشت سر رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) است. حضرت نیز برای آنها مسجدی می‌سازد که هزار در دارد».


 

ثم قال (علیه السلام): (تمسك بالذي فطر كل شيء وأعطى كل شيء خلقه، واقبل كل ما يخبرك به سبحانه تعرف كل شيء منه ولن تضيع، ولن تضل ولو ضاع وضلّ أهل الأرض بأجمعهم).

سپس فرمود: «به آن کسی که همه چیز را پدید آورده و آفرینش هر چیزی را به او ارزانی داشته، چنگ زن و متمسّک شو، و هر آنچه خداوند سبحان تو را به آن آگاه می‌سازد، پذیرا باش، تا همه چیز را از او بدانی و تباه و گمراه نگردی، حتی اگر تمام اهل زمین جملگی تباه و گمراه شوند».


 

فقلت: إذن هل أستطيع القول بأنّ الرواية تشير إلى مَثَل الرسول (صلی الله علیه وآله وسلّم) ومَثَل أمير المؤمنين (علیه السلام) اليوم.

گفتم: با این حساب آیا می‌توانم بگویم که این روایت در واقع به مَثَل رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلّم) و مَثَل امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امروز اشاره دارد؟


 

فقال (علیه السلام): (كثير من الروايات هي كذلك ()، وروايات الرجعـة أيضاً، والرجعة رجعتان: رجعة في قيام القائم بمَثَلهم، ورجعة في عالم الرجعة "الأولى" بأنفسهم وبأجساد تناسب ذلك العالم بعد أن ينسيهم الله حالهم والامتحان الأول والثاني).

فرمود: «بیشتر روایات این چنین هستند. همین طور است روایات رجعت؛ رجعت نیز خود بر دو نوع است: رجعت در قیام قائم با مَثَل‌های آنها، و رجعت در عالم رجعت «نخستین» با نفس‌ها و با بدن‌هایی که متناسب با آن عالم است، پس از آن که خداوند حال و وضعیت‌شان و نیز امتحان اول و دوم را از یادشان می‌برد».


 

* * *


 

روایت « دنیا پایان نمی‌پذیرد تا رسول الله(صلی الله علی وآله وسلّم) و علی(علیه السلام) در ثویه گرد هم آیند ....»

سرفصل ها

همه