Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

پرسش ۱۷۰:

 معنای «ترس او را پس از نگرانی به ایمنی بدل کن تا تو را بندگی کند و شریکت قرار ندهد».

 

سؤال/ ۱۷۰: ما معنى هذه الفقرة من دعاء الافتتاح الذي ورد عن الإمام المهدي (علیه السلام): (أبدله من بعد خوفه أمناً يعبدك لا يشرك بك شيئاً)([643]

معنای این قسمت از دعای افتتاح که از امام مهدی (علیه السلام) وارد شده است چیست؟ « ترس او را پس از نگرانی به ایمنی بدل کن تا تو را بندگی کند و برای تو شریکی قرار ندهد ».([644])

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم

والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين

أي: أن يُفتح له الفتح المبين فتنتهي الأنا، فلا يبقى إلا الله الواحد القهار.

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

والحمد‌لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

یعنی برای آن حضرت فتح مبین رخ دهد و منیّت به پایان برسد و جز خداوند یگانه‌ی قهار باقی نماند.

 

فبالنسبة لرسول الله محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) قد أتضح فَتحُهُ، أما بالنسبة لأمير المؤمنين (علیه السلام) ففتحه بفتح الحجاب مع رسول الله محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) في الآنِ الذي يفتح فيه لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، فيكون كذلك أمير المؤمنين علي (علیه السلام) أيضاً في آنٍ لا يبقى إلا الله الواحد القهار، ولا يبقى علي (علیه السلام)، ويعود في آنٍ آخر إلى الأنا والشخصية.

در خصوص پیامبر خدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، فتح آن حضرت روشن شد. در خصوص امیر‌المؤمنین(علیه السلام)، فتح آن حضرت با فتح حجاب همراه با پیامبر خدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)  است در همان لحظه‌ای که فتح برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)  اتفاق می‌افتد، و به این ترتیب برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نیز در لحظه‌ای جز خدای واحد قهار باقی نمی‌ماند، و علی (علیه السلام) باقی نمی‌ماند، و در آنی دیگر به من و شخصیت بازمی‌گردد.

 

ولكن الفرق أنّ الذي فُتح لأمير المؤمنين (علیه السلام) هما حجابان ، والحجاب الأول منهما فتح لرسول الله بالحقيقة، والثاني لعلي (علیه السلام)، وهكذا إلى الإمام المهدي (علیه السلام). وفي نهاية الغيبة الصغرى فتح له فلم يعد خائفاً، ولم يعد له شرك بمعنى وجود الأنا؛ لحصول الفتح له (علیه السلام).

اما تفاوت در این است که آن‌چه برای امیر‌المؤمنین (علیه السلام) فتح می‌شود، دو حجاب است: حجاب اول، فتح حقیقی برای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و دومی برای حضرت علی (علیه السلام) است؛ و به همین ترتیب برای امام مهدی (علیه السلام). در پایان غیبت صغری برای آن حضرت حجاب برداشته شد و آن حضرت دیگر ترسان نمی‌گردد و به دلیل وقوع فتح برای ایشان، شرک به معنای «وجودِ من» برای آن حضرت رخ نمی‌دهد.

 

أما في زمن الظهور فالذي يحتاج له الفتح هو المهدي الأول، وهو الخائف المبدل من بعد خوفه أمناً ، والمطلوب له أن: (يعبدك لا يشرك بك شيئاً)، أي أن ترفع عن صفحة وجوده الأنا في آنات أي أن يفتح له.

اما در زمان ظهور، آن‌ کسی‌که به فتح نیازمند است مهدی اول می‌باشد؛ او ترسانی است که پس از ترسش، به امنیّت تبدیل می‌گردد، و آن‌چه که برای وی خواسته شده است این است که « تو را بندگی کند و برای تو شریکی قرار ندهد » ؛ یعنی در لحظاتی از صفحه‌ی وجود «من» ارتقا یابد؛ یعنی فتح و گشایش برایش حاصل شود.

 

وروح القدس الأعظم كان مع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، فلما فتح له انتقل من الرسول إلى أمير المؤمنين (علیه السلام)؛ لأن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) استغنى بالتسديد الآتي من الفتح عن تسديد روح القدس الأعظم.

روح القدس اعظم با پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)  بود و هنگامی‌که حجاب بر آن حضرت گشوده شد، از پیامبر به امیرالمؤمنین (علیه السلام) انتقال یافت؛ چرا‌که دیگر پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)  با تسدید (توفیق) برآمده از فتح، از تسدید روح القدس اعظم بی‌نیاز گشت.

 

وهكذا الإمام المهدي (علیه السلام) يستغني في زمن الظهور عن روح القدس الأعظم؛ لأنه فتح له في زمن الغيبة الصغرى، فينتقل روح القدس الأعظم إلى المهدي الأول، فكما يصدق أنفسنا وأنفسكم على رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وعلي (علیه السلام)، كذلك يصدق هنا على الإمام المهدي (علیه السلام) والمهدي الأول (علیه السلام)، من جهة الرداء الذي لبسه رسول الله وأمير المؤمنين وهو روح القدس الأعظم. وإلا فلا تساوٍ بينهما إلا من هذه الجهة، فرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أفضل من علي (علیه السلام).

