Logo
نویسنده: سید احمد الحسن

دانلود فایل متنی

الجواب المنیر عبر الاثیر پاسخ‌های روشنگرانه بر بستر امواج جلد ششم تاریخ انتشار : ۲۰۰۵ – ۲۰۰۷ – ۲۰۰۹ – ۲۰۱۱ – ۲۰۱۲ – ۲۰۱۶

پاسخ‌های روشنگرانه بر بستر امواج جلد ششم دوزبانه عربی‌فارسی

سرفصل ها

همه

نام کتاب : الجواب المنیر عبر الاثیر(پاسخ‌های روشنگرانه بر بستر امواج)تاریخ انتشار : ۲۰۰۵ – ۲۰۰۷ – ۲۰۰۹ – ۲۰۱۱ – ۲۰۱۲ – ۲۰۱۶

 

تقديم

پیش‌گفتار

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

بسم اللّه الرحمن الرحیم

الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً

 

لعل من النافع لكل من يطّلع على هذه المجموعة الجديدة من أجوبة الإمام أحمد الحسن ع أن يلتفت إلى السؤال والغاية المرجوة منه، إذ ينبغي أن يكون السؤال بدافع رفع جهل والحصول على معرفة يستطيع المرء ترجمتها إلى عمل يقربه من الله سبحانه، ويبعده عن سبيل الشيطان (لعنه الله)، بل ويكون له حصناً يؤمنه من وساوسه.

هر کسی که این مجموعه‌ی جدید از پاسخ‌های سید احمد الحسن ع را مطالعه می‌کند، شاید برایش مفید باشد که به پرسش، و هدف نهایی یا غایتی که از آن انتظار می‌رود، توجه نماید؛ چرا که شایسته است پرسش با این انگیزه پرسیده شود که جهلی را برطرف سازد و آدمی را به معرفتی برساند که بتواند آن را به عملی که او را به خدای سبحان نزدیک و از راه شیطان (لعنت اللّه) دور بدارد، تبدیل نماید.

 

ذاك أنّ أهل هذا الزمان اعتادوا على أن يسألوا طلباً للمعلومة، وجعلوا أنفسهم تنتظم على وفق منظومة معرفية وضعية قائمة على تقسيم المعرفة إلى نظرية وعملية، وكأنّ هذا التقسيم المفتعل يوحي بأنّ النظري له خانة معرفية تختلف عن خانة المعرفة العملية، ومن ثم ازدادت شقة التوهم عندما صار النظري يتعلق بالقضايا الفكرية والإنسانية من لغة وأدب ومنطق وغيرها من العلوم التي يصنفها الناس بالنظرية، وصار العملي يتعلق في معالجة المواد والخامات والصناعات وما يجري مجراها.

اهل این زمان عادت کرده‌اند که برای کسب اطلاعات، سؤال بپرسند و آنها خود، خویشتن را بر اساس نوعی سیستم شناختی که معرفت را به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌کند، تنظیم می‌نمایند و گویی این تقسیم‌بندی بی‌پایه و ساختگی چنین می‌نماید که بخش نظری را منزلتی معرفتی است که با جایگاه شناخت عملی متفاوت است. از این رو، این توهّم بیشتر ریشه دوانید؛ به این صورت که بخش نظری، به مسائل فکری و انسانی اعم از واژه‌شناسی، ادبیات، منطق و دیگر علومی که انسان‌ها با نظریه‌پردازی تصنیف می‌کنند، تعلق یافت و بخش عملی هم به نحوه‌ی عملکرد عناصر و مواد اولیه و صنایع و از این قبیل موارد، می‌پردازد.

 

لا شك في أنّ هذا التصنيف المفتعل في ساحة الواقع لا قيمة له ولا اعتبار، فلا قيمة لعلم أو معرفة لفظية لا يتعدى أثرها إلى الواقع البشري سواء الأخروي أو الدنيوي، فاللفظ إذا لم تكن له ثمرة عملية في واقع الناس فلا نفع فيه، فالناس دوماً تواجه بعضها البعض في كل لحظة تعيشها بهذه الحقيقة: لا أريد كلاماً فقط، بل أريد فعلاً !!

