Logo
دانلود فایل متنی
دانلود فایل صوتی

پرسش ۶۴۴: 

چند سوال در مورد حضرت زهرا(س) و دشمنانش

 

السؤال/ ٦٤٤:

١- هل مظلومية الزهراء حقيقية، ومن قتلها؟

٢- أين دفنت (عليها السلام)؟

٣- لماذا سمى الأئمة أولادهم باسم الخلفاء؟

٤- لماذا زوّج علي(ع) ابنته لعمر؟

أرجو التفصيل؛ لأني حياتي الدينية ومصيرها متوقف على إجاباتك سيدنا؟

المرسل: نبيل الشمري - الكويت

پرسش ۶۴۴:

۱- آیا مظلومیت زهرا(ع) واقعیت‌دارد؟ چه کسی او‌را کشته‌است؟

۲- او(ع) کجا دفن شده‌است؟

۳- چرا ائمه(ع) فرزندان خود‌را به نام خلفا نام‌گذاری کرده‌اند؟

۴- چرا علی(ع) دخترش ‌را به ازدواج عمر در‌آورد؟

خواهش‌می‌کنم به‌طور مفصل جواب‌بدهید زیرا زندگی دینی من و سرانجام آن به پاسخ‌های شما موکول است، آقای ما.

 فرستنده: نبیل الشمری ـ کویت

 

الجواب: بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد آله الأئمة والمهديين وسلم تسليماً.

مظلومية الزهراء (عليها السلام) حقيقية، وكان من أسباب وفاتها ما جرى عليها من أذى في بيتها عندما أُحرق بابها وكُسر ضلعها وأُسقط جنينها، وأخرجوا الإمام علياً(ع) مكتوفاً لكي يبايع أبا بكر بن أبي قحافة بالقوة والإجبار.

پاسخ:

 بسم اللّه الرحمن الرحیم

و الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.

مظلومیت زهرا(ع) حقیقت‌ دارد و از جمله اسباب و عوامل وفات وی، آزارهایی‌بود که در خانه‌اش بر او رفت؛ آن‌گاه که درِ خانه‌اش به آتش کشیده‌شد، پهلویش شکسته‌شد، جنین‌اش سقط گشت و امام علی(ع) را دست بسته بیرون‌آوردند تا با زور و اجبار، با ابوبکر بن ابی قحافه بیعت کند.

 

وقد بقيت الزهراء (عليها السلام) غاضبة ومهاجرة لأبي بكر وعمر حتى وفاتها سلام الله عليها، وهذا ما رواه البخاري في صحيحه:

زهرا(ع) تا زمان وفاتش نسبت به ابوبکر و عمر خشمگین‌بود و از آن‌ها کناره‌ می‌گرفت، سلام خدا بر او باد! این روایتی است که بخاری در صحیح خود آورده‌است:

 

صحيح البخاري ج٨ ص٣: (عن عائشة: إنّ فاطمة والعباس (عليهما السلام) أتيا أبا بكر يلتمسان ميراثهما من رسول الله صلى الله عليه وسلم وهما حينئذ يطلبان أرضيهما من فدك وسهمهما من خيبر، فقال لهما أبو بكر: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول لا نورث ما تركنا صدقة، إنما يأكل آل محمد من هذا المال، قال أبو بكر: والله لا ادع أمراً رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم يصنعه فيه إلا صنعته. قال: فهجرته فاطمة فلم تكلمه حتى ماتت).

صحیح بخاری، ج ۸ ص ۳: «از عایشه نقل‌شده که گفت: فاطمه(ع) و عباس نزد ابوبکر آمدند و ارثی‌را که از رسول خدا(ص) باقی مانده‌بود طلب کردند. آن دو، زمین پیامبر(ص) در فدک و سهم خیبر آن حضرت‌را خواستند. ابوبکر به آن‌ها گفت من از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: ما ارث نمی‌گذاریم، آنچه می‌گذاریم صدقه‌است. آل محمد(ع) از این مال استفاده‌می‌کنند. ابوبکر گفت: به‌خدا قسم رها نمی‌کنم کاری را که رسول‌خدا(ص) انجام‌داد جز این که همان‌را انجام دهم. راوی گوید: فاطمه(ع) از ابوبکر دوری گزید و هرگز با او صحبت‌نکرد تا از دنیا رفت».

