Logo
دانلود فایل متنی

 

پرسش ۱۷۸:

 هدف از آفرینش انسان چیست؟

 

سؤال/ ۱۷۸: ما الهدف من خلق الإنسان؟

هدف از آفرینش انسان چیست؟

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم

والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين

خلق الله سبحانه وتعالى آدم (علیه السلام) خليفة في أرضه، هذا أمر أقرته جميع الأديان الإلهية، كما أنه سبحانه وتعالى أسجد جميع ملائكته لآدم (علیه السلام)، والسجود علامة الخضوع والتذلل والانصياع للأمر الصادر من المسجود له، ولم يكن الأمر فقط طاعة لأمر الله سبحانه وتعالى، وإلا لكانت الخصوصيات عبثية وحاشا الله سبحانه وتعالى من العبث، فكون المسجود له آدم خصوصية يجب أن تلحظ بدقة، كما أن أفضلية آدم (علیه السلام) على الملائكة وجهة أفضليته (علیه السلام) أيضاً مسألة يجب أن تلحظ لمعرفة الهدف من خلق الإنسان.

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

خداوند سبحان و متعال آدم(علیه السلام)  را به عنوان خلیفه و جانشین خود بر زمین آفرید و این مقوله‌ای است که تمام ادیان الهی بر آن صحّه گذاشته‌اند. همان‌طور که خداوند سبحان و متعال تمام فرشتگانش را به سجده گزاردن بر حضرت آدم(علیه السلام)  فرمان داد، و سجود نشانه‌ی خضوع و تذلّل و گردن نهادن به فرمان کسی است که بر او سجده گزارده شده است. این فرمان فقط تبعیّت از فرمان خداوند سبحان و متعال نبوده است؛ چرا‌که در این صورت سجده گزاردن بر آدم(علیه السلام)  کاری عبث می‌بود در حالی‌که ساحت خداوند سبحان و متعال از بیهوده‌کاری بسی به دور است! این‌که آدم (علیه السلام) مورد سجده‌گزاری بوده است، ویژگی خاصّی دارد که باید به آن دقت نمود؛ مانند برتر بودن حضرت آدم (علیه السلام) بر فرشتگان، و علّت برتر بودن او (علیه السلام) نیز موضوعی است که باید دقت شود تا بتوان هدف از خلقت انسان را درک کرد.

 

المسألة الأولى: مسألة خلافة الله في أرضه، وهنا مسألة يجب أن نعرفها وننطلق منها، هي أن المستخلف يجب أن يكون مؤهلاً لأداء الغرض الذي استخلف لأجله، فالسؤال هو: ما هو الغرض من هذه الخلافة ؟

مسئله‌ی نخست، موضوع خلافت و جانشینی خداوند در زمین می‌باشد. در این‌جا نکته‌ای وجود دارد که باید بدانیم و آن را محور قرار دهیم: این‌که کسی که به جانشینی گمارده می‌شود (مستخلَف) باید شایستگی آن را داشته باشد که غرض از به جانشینی گمارده شدنش را برآورده نماید. حال، پرسشی مطرح می‌شود: این غرض چیست؟

 

والجواب: إن الغرض هو القيام بمقام الله سبحانه وتعالى في إدارة الأرض بما فيها من عباد الله سبحانه وتعالى من إنس وملائكة وجن، وما فيها من جسمانية وملكوت علوي وسفلي. فإذا كان هذا هو الغرض فما هي المؤهلات؟

و پاسخ: غرض و هدف ،قائم مقامیِ خداوند سبحان و متعال در مدیریت زمین و آن‌چه از بندگان خداوند سبحان و متعال در آن است از انس و فرشتگان و جن، و آن‌چه از جسمانیت و ملکوت عُلوی (بالایی) و سُفلی (پایینی) در آن است. اگر غرض این باشد، شرایط و شایستگی‌های مورد نیاز آن کدام است؟

 

ولمعرفة هذه المؤهلات أضرب هذا المثال، فأنت إذا كان لديك مصنع تجيد إدارته من كل حيثية وجهة، فهو يحتاج إلى معرفة كيفية الإدارة والأعطال وإصلاحها، ويحتاج إلى شخصية قادرة على التعامل مع العمال في المصنع، والآن إذا أردت أن تضع في مكانك شخصاً يخلفك في المصنع، فأنت تختار صاحب الكفاءة والشخصية المؤهلة للتعامل مع العمال في المصنع، وإذا كنت صاحب شخصية مثالية فإنك ستختار شخصاً ذا شخصية مثالية أيضاً، أو يقرب من ذلك لكي تكون حالة المصنع في حال إدارتك له وفي حال إدارة خليفتك واحدة.