تردیدی نیست که این دسته‌بندی جعلی، در عرصه‌ی عمل هیچ ارزش و اعتباری ندارد. علم یا معرفتِ لفظی که اندک اثری بر وضعیت اخروی یا دنیوی انسان نداشته باشد، بی‌بها است. واژه و عبارت اگر در واقعیتِ مردم، ثمره‌ی عملی به بار نیاورد، هیچ سودی نخواهد داشت. مردم به‌طور پیوسته و در هر لحظه از زندگی خود، با اطرافیان خویش چنین مراوده دارند که: من فقط حرف نمی‌خواهم، عمل می‌خواهم!!

 

نعم، لا قيمة للألفاظ إن لم تكن قادرة على صياغة الحياة دنيوية كانت أو أخروية صياغة عملية يستشعر من خلالها الإنسان أنه يتقدم خطوة للأمام، فالإنسان يعمل في الحياة ويتحرك على حسب معرفته، فيكون عمله كاشفاً لحقيقة معرفته، ولا يكون الميزان في تقييمه هو كم معلوماته، فما قيمة كم معلومات هائل لا يترجم صاحبه في واقعه العملي شيئاً أو ربما يترجم منه النزر اليسير، فيكون بذلك صاحب الكم المعلوماتي عالماً ولكنه ليس عاملاً، ومن ثم يكون أمره عجباً !!

آری، واژگان ارزش و بهایی ندارد اگر نتواند حیات دنیوی یا اخروی را به گونه‌ای قاعده‌مند سازد که انسان از طریق آن احساس نماید که به‌طور عملی جلو گام برمی‌دارد؛ چرا که آدمی در زندگی براساس معرفت و شناختی که دارد به جنبش و تکاپو درمی‌آید، و عمل او، آشکار کننده‌ی حقیقت معرفت او است؛ بر همین اساس معیار ارزش‌گذاری او مقدار معلوماتش نیست. معلومات فراوان و عظیمی که صاحبش، آن را در میدان عملیِ خود، منعکس نکند و یا چه بسا بسیار نمود کمی داشته باشد، چه ارزشی دارد؟! و به این صورت صاحب این همه معلومات، عالِم است ولی عامِل نیست و از این رو، حال و روزش بسیار عجیب است!!

 

فكم هو عجيب أن يكون المرء عالماً ولا ينتفع بعلمه، بل يكون علمه عليه وبالاً وحجة تطوقه، والعلم الذي أعنيه هنا هو العلم الذي يكون سبباً لسعادة الإنسان دنيا وآخرة، ويقرب العبد من ربه سبحانه، قال تعالى: ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ().

چه بسیار شگفت‌انگیز است که انسان عالِم باشد ولی از علمش بهره‌ای نبرد و یا حتی علم او وَبال و حجتی بر گردنش باشد؛ علمی که در اینجا مورد نظر من است، همان علمی است که سعادت انسان در دنیا و آخرت را به دنبال دارد و نزدیکی بنده به پروردگار سبحانش را موجب می‎گردد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿(هر که خواهان عزّت است (بداند که) عزّت، همگی از آن خدا است. سخنان پاک، به سوی او بالا می‌رود و کردار نيک است که آن را بالا می‌برد و برای آنان که از روی مکر به تبهکاری می‌پردازند عذابی است سخت و مکرشان نيز از ميان می‌رود)،. ()

 

فلننتبه ونحن نتوجه بالسؤال إلى قائم آل محمد ع إن قبل سؤالنا تتقدم أنفسنا؛ لأنها هي الحامل للسؤال، وهي من تضع بين يديه السؤال، وهو ينظر إليها قبل أن ينظر في السؤال فتنكشف له: هل هي تحمل السؤال لترفع جهلاً وتنبت عقلاً ؟؟ هل هذه النفس الحاملة للسؤال تريد أن تستزيد كماً معلوماتياً حسب، فيكون همها العلم وليس العمل به ؟؟!!

