Logo
دانلود فایل متنی

الوصية والنص المباشر:

 وصیت و نص مستقیم


 

يقول بعضهم: إنّ وصية رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلّم) لا تكفي في إثبات أحقية المحتج بها، ولابد أن تكون الوصية من الإمام إلى الامام الذي بعده مباشرة ؟

عده‌ای می‌گویند: وصیت رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلّم) به تنهایی برای اثبات حقانیت کسی که به آن محاجه می‌کند کافی نیست و حتماً باید وصیت به طور مستقیم از امامی به امام پس از او صورت گرفته باشد.


 

ولمثل هؤلاء كان (عليه السلام) يقول:

ایشان (عليه السلام) در پاسخ به چنین افرادی فرمود:


 

[ إنّ علماء الشيعة يقولون: إنّ الوصية أو النص يكفي من الرسول، كما في كتاب (الباب الحادي عشر)، بشرح المقداد السيوري ()، فهناك نص فيه: إنّ النص من الرسول أو الإمام السابق يكفي.

«علمای شیعه می‌گویند: وصیت یا نص از پیامبر کفایت می‌کند، کما این که در کتاب در «باب الحادی عشر» به شرح مقداد سیوری این عبارت آمده که: نص از پیامبر یا امام قبلی کفایت می‌کند.


 

فالوصية من الرسول تكفي، بالنصوص من عقائد حوزتهم. 

پس با استناد به متون عقایدی از حوزه‌ی آنها، وصیت از پیامبر کافی است.


 

إنّ هؤلاء لا يعتبرون، لا بقرآن ولا بروايات ولا بالمعصومين، هؤلاء لا يعتبرون إلّا بأقوال مراجعهم وفقهائهم وما يدرّس في حوزة النجف، بل وحتى ينكرونه لأجل أن يرضوا أهواءهم ].

اینها نه قرآن را در نظر می‌گیرند، نه روایات و نه سیره‌ی معصومین را. آنها فقط سخنان مراجعشان و فقهائشان و آنچه در حوزه‌ی نجف تدریس می‌شود را به دیده‌ی منت می‌گذارند؛ بلکه همین مطالب را نیز برای این که پی هوی و هوس خود بروند، منکر می‌شوند».


 

وهذا قول العلامة الحلي:

(الإمام يجب أن يكون منصوصاً عليه؛ لأن العصمة من الأمور الباطنة التي لا يعلمها إلا الله تعالى فلابد من نص من يعلم عصمته عليه، أو ظهور معجزة على يده تدل على صدقه).

این سخن علامه حلی است:

امام باید منصوصٌ علیه باشد (باید بر او وصیت شده باشد) زیرا عصمت جزو امور باطنی است که فقط خدای تعالی به آن علم دارد، لذا باید از سوی کسی که بر عصمت او آگاه است نص صادر شود، یا ظهور معجزه به دست او که گواهی صدقش باشد.


 

وعلّق عليه شارحه (المقداد السيوري) في (النافع يوم الحشر: ص١٠٠)، قائلاً: 

(أقول : هذه إشارة إلى طريق تعيين الإمام، وقد حصل الاجماع على أنّ التنصيص من الله ورسوله وإمام سابق، سبب مستقل في تعيين الإمام (عليه السلام)، وإنما الخلاف في أنه هل يحصل تعيينه بسبب غير النص أم لا، فمنع أصحابنا الإمامية من ذلك مطلقاً وقالوا: لا طريق إلا النص ...).

شارح کتاب (مقداد سیوری) در «النافع یوم الحشر: ص ١٠٠» بر این مطلب چنین تعلیق زده است:

می‌گویم: این اشاره‌ای است به شیوه‌ی تعیین امام. بر این که تنصیص (وجود نص) از سوی خدا، پیامبر خدا و امام قبلی، سبب مستقلی در تعیین امام (عليه السلام) است، اجماع حاصل شده و تنها موضع اختلاف این است که آیا امام با چیزی غیر از نص نیز تعیین و مشخص می‌شود یا خیر. اصحاب امامیه‌ی ما از آن منع کرده‌اند و گفته‌اند: به جز نص راه دیگری نیست .... 


 

* * *


 


 


 


 

وصیت و نص مستقیم

سرفصل ها

همه