برای درک کردن این شایستگی‌ها مثالی می‌زنم: اگر شما کارگاهی داشته باشید و بخواهید کسی را بیابی که از هر حیث و نظر آن را اداره نماید، این شخص باید چگونگی اداره کردن، از کار افتادن‌ها و رفع ایرادها را بداند، همچنین باید شخصیتی داشته باشد که او را قادر به تعامل با کارگران در کارگاه نماید. اکنون اگر شما بخواهید شخصی را به جانشینی خودتان درکارگاه بگمارید شما کسی که دارای چنین شایستگی و شخصیتی که او را شایسته‌ی تعامل با کارگران کارگاه نماید، اختیار می‌کنید، و اگر شما دارای خصوصیت خاصی باشی شخصی را انتخاب می‌کنی که همان خصوصیت یا نزدیک به آن را نیز داشته باشد تا وضعیت اداره کردن کارگاه توسط خود شما همانند وضعیت آن در حالت اداره کردن آن‌جا توسط جانشین شما باشد.

 

ومن هنا فإن الله سبحانه وتعالى عندما يستخلف خليفة عنه في أرضه فإنه يجعل خليفته يتصف بصفاته سبحانه وتعالى، لأنه القادر على كل شيء، فيكون خليفته صورة له ووجهه في خلقه، وأسماءه الحسنى، قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): (إن الله خلق آدم على صورته)([760]).

به این ترتیب خداوند سبحان و متعال هنگامی‌که خلیفه و جانشینی را از جانب خود بر زمین برمی‌گمارد، او را متّصف و آراسته به صفات خودش سبحان و متعال می‌نماید؛ چرا‌که او بر هر چیزی توانا است. پس خلیفه و جانشین او  وجه او در میان خلقش و نیز اسم‌های حُسنای او می‌شود. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)  می‌فرماید: ﴿ خداوند آدم را بر صورت خود آفرید ﴾([761]) .

 

وليكون الخليفة كذلك يجب أن يكون فانياً في أسماء الله سبحانه وتعالى وصفاته، فيكون أمره أمر الله، وفعله فعل الله، وإرادته إرادة الله سبحانه وتعالى، كما في الحديث القدسي: (لا يزال عبدي يتقرب إليَّ بالفرائض - أي بالولاية لي - حتى يكون يدي وعيني وسمعي) ([762]) أي حتى يكون أنا في الخلق.

 برای این‌که خلیفه و جانشین این‌گونه باشد، باید در اسما و صفات خداوند سبحان و متعال فنا گردد تا فرمان او فرمان خدا و عملکرد او، عملکرد خدا و اراده‌ی او، اراده‌ی خداوند سبحان و متعال باشد، همان‌طور که در حدیث قدسی آمده است: «بنده‌ام همچنان با انجام واجبات به من نزدیک می‌شود ـ‌یعنی با ولایت من‌ـ تا آن‌جا که دست من، چشم من و گوش من می‌شود»؛([763]) یعنی تا آن‌جا که «من» در میان خلق شود.

 

وكما في الحديث: (إن روح المقرب تصعد إلى الله فيخاطبه الله سبحانه وتعالى فيقول: أنا حي لا أموت وقد جعلتك حياً لا تموت، أنا أقول للشيء كن فيكون وقد جعلتك تقول للشيء كن فيكون)([764]).