لذا باید به هوش باشیم و قبل از آن که از قائم آل محمد g سؤال کنیم، پرسش را به نفس خویش عرضه داریم، چرا که این نفس،دربرگیرنده‌ی سؤال است و او است که سؤال را در پیشگاه ایشان قرار می‌دهد؛ ایشانg قبل از آن که در سؤال بنگرد، به آن نفس نگاه می‌اندازد، و برایش روشن می‌گردد که: آیا سوال نفس پرسش‌گر برای برطرف‌سازی جهل و به بار نشاندن عقل است یا خیر؟ آیا این نفْسِ دربرگیرنده‌ی پرسش، فقط به دنبال آن است که حجم اطلاعات خود را افزایش دهد، و همّ و غمش علم است و نه عمل به آن؟!!

 

وكم هو رحيم قائم آل محمد ع عندما نراه يترفق بنا نحن السائلين غاية الترفق، ويتحمل منا سوء الأدب في السؤال تارة، وتارة يتحمل جهلنا في صياغة السؤال، فينبهنا بالأولى بشفقة عالية، ويتلطّف بنا في الثانية عندما يعدل صيغة السؤال، أو يطلب من السائل أن يحدد مراده من السؤال، وفي كل ذلك هو يؤدبنا ويعلمنا ويهذبنا؛ لأن الغاية أعظم من إجابة السؤال، فالغاية هي الوصول إلى الله سبحانه، ولا يكون هذا الوصول وصولاً حقيقياً ما لم ينتبه المرء أنّ عليه أن يتأدب بأدب الله سبحانه، وعلامة هذا الأدب تستبين بتعامله مع حجة الله سبحانه على الخلق.

چه رئوف و مهربان است قائم آل محمد ع!؛ وقتی می‌بینیم ایشان با ما سؤال‌کنندگان نهایت مدارا و نرمی را پیشه می‌کند، و گاهی بی‌ادبی ما در پرسش و گاهی اوقات جهل ما در چند و چون پرسیدن را تحمل می‌فرماید و با عطوفتی بزرگوارانه، اولی را به ما گوشزد می‌کند و زمانی که شیوه‌ی سؤال پرسیدن را تصحیح می‌نماید یا از سؤال کننده می‌خواهد که منظورش از سؤال را معین و محدود نماید، دومی را با نرمی به ما می‌آموزاند. در همه‌ی این موارد، ایشان ما را تربیت می‌کند و می‌آموزد و پیرایش می‌نماید؛ زیرا هدف غایی، برتر از پاسخ‌گویی به سؤال است و این غایت، همان وصول به خدای سبحان می‌باشد؛ این وصول تا آن‌گاه که آدمی درنیابد که باید به ادب الهی تربیت شود، حقیقی نخواهد بود و نشانه‌ی این ادب نیز در چگونگی رفتار او با حجت‌های خدای سبحان بر خلقش هویدا می‌گردد.

 

ونسوق دليلاً على ما تقدم سؤالاً ورد إلى الإمام أحمد الحسن uوجواب الإمام u عليه:

در مقام ارائه‌ی دلیل بر مطلب بالا، به سؤالی که از امام احمد الحسن ع پرسیده شد و نیز پاسخ ایشان ع اشاره می‌کنم:

 

(السؤال/ ٥٩٧: السلام عليكم ورحمة الله وبركاته.. كيف حالكم مولانا، يشرفني أن ترد على هذه الأسئلة:

پرسش ۵۹۷:

السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته .. مولای ما! حال شما چه‌طور است؟ به من افتخار بدهید و به این سؤالات پاسخ دهید:

 

من هم الأنبياء الثلاثة الذين وهبهم الله القدرة لإحياء الموتى ؟ ما هي الصلاة التي لا تحتاج إلى وضوء ولا تيمم ؟ أحد الملائكة اسمه الحارث، فما وظيفته ؟ من هو المخلوق الذي أنذر قومه ولم يكن من الجن ولا الإنس ؟ من هو شومان ؟ من هم الأنبياء الثلاثة الذين شهدوا لقومهم بنبوة محمد ؟

وشكراً جزيلاً وأعتذر على كثرة الأسئلة وكلي ثقة بالإجابة الوافية الشافية منكم.