امام مهدی (علیه السلام) نیز در زمان ظهور از روح القدس اعظم بی‌نیاز می‌باشد؛ چرا‌که حجاب از آن حضرت در زمان غیبت صغری برداشته شده است؛ بنابراین روح القدس اعظم به مهدی اول انتقال می‌یابد و همان‌طور که عبارت «أنفسنا  و أنفسکم» (ما و شما) بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)  و حضرت علی (علیه السلام) صدق می‌کند، در این زمان نیز بر امام مهدی (علیه السلام) و مهدی اول(علیه السلام)  صدق می‌نماید. این مقارنه از نظر ردایی که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)  و امیر‌المؤمنین (علیه السلام) پوشیدند که همان روح القدس اعظم می‌باشد، وگرنه بین آن‌ها رابطه‌ی تساوی برقرار نیست، مگر از این نظر؛ و پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)  برتر از حضرت علی (علیه السلام) می‌باشد.

 

وكذلك الإمام المهدي (علیه السلام) أفضل من المهدي الأول، وتساويهم من هذه الجهة جهة الرداء، وهو روح القدس الأعظم الذي تردى به المهدي الأول؛ لأنه يحتاج إلى التسديد، ولم يحصل له الفتح . بينما الإمام المهدي (علیه السلام) حصل له الفتح، فتسديده من الفتح؛ لأنه في آنات لا يبقى إلا الله الواحد القهار.

 به همین ترتیب امام مهدی (علیه السلام) نیز برتر از مهدی اول است و برابری آن‌ها در این خصوص، از جهت پوشیدن ردا می‌باشد؛ یعنی روح القدس اعظم که مهدی اول آن را به تن کرد؛ چرا‌که او به تسدید (توفیق و یاری) نیازمند است و فتح برای او حاصل نگشته است؛ در‌حالی که فتح برای امام مهدی (علیه السلام) رخ داده و تسدید آن حضرت از طریق فتح می‌باشد؛ زیرا او در لحظاتی است که در آن جز خدای واحد قهار باقی نمی‌ماند.

 

أما المهدي الأول فلم يحصل له الفتح، لهذا يسدد بروح القدس الأعظم، ويُدعى له بـ (أن يعبدك لا يشرك بك شيئاً)، أي حتى الأنا الموجودة بين جنبيه لا يراها فلا يرى ولا يعرف إلا الله، فالعبادة هي المعرفة.

اما برای مهدی اول فتح حاصل نگشته و به همین دلیل او با روح القدس اعظم تسدید می‌یابد و برایش این‌گونه دعا می‌شود «(تا تو را بندگی کند و برای تو شریکی قرار ندهد)»؛ یعنی تا آن‌جا که منیّت موجود در خود را نبیند و چیزی نبیند و چیزی نشناسد مگر خداوند را؛ که عبادت، همان معرفت و شناخت می‌باشد.

 

يعبدك: أي يعرفك، ولا يشرك بك: لا يعرف غيرك حتى نفسه، أي يحصل له الفتح المبين.

«یعبدک» یا تو را بشناسد و «لایشرک بک» یعنی غیر از تو کسی را نشناسد حتی خودش را؛ یعنی فتح مبین برای او حاصل گردد.

 

وأيضاً أصحاب القائم غير المهدي الأول يسددون بروح القدس، ولكن روح قدس دون روح القدس الأعظم، وكلٌ بحسبه. فلذلك فهم يُعصمون: (عهدك في كفك)([645])، (ويضع الله يده على رؤوس العباد فجمع بها عقولهم وكملت به أحلامهم)([646]).

همچنین اصحاب قائم غیر از مهدی اول‌، هر‌یک به فراخور وضعیت خود، بوسیله روح القدس تسدید می‌یابند ولی روح قدس پایین‌تر از روح القدس اعظم است. از همین‌رو، آن‌ها نیز معصوم‌اند: «(عهدت در دستت است)»([647])، «و خداوند دستش را بر سر بندگان قرار می‌دهد. با آن عقل‌هایشان را جمع می‌کند و رؤیاها و آرزوهایشان را با آن کامل می‌گرداند».([648])

******


 

[643]- دعاء الافتتاح / مفاتيح الجنان.

[644]- دعای افتتاح: مفاتیح الجنان.

[645]- عن دلائل الإمامة للطبري (الشيعي) : ص467، والغيبة للنعماني : ص319، عن الباقر (علیه السلام) قال : (إذا قام القائم بعث في أقاليم الأرض، في كل إقليم رجلاً، يقول: عهدك في كفك فإذا ورد عليك أمر لا تفهمه ولا تعرف القضاء فيه فانظر إلى كفك واعمل بما فيها).

[646]- عن أبي جعفر (علیه السلام)، قال: (إذا قام قائمنا وضع الله يده على رؤوس العباد فجمع بها عقولهم وكملت به أحلامهم) الكافي : ج1 ص25 ح21.

[647]- دلایل الامامة طبری (شیعی): ص 467 و غیبت نعمانی: ص 319. از امام باقر ع که فرمود: «هنگامی‌که قائم به پا خیزد، برای هر منطقه‌ای از زمین کسی را ارسال می‌کند و می‌گوید: عهد تو در دستت است؛ پس اگر موضوعی بر تو ارائه شد که آن را نفهمیدی و قضاوت در مورد آن را ندانستی به کف دستت نگاه کن و به آن عمل نما».

[648]- از ابو‌جعفر ع که فرمود: «هنگامی‌که قائم ما به پا خیزد دستش را بر سر بندگان قرار می‌دهد، عقل‌هایشان را جمع می‌کند و رؤیاها و آرزوهایشان را با آن کامل می‌گرداند».


 

پرسش ۱۷۰: معنای «ترس او را پس از نگرانی به ایمنی بدل کن تا تو را بندگی کند و شریکت قرار ندهد».

سرفصل ها

همه