Logo
دانلود فایل متنی

 

خلاصة:  

 

خلاصه:  


 

قال دوكنز: «وانا اقترح هنا أن الحاجة والدافع هو نفسه بالنسبة للطف والطيبة والايثار والكرم والتعاطف والرأفة. وفي ايام الاسلاف كانت لدينا فرصة لنكون ايثاريين فقط بالنسبة للاقرباء ومن يعتقد انه سيبادلنا المعروف. وفي ايامنا هذه لم تعد تلك القيود موجودة لكن القاعدة بقت». 

داوکینز می‌گوید : « نظر من این است که همین نکته در مورد میل به نیکی کردن، سخاوت، شفقّت و ترحّم نیز صادق است. نیاکان ما فقط مجال داشته‌اند که به خویشان نزدیک و قدرشناسان بالقوه‌شان نیکی کنند. امروز دیگر این محدودیت‌ها وجود ندارد، اما این قاعدهء نیکی کردن همچنان پابرجا است».  
 

قد تبيّن أنّ اقتراح دوكنز هذا الذي يحاول أن يفسر به الأخلاق والإيثار الحقيقي بلا قيمة، فالقيود موجودة دائماً؛ لأن ما بنته الجينات في أجسامنا هو إيثارنا لأقاربنا لأنهم أقاربنا ونحن نميزهم بدقة بصفاتهم أنهم أقاربنا، وليس لأنهم قريبون مكاناً منا أو لأنهم على احتكاك مباشر بنا ليتحول إيثار الأقارب إلى كل قريب مكاناً منا، وأيضاً مسألة إيثار المبادلة بالمثل يتحكم به منهج الحقود الذي يعطي وينتظر نتيجة المقابل فإن رد بالمثل وإلا قطع عنه وهذا أمر بنته الجينات ولا يتغير إلا جينياً فلا يتغير لمجرد تغير نظام الحياة. 

در بخش‌های قبلی مشخص شد که این نظر داوکینز که طی آن می‌کوشد اخلاق و ایثارگری واقعی را تفسیر کند، ارزشی ندارد. محدودیت‌ها همواره وجود دارد؛ زیرا آنچه ژن‌ها در بدن ما کار گذاشته‌اند، ایثارگری ما نسبت به خویشاوندان‌مان است، از آن رو که آنها قوم و خویش ما هستند و ما با استفاده از ویژگی‌ها و صفات‌شان آنها را از دیگران تشخیص می‌دهیم، نه به این علت که آنها از نظر موقعیت مکانی به ما نزدیک هستند یا به این خاطر که آنها به طور مستقیم با ما تماس دارند. تا به این ترتیب ایثار خویشاوندی به هر کس که از نظر موقعیتی به ما نزدیک است، تعمیم داده شود! همچنین قضیهء ایثارگری متقابل تحت سیطرهء مرام حسابگر می‌باشد که می‌بخشد و از آن سو منتظر واکنش طرف مقابل است. اگر لطفش را جبران کرد که هیچ وگرنه دیگر به او محبت نمی‌کند. این رفتار را ژن‌ها پدید آورده‌اند و اگر قرار باشد تغییری در آن صورت گیرد، این تغییر، ژنتیکی خواهد بود و به مجرد تغییر شیوهء زندگی، این فرآیند دست‌خوش تغییر نمی‌شود. 
 

****** 

خلاصه:

سرفصل ها

همه