 

وقد صح عن الرسول(ص) أنه قال بحق فاطمة (عليها السلام): (فاطمة بضعة مني فمن أغضبها أغضبني)([231]).

در حالی‌که ثابت شده‌است که پیامبر(ص) در حق فاطمه(ع) فرمود: «فاطمه پاره‌ی تن من است، هر‌کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده‌است»([232]).

 

(فاطمة بضعة مني يؤذيني ما آذاها) ([233]).

«فاطمه پاره‌ی تن من است، آن‌چه او را بیازارد، مرا آزرده‌می‌کند»([234]).

 

(إنّ الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك)([235]).

«خداوند به‌خاطر خشم تو خشمگین می‌شود و به‌خاطر رضای تو، راضی»([236]).

 

وقد دفنت الزهراء (عليها السلام) في البقيع مع ألمها وغيضها ومظلوميتها.

زهرا(ع) با درد و خشم و مظلومیتش در بقیع به خاک سپرده‌شد.

 

وأما سبب تسمية أبنائها بـ (الخلفاء)، فلأنهم أوصياء الرسول محمد(ص) وخلفاؤه بعد أبيهم علي بن أبي طالب(ع)، وهذا ثابت في أحاديث صحيحة كثيرة رواها علماء أبناء العامة، منها حديث الثقلين:

اما دلیل نام‌گذاری فرزندان حضرت زهرا(ع) به‌نام «خلفا» این است که آن‌ها اوصیای پیامبر خدا حضرت محمد(ص) و جانشینانش پس از پدرشان علی بن ابی‌طالب(ع) هستند و این موضوع در روایات صحیح بسیاری که علمای عامه روایت کرده‌اند ثابت شده‌است. از جمله‌ی این روایات حدیث ثقلین است:

 

عن زيد بن أرقم، قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي; أحدهما أعظم من الآخر، كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا عليَّ الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما)([237]). والعترة هنا هم علي وفاطمة وذريتهما، كما هو مبين في حديث الكساء الصحيح المشهور.

پیامبر خدا(ص) فرمود:(من در میان شما چیزی می‌گذارم که مادام که شما به آن تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ یکی از آن‌ها بزرگتر از دیگری است؛ کتاب خدا رشته‌ای کشیده‌شده از آسمان به زمین است و دیگری عترت که اهل بیت من هستند. این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا بر سر حوض بر من وارد شوند. ببینید بعد از من با آن‌ها چگونه رفتار می‌کنید)([238])  و عترت در اینجا علی، فاطمه و فرزندان آن‌ها است همان‌طور که در حدیث صحیح و مشهور کساء بیان شده‌است.

 

وما يؤكد ذلك هو قول النبي(ص) عن الثقلين: (ولن يتفرقا حتى يردا عليَّ الحوض)، أي إنهما باقيان مترافقان إلى يوم القيامة ويجب التمسك بكليهما لا بأحدهما فقط، فالذي فسّر العترة بنساء النبي(ص) يجب عليه الآن أن يحضر لنا أحد نساء النبي في هذا الزمان لكي نتمسك بها، وهذا واضح البطلان، بل لم يقل أحد بوجوب التمسك بنساء النبي(ص)، بل أنّ الذين اقتدوا بعائشة في حرب الجمل ضلوا وحاربوا إمام زمانهم وخسروا الدنيا والآخرة، والحديث طويل لا يسع ذكره هنا.

و آن‌چه که بر این معنا تاکید می‌ورزد، سخن پیامبر(ص) درباره‌ی ثقلین است که فرمود: (و این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا بر سر حوض بر من وارد شوند). یعنی آن‌ها با هم و همراه هم هستند تا روز قیامت و نیز باید به هر دوی آن‌ها تمسک جست، نه فقط به یکی از آن‌ها. کسی که عترت را به زنان پیامبر(ص) تفسیر کرده‌است، اکنون باید برای ما یکی از زنان پیامبر را در این زمان بیاورد تا ما به او تمسک جوییم که البته بطلان این مطلب واضح است. بلکه هیچ کس نگفته‌است که تمسک به زنان پیامبر(ص) واجب است؛ و کسانی که در جنگ جمل به عایشه اقتدا کردند، به بیراهه رفتند و با امام زمان خود جنگیدند و در دنیا و آخرت جزو زیانکاران شدند. سخن در این باب بسیار است و این مقام را گنجایش آن نیست.

