یهودیان و مسیحیان : 

وهم الإلحاد ، الفصل الثالث ، التطور سنة إلهية (ص ١٦٧-١٦٩) / توهم بيخدايي ، فصل سوم: تکامل، سنتی الهی (ص١٧٧-١٧٩ )
 

 اليهود والمسيحيون: 

یهودیان و مسیحیان :   

اليهود والمسيحيون يعتقدون أنّ ذرية آدم (عليه السلام) نتاج زنا محارم وزواج الاخوة من  الأخوات، ويعتقدون أنّ حواء خُلقت من ضلع جسم آدم وهم أصل هذه العقيدة الفاسدة، ومنهم انتقلت إلى السنة وبعض الشيعة. 

یهودیان و مسیحیان بر این اعتقادند که نسل آدم (عليه السلام) نتیجهء زنا با محارم و ازدواج برادران با خواهران است و به باور آنها حوّا از دندهء آدم خلق شده است ، و خاستگاه این عقیدهء فاسد به یهودیان و مسیحیان بازمی‌گردد و از آنها به سنی‌ها و برخی شیعیان منتقل گشته است. 
 

ورد في العهد القديم - التوراة بخصوص خلق حواء: 

در عهد قدیم (تورات) در خصوص آفرینش حوا چنین آمده است:
 

«فأوقع الرب الإله سباتاً على آدم فنام. فأخذ واحدة من أضلاعه وملأ مكانها لحماً. وبنى الرب الإله الضلع التي أخذها من آدم امرأة وأحضرها الى آدم»(١) . 

(١). العهد القديم ـ سفر التكوين ـ 2 : 21- 22.

«پس پروردگار ، خدا ، آدم را به خواب عمیقی فرو برد و وقتی او در خواب بود یکی از دنده‌هایش را گرفت و جای آن را با گوشت به‌هم پیوست. سپس از دنده‌ای که از آدم گرفت، زن را ساخت و او را به نزد آدم آورد»(١) . 

(١). عهد عتیق-سفر پیدایش، اصحاح ٢: ٢١ و ٢٢. 
 

يقول أنطونيوس فكري في تفسيره لهذه الآية من التوراة: 

آنتونیوس فکری در تفسیر این آیه از تورات می‌گوید: 
 

«حواء صنعها الله من ضلع آدم والضلع بجانب القلب وتحت الذراع حتى يحيطها بحبه ويحميها بذراعه وهي ليست من رأسه فتنتفخ عليه ولا من قدمه فيدوسها. ولاحظ طريقة الله، فالله أخذ من آدم ضلعاً فهو حرمه من شيء، أي أحد ضلوعه ولكن ماذا أعطي له بعد ذلك.. معيناً نظيره. وهكذا كل ما يحرمنا منه الله يعوضنا عنه بركات مضاعفة»(٢). 

(٢). تفسير الكتاب المقدس - العهد القديم - القس أنطونيوس فكري.

«خداوند حوا را از دندهء آدم ساخت و آن دنده، کنار قلب و پایین بازو بود؛ تا عشق وی او (حوا) را فرا گیرد و با بازوانش از او حمایت کند. حوا از سر آدم نیست تا بر او تکبر ورزد و نه از پایش، تا آدم او را لگدمال کند. به شیوهء خدا بنگر، خدا از آدم دنده‌ای گرفت، پس او را از چیزی محروم ساخت یعنی از یکی از دنده‌هایش؛ لکن پس از آن، چه چیزی به وی عطا کرد؟ ... یاوری همسان خودش. و به این ترتیب خدا ما را از هر چه محروم سازد، آن را با برکاتی دو چندان، برایمان جبران می‌نماید»(٢). 

(٢). کشیش آنتونیوس فکری- تفسیر کتاب مقدس- عهد عتیق. 
 

ويقول القمص تادرس يعقوب: 

و کشیش تادریس یعقوب می‌گوید: 
 

«حدثنا عن خلقه حواء كزوجة وحيدة لآدم، جلبها له من جنبه بعدما أوقع عليه سباتاً فنام... فرأي آدم أنها عظم من عظامه ولحم من لحمه، وقد دعاها امرأة لأنها من امرئ (إنسان) أُخذت»(٣). 

(٣). تفسير الكتاب المقدس - العهد القديم - القمص تادرس يعقوب. 

«از خلقت حوا به‌عنوان تنها همسر آدم سخن راندیم. وی را از پهلوی آدم پدید آورد، پس از آنکه خواب را بر او غالب نمود. ... آدم او را دید که استخوانی از استخوان‌هایش و گوشتی از گوشت‌هایش است، و او را «امرأة» (زن) نامید زیرا از «امرئ» (انسان) گرفته شده است»(٣). 

(٣). کشیش تادریس یعقوب- تفسیر کتاب مقدس- عهد عتیق. 
 

وورد في العهد القديم - التوراة - بخصوص ذرية آدم: 

در عهد عتیق (تورات) دربارهء فرزندان آدم چنین آمده است: 
 

«وعرف قايين امراته فحبلت وولدت حنوك وكان يبني مدينة فدعا اسم المدينة كاسم ابنه حنوك»(٤). 

(٤). العهد القديم ـ سفر التكوين ـ 4 : 17.

«و قائن همسرش را شناخت و (همسرش) باردار گشت و حنوک را به دنیا آورد. قائن شهری بنا کرد و آن را به نام پسر خود، حنوک نامگذاری کرد»(٤). 

(٤). عهد عتیق- سفر پیدایش- اصحاح ٤: ١٧. [قائن در تورات همان قابیل فرزند آدم است. (مترجم)] 
 

ويقول أنطونيوس فكري في شرحه لهذه الآية من التوراة - العهد القديم: 

و آنتونیوس فکری در شرح این آیه از تورات ـ عهد قدیم می‌گوید: 
 

«إمراة قايين هي أخته والله سمح بهذا أولاً ليقيم نسلاً. وحنوك هو الثالث من آدم من ناحية قايين وله نفس اسم أخنوخ تقريباً السابع من آدم من جهة شيث»(٥). 

 (٥). شرح الكتاب المقدس - العهد القديم - القس أنطونيوس فكري. 

«زن قائن خواهرش بود، و خداوند چنین چیزی را رخصت داده بود تا نسلی ایجاد کند، و حنوک سومین فرزند آدم از ناحیهء قائن بود و وی به نام اخنوخ نیز شناخته می‌شد؛ که اخنوخ نام هفتمین فرزند آدم از طرف شیث نیز می‌باشد»(٥). 

 (٥). کشیش آنتونیوس فکری- تفسیر کتاب مقدس- عهد عتیق.
 

سيأتي بيان كيف أنّ هذه العقائد الفاسدة تخالف حقائق ثابتة في علم الأحياء، وكيف أن هذه العقائد الفاسدة تضع الإنسان في مستوى دون الشمبانزي والغوريلا وبعض الحيوانات الأخرى التي تتجنب زنا المحارم. 

در بخش‌های بعدی بیان خواهد شد که چگونه این عقاید فاسد، با حقایق ثابت‌شده در علم زیست‌شناسی متعارض است و اینکه چگونه این باورهای منحرف، انسان را در سطحی فروتر از شامپانزه و گوریل و برخی دیگر از حیواناتی که از زنا با محارم دوری می‌کنند، قرار می‌دهد. 

******