آن سه پیامبری که خداوند به آنان قدرت زنده کردن مردگان عطا نمود، چه کسانی می‌باشند؟ کدام نماز به وضو و تیمم نیاز ندارد؟ یکی از فرشتگان حارث نام دارد، وظیفه و تکلیف او چیست؟ کدام آفریده است که به قومش هشدار داد در حالی که او نه از جن بود و نه از آدمیان؟ شومان کیست؟ سه پیامبری که برای قوم خود به پیامبری محمد ص شهادت دادند چه کسانی هستند؟

با تشکر فراوان، و بابت زیادی سؤالات عذر می‌خواهم و من اطمینان دارم که پاسخ وافی و شافی از شما دریافت خواهم نمود.

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم

والحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

وفقك الله لكل خير، لقد نشرت كثيراً من الكتب فيها علم كثير، ومن الإطلاع عليها يمكنك أن تعرف هذا العلم ومصدره إن كنت طالب حق. ولا أظنك تعتقد أن لا أحد يعلم أنّ النملة أنذرت قومها، وهو أمر مذكور في القرآن، وهل تعتقد أني لا أعلم أنّ الصلاة على الميت ممكنة دون وضوء أو تيمم، مع أني ذكرت هذا الأمر في كتاب شرائع الإسلام ؟!

أسأل الله لك التوفيق في بحثك، وأن يعرفك الله الحق ويسدد خطاك.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته).

پاسخ:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

و الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

خداوند شما را بر هر خیری موفق بگرداند! کتاب‌های زیادی منتشر شده که در آنها علوم زیادی درج شده است. شما اگر طالب حق هستی، با مطالعه‌ی این کتاب‌ها می‌توانی این علم را بشناسی و مصدر و منبع آن را بدانی. گمان نمی‌کنم شما بر این باور باشی که کسی نداند مورچه به قومش هشدار داد در حالی که این قصّه در قرآن ذکر شده است! آیا شما بر این باوری که بنده نمی‌دانم نماز بر میت بدون وضو یا تیمم ممکن است، با این که این مطلب را در کتاب شرایع الاسلام بیان نموده‌ام؟!

از خداوند برای شما در جست و جویت توفیق خواهانم و این که خداوند حق را به شما بشناساند و گام‌هایت را استوار سازد.

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

 

نسأل الله جل وعلا أن ينفعنا بزاد التقوى الذي يزودنا به يماني آل محمد ع، ويجعلنا ممن يترجم هذا العطاء الإلهي الكريم عملاً خالصاً لوجهه سبحانه، ونصرة لوليه المظلوم من بشرية أرسله الله سبحانه لإنقاذها وإذا بها تقابله بجحود عز نظيره مع وضوح أمره وبيان دلائله كالشمس في رابعة النهار.

از خدای عزوجل مسئلت داریم که ما را از توشه‌ی تقوا ــ‌که یمانی آل محمد ع ما را به آن تجهیز می‌فرماید – بهره‌مند سازد و ما را جزو کسانی که این بخشش بزرگوارانه‌ی الهی را به عملی خالص برای وجه او و یاری رساندن به ولیّ مظلومش تبدیل می‌کنند، قرار دهد؛ همان ولیّ مظلومی که خداوند سبحان از جنس نوع بشر، برای رهایی نوع انسان ارسال فرموده است؛ ولی افسوس که انسان‌ها آن را به گونه‌ای کم‌نظیر انکار کرده‌اند، هر چند که امر او و دلایلش چون روز، روشن است.

 

والحمد لله أولاً وآخراً وظاهراً وباطناً، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

اللجنة العلمية

أنصار الإمام المهدي (مكن الله له في الأرض)

الأستاذ زكي الأنصاري

۱۱/ ربيع الأول/ ١٤٣٣هـ

 

 

هیأت علمی انصار امام مهدی ع

(خداوند در زمین تمکینش دهد!)

زکی الانصاری

۱۱/ربیع الاول/۱۴۳۳ هـ. ق.()