 

وأما مسألة تزويج علي(ع) ابنته لعمر فهي قضية لم تثبت، وعلى فرض ثبوتها فهي لا علاقة لها بمسألة الخلافة ومن هو الأحق بها بعد رسول الله(ص).

اما این قضیه که علی(ع) دخترش را به ازدواج عمر در آورده، موضوعی است که ثابت نشده‌است و به فرض هم اگر ثابت شود، به مسئله‌ی خلافت و این که شایسته‌ترین فرد پس از رسول خدا(ص) نسبت به دختر علی(ع) چه کسی است، ارتباطی ندارد.

 

هداك الله لنصرة نبيك المصطفى وعترته أهل بيته الطيبين الطاهرين.

والحمد لله وحده.

اللجنة العلمية- لأنصار الإمام المهدي (مكن الله له في الأرض)

الشيخ ناظم العقيلي - نهاية ذي الحجة/ ١٤٣٢ هـ

خداوند شما را برای یاری پیامبر مصطفی و عترت او اهل بیت طیب و طاهرینش هدایت فرماید.

و الحمد للّه وحده.

هیأت علمی انصار امام مهدی(ع) - (خداوند در زمین تمکینش دهد)

شیخ ناظم العقیلی -آخر ذی الحجه/۱۴۳۲ هـ

* * * * * *

[231]- رواه البخاري في صحيحه: ج4 باب مناقب قرابة رسول الله ص210.

[232]- آن را بخاری در صحیحش جلد 4 باب «مناقب قرابة رسول الله» ص 210 آورده‌است.

[233]- رواه مسلم في صحيحه: ج7 باب فضائل فاطمة ص141.

[234]- آن را مسلم در صحیحش جلد 7 باب «فضائل فاطمه» ص 141 آورده‌است.

[235]- رواه الحاكم النيسابوري في المستدرك وصححه: ج3 ص153 – 154، والطبراني في المعجم الكبير: ج1 ص108 ح182، والهيثمي في مجمع الزوائد: ج9 ص203، وقال عنه: رواه الطبراني وإسناده حسن، والمتقي الهندي في كنز العمال: ج12 ص111 ح34238.

[236]- حاکم نیشابوری، مستدرک و صححه: ج 3 ص 153 و 154؛ طبرانی، معجم کبیر: ج 1 ص 108 ح 182؛ هیثمی، مجمع الزوائد: ج 9 ص 203 و درباره‌ی آن گفته‌است: طبرانی با سند حسن روایت کرده‌است؛ متقی هندی، کنز العمال: ج 12 ص 111 ح 34238.

[237]- رواه الترمذي في صحيحه: ج5 ص328 – 329 ح 3876، وقال عنه: (هذا حديث حسن غريب)، ورواه المتقي الهندي في كنز العمال: ج1 ص173 برقم 873، ورواه عبد بن حميد بن نصر الكسّي في منتخب مسنده: ص107 – 108 برقم 240 باختلاف يسير، وصححه الألباني في صحيح سنن الترمذي: ج3 ص543 – 544 برقم 3788.

[238]- ترمذی در صحیحش: ج 5 ص 328 و 329 ح 3876 و درباره‌ی آن گفته‌است: «این حدیث حسن غریب است»؛ متقی هندی در کنز العمل: ج 1 ص 173 شماره 873؛ عبد بن حمید بن نصر الکسّی در منتخب مسندش: ص 107 و 108 شماره 240 با اختلاف اندک؛ البانی در صحیح سنن ترمذی صحت آن را تایید نموده: ج 3 ص 543 و 544 شماره 3788.


 


 


 


 


 

پرسش ۶۴۴: چند سوال در مورد حضرت زهرا(س) و دشمنانش

سرفصل ها

همه