همان‌طور که در حدیث آمده است: «روح مقرّب به سوی خداوند بالا می‌رود. خداوند سبحان و متعال او را خطاب قرار می‌دهد و می‌فرماید: من زنده‌ای هستم که نمی‌میرم و تو را زنده‌ای گردانیدم که نمی‌میری، من به چیزی می‌گویم باش، می‌شود و تو را به گونه‌ای گردانیدم که به چیزی بگویی باش، می‌شود».([765])

 

والآن، نعود إلى الغرض من الخلافة فأقول: إذا كان الخليفة صورة لمن استخلفه، وقائماً بمقامه في أرضه، وإذا كان صاحب الأرض غائباً، أي غائب عن الإدراك والتحصيل وإلا فهو الشاهد الغائب، وإذا كان خليفته هو صورة له، فتكون معرفة الخليفة هي معرفة من استخلفه الممكنة، لأنه صورة له، وهذا هو الغرض الحقيقي من الخلافة، المستبطن للغرض الأول وهو قيام الخليفة بمقام المستخلف، وهو المعرفة والعلم الحقيقي، فبالأنبياء والرسل عُرف الله، قال تعالى: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْأِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾([766])، أي ليعرفون.

اکنون به هدف اصلی از جانشینی بازمی‌گردیم و می‌گویم: اگر خلیفه و جانشین بازتاب کسی باشد که او را به جانشینی گمارده است و قائم به مقام او در زمینش باشد و اگر صاحب زمین، غایب باشد یعنی غیبت از درک شدن و در دسترس بودن، وگرنه او شاهد غایب می‌باشد‌ و اگر خلیفه و جانشین او وجهی برای او باشد، بنابراین شناخت و معرفت جانشین تنها راه امکان‌پذیر برای شناخت و معرفت گمارنده‌ی او می‌باشد؛ چرا که او وجهی برای او است و این همان غرض حقیقی از جانشینی می‌باشد که در پس غرض نخستین نهفته است و آن، قائم شدن خلیفه و جانشین به مقام گمارنده (مستخلِف) است و این، همان شناخت و معرفت و علم حقیقی می‌باشد. به وسیله‌ی پیامبران و فرستادگان، خداوند شناخته شد. حق تعالی می‌فرماید: ﴿ جن و انس را جز برای پرستش خود نيافريده‌ام ﴾([767]) ؛ یعنی تا مرا بشناسند.

 

وقال تعالى: ﴿قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِم﴾ ([768])، فعلََّمَ آدم خليفة الله الملائكة وعرَّفهم بالأسماء الإلهية، فالملائكة خُلِقوا من أسماء الله سبحانه، وفي الزيارة الجامعة: (السلام على محال معرفة الله) ([769]).

و نیز می‌فرماید: ﴿ گفت: ای آدم! آن‌ها را از نام‌هایشان آگاه کن﴾([770]) . بنابراین آدمِ خلیفه‌ی خداوند به فرشتگان آموخت و نام‌های الهی را به آن‌ها شناساند، و فرشتگان از نام‌های خدای سبحان آفریده شده‌اند. در زیارت جامعه آمده است: «(سلام بر جایگاه‌های شناخت و معرفت خداوند)»([771]).

******


 


 

[760]- أصول الكافي : ج1 : ص134.

[761]- اصول کافی: ج 1 ص 134.

[762]- سبقت الإشارة منه (علیه السلام) إلى هذا الحديث القدسي والتفصيل في المتشابهات : ج3 / سؤال رقم (100) ، وغيره أيضاً.

[763]- پیش‌تر اشاره‌ای از ایشان ع به این حدیث قدسی و تفصیل آن در متشابهات: ج 3 پرسش شماره‌ی ۱۰۰ و همچنین سایر موارد، ارایه گردید.

[764]-  بحار الأنوار : ج90 ص376، وقد تقدمت الإشارة إلى هذا الحديث القدسي في إجابة سؤال رقم (127) .

[765]- بحار الانوار: ج 90 ص 376، و همچنین اشاره‌ای به این حدیث قدسی در پاسخ پرسش شماره‌ی ۱۲۷ گردید.

[766]- الذريات : 56.

[767]- ذاریات: 56.

[768]- البقرة : 33.

[769]- الزيارة الجامعة / مفاتيح الجنان.

[770]- بقره: 33.

[771]- زیارت جامعه ـ مفاتیح الجنان.

پرسش ۱۷۸: هدف از آفرینش انسان چیست؟

سرفصل ها

همه